شنوایی دل یا گوش برزخی!

سرویس مذهبی افکارخبر- حجت الاسلام و المسلمین حاج حسین انصاریان می نویسند: فیلسوف فقیه و حکیم بزرگ مرحوم حاج آقا رحیم ارباب یکی از تربیت شدگان علمی و عملی مرحوم آخوند(ملا محمّد) کاشی بود. این فقیه دو بار برای زیارت آن مرد بزرگ به اصفهان رفت و هر بار از خرمن فیض آن جناب بهره ها گرفت. این مرد بزرگ از حالات معنوی و روحی استاد عالیقدرش مرحوم آخوند کاشی مسائلی بس مهم نقل می کرد.
یکی از طلبه های مدرسه صدر - محل سکونت آخوند کاشی - که دارای حالات معنوی و عرفانی بود، می گوید:
شبی برای عبادت و مناجات با قاضی الحاجات از خواب برخاسته، وقتی وضو گرفتم و برای برنامه حال آماده شدم، ناگهان دیدم تمام در و دیوار مدرسه و سنگ ریزه ها و برگ درختان در پاسخ ناله ی انسانی دل سوخته به نوای «سُبُّوحٌ قُدُّوسُ رَبُّ المَلائِکةِ وَ الرّوح» در ترنّمند.
خداوندا! اصل ناله و صدا از کیست و این چه صدایی است که تمام موجودات مدرسه با او هم آهنگند؟ مشغول تحقیق شدم. نزدیک حجره ی آخوند رسیدم، دیدم محاسن سپیدش را روی خاک گذاشته، در حالی که چون سیلاب از دو دیده اشک می بارد، این ذکر شریف را می گوید: «سُبُّوحٌ قُدُّوسُ رَبُّ المَلائِکةِ وَ الرّوح» و در و دیوار مدرسه و درختان و نباتات به دنبال او این ذکر را می گویند.
از هیبت ذاکر و ذکر و مذکور، فریادی زدم و غش کردم. چون به هوش آمدم، به حجره ی خود برگشتم.
وسط روز خدمت استاد رسیدم، با حالتی پر از اعجاب و بهت و حیرت به حضرت استاد عرضه داشتم: «داستان دیشب چه بود که مرا سخت تعجب انداخت؟»
آخوند کاشی در کمال سادگی به من گفت: «تعجب از توست که به چه علت گوش تو باز شد تا چنین برنامه ای را شنیدی؟ هان تو چه کرده بودی که در برابر این برنامه، توفیق شنیدن یافتی؟!»


پی نوشت: داستان هایی از یاد خدا، ص ۴۲-۷۴.