تعجب خداوند از سه گروه

رسول خدا (ص) فرمودند: «وقت هیچ نمازی فرا نمی‌رسد، مگر اینکه فرشته‌ای در پیش روی مردم ندا می‌کند: « ای مردم، برخیزید به سوی آتشی که بر پشت خود افروخته‌اید، تا آن را با نماز خویش خاموش کنید.»

آیت‌الله مجتهدی در شرح این حدیث می‌گوید: «حدیث دارد که خداوند تبارک و تعالی از سه نفر تعجب می‌کند:

اول، کسی که نماز می‌خواند و می‌داند در مقابل چه خدایی ایستاده، ام در نماز حواسش به این طرف و آن طرف می‌رود. شخصی از من پرسید: « من اگر بخواهم که حواسم این طرف و آن طرف نرود، چکار کنم؟»، به او گفتم: «به مهرت نگاهخ کن و به خودت تلقین کن که شاید این نماز، نماز آخر من باشد؛ دم در، موتوری به من بزند و من بمیرم.»

ایشان ادامه دادند: ما چه می‌دانیم؟، خیلی‌ها امروز صحیح و سالم هستند، اما فردا بهشت زهرا زیر خاکند، پس هر وقت می‌خواهید حضور قلب پیدا کنید، و حواستان در نماز جایی نرود، در حال قیام به مهر، در حال رکوع به پاها و هنگام قنوت به کف دست نگاه کنید. زمانی دیدم شخصی در حال نماز خواندن بود و در همان حال طیاره آمد و آن شخص وسط نماز داشت به آسمان نگاه می‌کرد؛ چه نمازی؟!، در زمان طلبگی، استاد اخلاقی داشتیم به نام «آسید مهدی نجفی»، ایشان می‌فرمودند: «یکی از گناهانی که ما می‌کنیم، نمازهایمان است، باید برای نماز‌هایمان هم استغفار کنیم.»، عابدان و عارفان از عبادت و نمازشان استغفار می‌کنند، اما گناهکاران از گناهشان استغفار می‌کنند، من و شما باید از عبادتمان استغفار کنیم.

آیت الله مجتهدی، گروه دوم را اینگونه معرفی می‌کند: شخصی که خداوند از او تعجب می‌کند، آن کسی است که خداوند یک عمر به او روزی داده، اما باز هم می‌گوید که فردا چی؟، غصه روزی را می‌خورد.

گروه سوم: خداوند می‌فرماید: تعجب می‌کنم از کسی که صدای خنده‌اش بلند است و قهقه می‌زند، در حالی که نمی‌داند آیا خداوند از او راضی است یا نه، اهل بهشت است یا جهنم؟ با اینکه نمی‌داند بهشتی است یا جهنمی، اما می‌خندد.