شهید علی چریک که بود؟
سبزعلی خداداد فروردین سال 1338 در روستای هکته پشت در شهرستان بابل به دنیا آمد.
 
وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته فرهنگ و ادب تحصیل کرد.
 
سبز علی در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیت‌های انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد. در همین سال فعالیت‌های او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه شهید بزاز و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دستاوردهای مقدس انقلاب علیه گروهک‌ها و احزاب ضد انقلاب مبارزه می‌کرد.
 
با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کردستان، خداداد دوره‌های آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفت. همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به کردستان اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیت‌های گسترده ای داشت. مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت.
 
با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ 21 آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال 1360 به سپاه پاسداران تهران منتقل شد.
 
مدتی را در واحد نهضت‌های آزادیبخش سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد. وی در سال 1360 ازدواج کرد.
 
در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می‌رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک می‌کرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او می‌شتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهه‌های جنوب کرد.
 
بعد از مراجعت از جبهه‌های جنوب در سپاه بابل مشغول شد و در همین سال خداوند به او فرزند دختری عطاء کرد که نامش را «فاطمه» گذاشت.
 
وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهه‌های جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ 5 شهریور 1362 وصیت نامه خود را نوشت.
 
در عملیات قدس 1 و عملیات والفجر 4 با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در عملیات والفجر 4 به عنوان فرمانده تیپ 2 در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا شرکت کرد.
 
در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت.
 
بعد از شش ماه در تاریخ 17 اسفند 1362 به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ 27 فروردین 1363 به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید.
 
خداداد فرماندهی گردان‌های 1 و 2 انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیات‌های قدس 1 و والفجر 8 (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن 1364 شرکت کرد. در همین سال بود که دومین فرزندش به دنیا آمد و به خاطر عشقی که به امام حسین (ع) داشت، او را «حسین» نام نهاد. همچنین فرزند سوم وی به نام زینب در سال 1365 به دنیا آمد.
 
عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای 1 (آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال 1365 بود.
 
سرانجام خداداد، فرمانده گردان‌های انصار الحسین (ع) در 9 آذر 1365 در حالی که برای شناسایی منطقه عملیات کربلای 4 رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید.
 
پیکر سردار شهید سبزعلی خداداد فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردان‌های مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد.
 
بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید سبزعلی خداداد
 
خدمت پدر و مادرم سلام عرض می‌کنم و از آنها می خواهم که ناراحتی نکنند و گریه و زاری راه نیندازند چون راه ما راه حسین (ع) است. شما باید خوشحال باشید که فرزند شما را خدا برای خودش انتخاب کرد.
 
برادران عزیزم! قدر این رهبر را بدانید همیشه ودر همه حال مطیع امر رهبر باشید و فرمانشان را با جان و دل پذیرا باشید، سرپیچی ازدستورات ایشان سرپیچی از دستورات امام زمان (عج) است و خداوند از این امر راضی نیست و امت اسلامی باید رهبر داشته باشد چونکه بدون رهبر و بدون هادی از هم خواهد پاشید.
 
بنابراین ما باید خود را تابع محض ولایت فقیه قرار بدهیم و از ولی فقیه زمان خود حضرت امام خمینی اطاعت کامل بکنیم تا خدا از ما راضی باشد و خداوند ایشان را تا انقلاب مهدی (عج) برای هدایت امت اسلامی حفظ بفرماید.
 
برادران عزیز و حزب اللهی‌ام! در بسیج مستضعفین بیشتر شرکت کنید و هر چه بیشتر در جلسات بسیج بروید با این عزیزان بسیجی همگام شوید و با آنها همکاری کنید و آنها را تشویق کنید چون بسیج بازوی پرتوان ولایت فقیه است و از برادران بسیجی خودم می خواهم که با اخلاق اسلامی و برخوردهای صحیح خود جوانانی که خواهان عضویت در بسیج هستند، جذب نمایید.
 
از برادران و خواهرانم می‌خواهم که در نماز های جمعه و جماعت شرکت نمایند، خصوصاً نماز دشمن شکن جمعه که لرزه بر اندام دشمنان اسلام و ابرقدرتهای جهانخوار می اندازد. در مراسم دعای کمیل و غیره شرکت کنیدو معنویات خود را بالا ببرید چون دعا انسان را به خدا نزدیک می کند. برادران عزیزم! جبهه جنگ را فراموش نکنید و بیشتر به جبهه های حق علیه باطل بروید تا اسلام در این جنگ پیروز شود و کفر سرنگون گردد.
 
برادران باید سعی کنیم تا انقلابمان را به کشورهای تحت سلطه ابرقدرت‌ها صادر کنیم و یکی از وظایف مهم ما صدور انقلاب اسلامی است به کشورهای اسلامی تحت سلطه آمریکا و شوروی است.
 
 
روحش شاد و یادش گرامی