نمی‌شود زن و بچه را به خواست خدا مقدم داشت

موعظه و نصیحت، کلید سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است. موعظه، دل‌ها را صفا می‌بخشد و چشم و جان را به جهان پُر رمز و راز معنویت می‌گشاید. خداوند متعال در قرآن کریم یکی از مهمترین تکالیف حضرت رسول(ص) را ارشاد مردم از راه پند و اندرز و موعظه معرفی می‌کند.

به همین منظور، فرازهایی از درس اخلاق آیت‌الله سیدمحمد علوی گرگانی از مراجع تقلید را برای علاقه‌مندان بازنشر می‌کنیم:

 

پیامبر اکرم(ص) به عبدالله بن مسعود می‌فرماید: مواظب باش دوستی و علاقه‌ات به زن و بچه به حدی نباشد که مرتکب گناه شوی و کار حرام کنی. نمی‌شود زن و بچه را به خواست خدا مقدم داشت، فردای قیامت انسان چه جوابی خواهد داد که به خاطر زن و بچه، گرفتار معصیت شده است.

خداوند متعال در سوره مبارکه «جاثیه» می‌فرماید: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ»؛ آیا دیدی کسانی که هوای نفسشان را خود خدا قرار داده‌اند. هوای نفس انسان را وادار می‌کند که خدا را از یاد ببرد، هرچه دلش می‌خواهد انجام دهد برای زن و بچه امکانات را فراهم کند؛ حالا از جا و هر راهی که باشد، کار به حلال و حرام ندارد.

ابن مسعود در مقابل خلیفه سوم که گفت: برای خود و زن و بچه‌ات اگر حاجتی داری بگو. فرمود: پیغمبر خدا(ص) سرمایه‌ای در اختیار ما گذاشته که با رعایت آن هیچ گاه محتاج دیگران نمی‌شویم و آن خواندن سوره مبارکه واقعه در هر شب است فلذا بچه‌هایش را حفظ کرد و نگذاشت از خلیفه سوم چیزی بگیرند.

«یَوْمَ لاْ یَنفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ أَحَدَاً إَلاّ مَنْ أَتَی اللهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»؛ در آیه 89 سوره مبارکه شعرا آمده است: روزی خواهد آمد که نه مال و نه فرزندان برای انسان نفعی ندارند، مگر دل و قلب سالم خود انسان، که نجات بخش است. البته فرزندی که در راه خدا تربیتش کنی و اولاد صالح باشد برای والدین صدقه جاریه است.

بعضی‌ها رفتند اما اولادشان بودند که چراغ آنها را روشن نگه داشتند. مرحوم فخر المحققین فرزند مرحوم علامه، چراغ پدر را حفظ کرد. فخرالمحققین به پدر نامه نوشت که دلم می‌خواهد برای من کتابی بنویسی که کل فقه در دست من باشد، پدر نیز اجابت کرد و کتاب «قواعد الاحکام» را نوشت. می‌گویند فخرالمحققین در سن دوازده سالگی به اجتهاد رسیده و بعضی هم می‌گویند در هشت یا ده سالگی مجتهد بوده است.

حضرت رسول(ص) در ادامه به ابن مسعود می‌فرمایند: بر تو باد ذکر خدا و عمل نیک کردن، ذکر زبانی و گفتن الله اکبر و الحمدلله و سبحان الله و دیگر اذکار خیلی خوب است اما امکان دارد مراد از ذکر خدا، یاد خدا بودن باشد؛ یعنی در هر کاری و سخنی اگر خدا راضی است انجام بدهیم و الا آن را ترک کنیم؛ زیرا خدا می‌فرماید: «وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ أَمَلاً»؛ باقیات صالحات است که در پیش خدا ارزش دارد و ثواب خواهد داشت و یکی از باقیات صاحات، ذکر خداست.

ما باید بپذیریم که روزی به عمل صالح نیاز داریم زیرا خواهیم مُرد و بعد از مرگ هم اول کار ما است و کسی را هم بدون حساب رها نمی‌کنند؛ «الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلاَ حِسَابَ، وَغَداً حِسَابٌ وَلاَ عَمَلَ». آنجا به توشه نیاز داریم و این توشه را باید در این دنیا جمع کرد.

یابن مسعود لا تکونن ممن یهدی الناس الی الخیر و یأمرهم بالخیر و هو غافل عنه یقول‌ الله تعالی «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»؛ از جمله کسانی مباش که مردم را رهنمایی می‌کنند و خود را فراموش می‌کنند.

ما اهل علم چگونه هستیم، اولین مخاطب این روایت ما روحانیون هستیم. در ماه مبارک رمضان و محرم و ایام دیگر مردم را ارشاد می‌کنیم، خود چقدر اهل عمل هستیم؟! «وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ آیا عاقلانه است که آدم دیگران را از آتش الهی نجات دهد ولی خودش در آتش باشد!