اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید

سرویس مذهبی افکار نیوز- حضرت همچنان با دشمن مقاتله می کرد تا این که شمر بن ذی الجوشن آمد و بین او وخیمه ها و اهل بیت آن حضرت حائل شد؛۱ امام(ع) بر سپاه کوفه فریاد زد و فرمود: وای بر شما ای پیروان آل ابی سفیان! اگر شما را دینی نیست و از روز معاد باکی ندارید لااقل در دنیا آزاده باشید، اگر از نژاد عرب هستید به حسب خود بازگردید!

شمر ندا کرد: چه می گویی ای پسر فاطمه؟!
امام(علیه السّلام) فرمود: من با شما مقاتله می کنم و شما با من جنگ دارید، زنان را گناهی نیست، به این گروه تجاوزگر خود سفارش کن تا زنده هستم متعرض حرم من نشوند.
شمر گفت: این چنین خواهیم کرد پسر فاطمه!

آنگاه روبه لشکرش کرده و فریاد زد: از حرم و سراپرده این مرد دور شوید و آهنگ خود او کنید! که به جان خودم سوگند او همتای کریمی است!

پس سپاه کوفه با سلاح متوجه آن حضرت گردیده و آن بزرگوار بر آن ها حمله می کرد و آنان بر آن حضرت یورش می بردند و در آن حال در طلب جرعه ای آب بود که نیافت تا هفتاد و دو زخم بر بدنش وارد شد. ۲

و گفته اند: آن قدر تیر بر بدن مبارکش اصابت کرده بود که زره آن حضرت همانند خارپشت، پر از تیر شده بود، و تمام این تیرها در قسمت جلو و پیش روی آن حضرت بود. ۳

پس مدتی نسبتا طولانی از روز سپری شد و مردم از کشتن آن حضرت پرهیز کرده و هر کدام این کار را به دیگری واگذاری می نمودند، در این هنگام شمر فریاد زد: وای بر شما! مادرتان در عزایتان بگرید! چه انتظاری دارید؟ او را بکشید. پس از هر جانب به او حمله ور شدند. ۴

منبع:
۱. مثیرالاحزان، ص۷۲.
۲. اللهوف، ص ۵ و بحارالانوار، ج۴۵، ص ۵۱.
۳. مناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص ۱۱۱.
۴. کامل ابن اثیر، ج۴، ص ۷۸.
۵. امام حسین علیه السّلام و عاشورا، ص۲۴۳و۲۴۴.