آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره ی زمین تشکیل می شوند؟

آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره ی زمین تشکیل می شوند، یا در کره ی جداگانه ای می باشند؟ مردم در آن جا چگونه زندگی می کنند؟ آیا به صورت روح و بدون عضو جسمانی زندگی می کنند، یا این که با همین بدن و اعضای جسمانی؟

این سؤال از دو قسمت تشکیل شده است:

1 ـ آیا بهشت و جهنم در کره ی زمین تشکیل می شوند یا در کره ای دیگر؟

2 ـ آیا بهشت و جهنم و معاد فقط روحانی است یا جسمانی هم هست؟

 

پیش از شروع پاسخ، به چند نکته اشاره می شود:

مراد از بهشت و جهنم چیست؟

از مجموع تعبیراتی که در آیات قرآن و روایات اسلام آمده، بهشت و دوزخ به سه معنای مختلف اطلاق شده است که عبارت اند از:[1]

 

بهشت دنیا: این بهشت از نظر ظاهر، همان باغ های خرّم و سرسبز این جهان هستند. قرآن درباره ی قوم سبا می فرماید: لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فی‏ مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور); «برای قوم سبا در محل سکونت شان نشانه ای بود، دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده.[2]

 

به احتمال قوی، بهشت آدم(علیه السلام) نیز یکی از همین باغ های خرّم و با طراوت زمین بوده است.[3]

 

بهشت و دوزخ برزخی: این بهشت و دوزخ، کانونی از نعمت برای نیکوکاران و عذاب برای بدکاران در جهان برزخ است; یعنی عالمی که در میان دنیا و آخرت قرار دارد و آیه ی 169، سوره ی آل عمران نیز به این معنا اشاره دارد که می فرماید: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون); «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگان اند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند».

 

بهشت و دوزخ رستاخیز: که گاهی از آن تعبیر به «جنه المأوی» می شود.[4]

 

در این که بهشت و دوزخ به دو معنای اول، هم اکنون وجود دارند، بحثی نیست: اصل سخن در مورد بهشت به معنای سوم است که آیا این بهشت بر روی کره ی زمین تشکیل می شود یا در جای دیگری.

 

مقدمه ی دوم که باید روشن شود، این است که آیا بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند یا خیر؟ زیرا اگر معتقد باشیم که بهشت و جهنم هنگام قیامت ایجاد می شوند، دلیلی ندارد که در مورد محل آن ها بحث کنیم که آیا این ها در روی کره ی زمین ایجاد می شوند، یا در جای دیگری; زیرا در  روز قیامت، زمین متلاشی می شود: (وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَة); «و زمین و کوه ها از جا برداشته می شوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی می گردند».[5]و لذا جای این بحث نخواهد بود. به هر حال دو دیدگاه در این رابطه بیان گردیده است:

 

1 ـ برخی از دانشمندان شیعه و سنی، مثل سید مرتضی و سید رضی (ره) و هم چنین عبدالجبار و ابوهاشم می گویند: بهشت و جهنم، اکنون وجود ندارند; و بعد ایجاد می شوند.[6]

 

2 ـ اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود خارجی دارند، و دلیل هایی از آیات نیز برای این مدعی بیان کرده اند، از جمله: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى); «و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد نزد سدرة المنتهی که جنة المأوی در آن جا است.»[7]پس جنة المأوی وجود دارد که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)آن را نزد سدرة المنتهی مشاهده کرده است.

 

(وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین); «شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمان ها و زمین است، و برای پرهیزگاران آماده شده است.»[8]

 

(... فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرین); «از آتشی بترسید که هیزم آن مردم و سنگ ها است و برای کافران آماده شده است».[9]

 

(... وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرین); «جهنم کافران را احاطه کرده است».[10]

 

از این آیات و آیات دیگری شبیه به این ها که کلمه ی «اعدت» یعنی آماده شده است را به کار برده اند، استفاده می شود که بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند. با توجه به این دو مقدمه، حال به اصل سؤال می پردازیم; بهشت و جهنمی که اکنون وجود دارند کجا هستند؟ آیا این ها در روی زمین هستند یا جای دیگر؟

 

  اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود دارند

  

در این جا چند نظریه وجود دارد که عبارت اند از:[11]

1 ـ بهشت و جهنم در باطن و درون این جهان اند ولی ما نمی توانیم با این چشمان آن ها را ببینیم; همان گونه که موجودات بسیاری هستند که با چشم ما قابل درک نیستند; ولی اگر دید و درک دیگری داشتیم می توانستیم هم اکنون آن ها را ببینیم; کما این که از برخی احادیث نیز استفاده می شود که بعضی از مردان خدا، با توجه به درک و دید واقع بینانه ای که در این جهان داشته اند، بهشت و جهنم را نیز با چشمان حقیقت بین خود می دیدند. برای روشن شدن مطلب مثالی می زنیم:

 

فرض کنید فرستنده ی نیرومندی در یک نقطه ی زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره های فضایی، امواج آن به سراسر کره ی زمین پخش می شود; هنگامی که در یک مجلس معمولی نشسته باشیم، صدای گفت و گوی اطرافیان را می شنویم اما صداهایی را که آن فرستنده پخش می کند نمی شنویم; گر چه امواج آن همه ی اطراف ما را احاطه کرده باشد. ولی اگر دستگاه داشته باشیم که آن امواج را بگیرد می توانیم صداهای فرستنده را نیز بشنویم; بهشت و جهنم نیز به همین صورت است; یعنی گر چه در باطن و درون این جهان هستند و همه ی اطراف ما را احاطه کرده اند ولی اگر چشم حقیقت بین وجود نداشته باشد، آن ها دیده نمی شوند.

 

2 ـ عالم آخرت و بهشت و جهنم، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است; مانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است و عالم جنین خود عالم مستقلی است اما جدای از این عالمی که در آن هستیم نیست بلکه در درون آن است. عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت همین حال را دارد; یعنی در درون آن قرار گرفته است.

 

3 ـ بهشت فوق آسمان های هفت گانه است و دوزخ در زمین هفتم می باشد.[12]

با توجه به این نظریات، آن چه که به نظر می رسد و می توانیم با استفاده از آیات و روایات آن را ثابت کنیم، دیدگاه سوم می باشد که در میان مفسران شیعه و سنی، طرف داران زیادی دارد. در این باره دلایل گوناگونی از آیات و روایات بیان شده که به دلیل طولانی شدن بحث، شما پرسش گر عزیز را به منابع تحقیق راهنمایی می کنیم. که معاد هم در مرحله ی جسم و هم در مرحله روح، تحقق می پذیرد; وگرنه حورالعین و قصرها و انواع غذاهای بهشتی و لذت های مادی برای روح به تنهایی معنا ندارد.[13]

 

 

پی نوشت ها:

[1] - آیت الله مکارم شیرازی، معاد و جهان پس از مرگ، ص 395.

[2] ـ سوره ی سبا، آیه ی 15.

[3] ـ همان.

[4] ـ همان.

[5] ـ سوره ی الحاقه، آیه ی 14.

[6] ـ مکارم شیرازی، همان.

[7] ـ سوره ی النجم، آیات 15 تا 13.

[8] ـ سوره ی آل عمران، آیه ی 133.

[9] ـ سوره ی بقره، آیه ی 24.

[10] ـ سوره ی توبه، آیه ی 49.

[11] ـ تفسیر نمونه، ج 3، ص 94.

[12] ـ تفسیر نمونه، ج 3، ص 94.

[13] ـ تفسیر نمونه، ج 18، ص 489.