فجر یعنی سپیده دم و این سوره مکی است. از آنرو که در آیه نخست به فجر یعنی سپیده دم سوگند یاد شده، این سوره فجر نام گرفته است.

 

در آیات 6 تا 14 می خوانیم:

آیا ندیدی که پروردگارت با عاد چه کرد؟ با (شهر) ارم، دارای (قصرها و بناهایی با) ستونهای بلند، که مانندش در هیچ سرزمینی ساخته نشده بود؟ و با ثمود که در دره، تخته سنگها را می بریدند؟ و با فرعون، صاحب میخ ها (که مردم را به چهارمیخ می کشید)؟

همانان که در شهرها به طغیان برداشتند و فساد فراوان در آنها به بار آوردند. (تا اینکه) پروردگارت تازیانه عذاب را پیاپی بر سرشان فرود آورد. همانا پروردگار تو سخت در کمین (ستمکاران) است.

سرگذشت این سه قوم به صورت خلاصه چنین است.

1 - عاد: قوم حضرت هود (علیه السلام) بودند و در سرزمین احقاف می زیستند. ارم نام شهری از آنان بود که آباد و بی نظیر و دارای قصرهای بلند و ستونهای کشیده بود. مردان آنان درشت هیکل و نیرومند و در عهد خود از سایر اقوام پیشرفته تر بودند. دارای شهرهایی آباد و زمین های حاصلخیز بودند و در بین سایر اقوام موقعیت و مقامی برتر داشتند. آنان به سبب انکار آیات پروردگار و عصیان و سرپیچی از دستورات پیامبرشان و اطاعت از جباران و مستکبران به طوفانی مهیب و وحشتناک که همان عذاب الهی بود، دچار شدند و همه از میان رفتند.

2 - ثمود: قومی بودند دارای باغ ها و چشمه ساران و زراعت ها و نخل ها. آنها کوه های سنگی را می شکافند و در دل آن، برای خویش مسکن می ساختند که در زمان خود، محکم ترین خانه ها بود.

خداوند پیامبرانی برای هدایت آنان فرستاد؛ اما آن قوم تکذیبشان کردند. از جمله حضرت صالح (علیه السلام) که معجزه او شتری بود که خداوند از دل سنگ برایشان خارج کرد، اما آن قوم شقی معجزه الهی را کشتند و پس از آن به عذاب الهی دچار گشته و نابود شدند.

3 - فرعون: که در این سوره با لقب ذی الاوتاد یعنی صاحب میخ ها آمده است. او هرگاه می خواست کسی را شکنجه دهد، دستور می داد آن شخص را روی زمین یا تخته ای بزرگ خوابانده و دست و پایش را می کشیدند، سپس با چهار عدد میخ بلند او را بر زمین یا آن تخته، میخکوب می کردند. آنگاه او را به حال خویش رها می کردند تا در اثر خونریزی و ضعف بمیرد.

سرانجام، خداوند فرعون و سپاهیانش را در نیل غرق کرد.

بدیهی است قهر و عذاب الهی اختصاص به عاد و ثمود و فرعون ندارد، بلکه همه طاغوتیان و قدرتهای استکباری را شامل می شود.

کتاب گلستان سوره‌ها – ص 169

محمدحسین جعفری