گوهر وجودی امام علی(ع) از منظر نهج البلاغه

محمد عزیزیان، کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی به مناسبت ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به تشریح گوهر وجودی شخصیت امام علی(ع) از منظر نهج‌البلاغه پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

 

از فرازهای گران‌سنگ کتاب نهج البلاغه، معرفی گوهر وجودی حضرت امیرالمومنین علی(ع) با لسان مبارک خود حضرت در نهج البلاغه است، که شخصیت والای حضرت را به عنوان مظهر تامّ ولایت الهی در جهان هستی به اثبات می رساند، از مهمترین صفات و ویژگی‌هایی که حضرت امیرالمومنین(ع) خویش را متّصف به آن می‌داند، به قرار زیر است:

 

صلاحیت ولایت حضرت امیر المومنین علی(ع): پس از ماجرای انتقال خلافت به افراد دیگر، در بیان صلاحیت و شایستگی خویش جهت احراز خلافت فرمودند:

 

« أما و الله لقد تقمصها فلان [ابن أبی قحافة] و إنه لیعلم أن محلی منها محل القطب من الرحى ینحدر عنی السیل و لا یرقى إلی الطیر فسدلت دونها ثوبا و طویت عنها کشحا» 

 

آگاه باشید! به خدا سوگند! ابا بکر، جامه خلافت را بر تن کرد ، در حالى که مى‏‌دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامى، چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت مى‏‌کند. او مى‏‌دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز اندیشه‏‌ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رداى خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیرى کردم» (فرازی از خطبه 3)

 

به اعتراف اکثر افرادی که اندکی در نهایت عظمت گوهر وجودی حضرت امیرالمومنین علی(ع) پژوهش و تحقیق نمودند، تنها شخصیتی که بعداز حضرت رسول اکرم(ص) صلاحیت احراز مقام خلافت را داشت، مولای متقیان حضرت امیر المومنین(ع) بوده اند و انگیزه انتصاب حضرت از سوی پروردگار عالمیان و اعلام رسمی آن در روز غدیر خم توسط حضرت رسول اکرم(ص)، به خصوصیت و شایستگی های ذاتی و شخصیت بی نظیر حضرت امیر المومنین علی علیه السلام بر می‌گردد . امام علی(ع) نه تنها وارث خلافت ظاهری حضرت رسول اکرم(ص)، بلکه وارث ولایت مطلقه نبوّیه نیز است.

 

بدین ترتیب مولای متقیان حضرت امیرالمومنین(ع) حق دارد در میان مردم حق نشناس، قدر و منزلت خویش را بیان نماید و آفاق سیر وجودی و قُلل علم خویش را به سینه تاریخ بشریت بسپارد، تا آیندگان بشریت به اوج مظلومیت حضرت امیر المومنین(ع) پی ببرند. مولای متقیان حضرت علی(ع) دیدگاه خویش را در قبول خلافت، حضور پرشور مردم جهت بیعت و تعهّد خداوند متعال از علمای دین مبنی بر عدم سکوت در برابر ظالم و گرسنگی مظلومان تحت ستم می‌دانند: 

 

«أما و الذی فلق الحبة و برأ النسمة لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما أخذ الله على العلماء ألا یقاروا على کظة ظالم و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها و لسقیت آخرها بکأس أولها و لألفیتم دنیاکم هذه أزهد عندی من عفطة عنز»

 

سوگند به خدایى که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمى‏‌کردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگى ستمگران و گرسنگى مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش مى‏‌ساختم، و آخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب مى‏‌کردم، آنگاه مى‏‌دیدید که دنیاى شما نزد من از آب بینى بزغاله‏‌اى بى ارزش‏تر است» ( فرازی از خطبه 3 )  

 

پس بزرگان دین و خواص در برابر ظالم ستمگر حق ندارند سکوت نمایند و هر کجا فریاد مظلومی را می شنوند ، باید به سمت آنها بشتابند . 
مولای متقیان حضرت امیر المومنین(ع) به تمام امور دنیوی و اخروی اگاهی و بصیرت کامل داشت، حتّی ترفند و حیلة دشمنان اسلام را به زیبایی می‌شناخت و به شیعیان و یاران خویش آگاهی می داد ، چنان که فرمایش فرمودند: 

 

«إن معی لبصیرتی ما لبست على نفسی و لا لبس علی و ایم الله لأفرطن لهم حوضا أنا ماتحه لا یصدرون عنه و لا یعودون إلیه‏»

 

من آگاهى لازم به امور را دارم ، نه حق را پوشیده داشتم، و نه حق بر من پوشیده ماند سوگند به خدا، گردابى براى آنان به وجود آورم که جز من کسى نتواند آن را چاره سازد ، آنها که در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بیرون آیند، و آنان که بگریزند، خیال بازگشت نکنند.» ( فرازی از خطبه 10)

 

مولای خوبان امام علی(ع) بر اساس بصیرت  ذاتی ، آسیب‌ها و مفاسد اجتماعی و سیاسی را بسیار خوب می‌شناخت و در زمان مناسب از آن خبر می‌داد و انسان ها را به مقابله با آن  فرا می‌خواند، تا آنجا که هنر شناخت فتنه دوران را به خویش نسبت می‌دهد و می‌فرمایند : 

 

« أیها الناس فإنی فقأت عین الفتنة و لم یکن لیجترئ علیها أحد غیری بعد أن ماج غیهبها و اشتد کلبها»

 

اى مردم! من بودم که چشم فتنه را کندم ، و جز من هیچ کس جرأت چنین کارى را نداشت ، آنگاه که امواج سیاهى‏‌ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدت خود رسید.» (فرازی از خطبه 93)