شرح حکمت 204 نهج البلاغه

نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است ، این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است : « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود . در سخن مشابهی نیز آمده است : « لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه » نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت . سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد .

هرچند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند ،اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسیر حکمت 204 نهج البلاغه

امام علی (علیه السلام) فرمودند: لاَ یُزَهِّدَنَّکَ فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لاَ یَشْکُرُهُ لَکَ، فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لاَ یَسْتَمْتِعُ بِشَیْء مِنْهُ، وَقَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ، «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».

به علت ناسپاسى افراد، از کار نیک مضایقه نکنید چرا که (در مقابل) گاه کسى از تو سپاسگزارى مى کند که از عمل نیکت هیچ بهره اى نبرده و چه بسا همین شکرگزارى اثرش بیش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همه اینها این که) خدا نیکوکاران را دوست دارد.

امام علی(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه همگان را دعوت به کار نیک به افراد نیازمند مى کند خواه سپاسگزار باشند یا ناسپاسى کنند، مى فرماید: «به علت ناسپاسى افراد، از کار نیک مضایقه نکنید، چرا که (در مقابل) گاه کسى از تو سپاسگزارى مى کند که از عمل نیکت هیچ بهره اى نبرده و چه بسا همین شکرگزارى اثرش بیش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همه اینها این که) خدا نیکوکاران را دوست دارد»، (لاَ یُزَهِّدَنَّکَ فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لاَ یَشْکُرُهُ لَکَ، فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لاَ یَسْتَمْتِعُ بِشَیْء مِنْهُ، وَقَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ: (وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ)). مى دانیم مردم دو گروهند: افراد پر توقع و ناسپاس که همواره انتظار نیکى دارند، ولى به هنگامى که از آن بهره مند شدند ناسپاسى مى کنند.

گاه مى گویند: اگر بیشتر از این بود بهتر بود، گاه مى گویند: اى کاش به این صورت انجام نمى شد و به شکل دیگرى انجام مى شد و گاه مى گویند: اگر کسى نیکى کرده است وظیفه اش نیکى کردن بوده است و امثال آنها. در برابر آنها گروه دیگرى هستند که در برابر نیکى ها سپاسگزارند حتى گاه از نیکى هایى که در حق دیگران شده سپاسگزارى مى کنند، مثلاً مى گویند: فلان انسان چه آدم سخاوتمند و خوش قلب و نیکوکار است که در حق برادر نیازمندش این همه نیکى مى کند، مادر دردمندش را کاملاً مراقبت مى نماید و براى بستگانش پیوسته در حال خدمت است.

از آنجا که کار نیک جاذبه فوق العاده اى دارد اگر کسانى که در حقشان نیکى شده ناسپاسى کنند، افراد دیگرى هستند که سپاسگزار باشند و جالب توجه این که سپاسگزارى کسانى که از کار نیک بهره اى نبردند بسیار با ارزش تر از سپاسگزارى کسانى است که از آن بهره مند شده اند، چرا که آنها که بهره مند شده اند وظیفه سپاسگزارى دارند. به علاوه ممکن است به طمع کارهاى نیک آینده سپاسگزارى کنند، اما کسانى که از آن بهره اى نمى گیرند از صمیم دل به افراد نیکوکار احترام مى گذارند. گذشته از همه اینها، مى دانیم همه نیکى ها از سوى خداست، قدرت بر انجام کار نیک و توفیق به آن و تمایلات درونى درباره آن همه از سوى خداست که ما با استفاده از اختیار خود آنها را به کار مى گیریم و کار نیک انجام مى دهیم. در عین حال، خداوند از نیکوکاران سپاسگزارى مى کند و این برتر از هر سپاسگزارى است. درباره مجاهدانى که با جان و مال خود از آیین خدا دفاع کرده اند، قرآن مجید سخنى دارد، آئینى که منفعت آنها در آن است و براى آنها تشریع شده، با این حال خداوند خودش را خریدار و مجاهدان را فروشنده و ثمن این معامله را بهشت برین قرار مى دهد و به آنها درباره چنین معامله پرسودى تبریک مى گوید.

آیا اگر تمام دنیا در برابر جهاد مجاهدان ناسپاسى کنند این سپاسگزارى خداوند کافى نیست؟ (إِنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِى التَّوْرَاةِ وَالاِْنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِى بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ). در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام مى خوانیم که مى فرماید: «یَدُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَوْقَ رُؤُوسِ الْمُکَفِّرینَ تُرَفْرِفُ بِالرَّحْمَةِ، دست خداى متعال بالاى سر کسانى است که در برابر نعمت هایشان ناسپاسى مى شود و رحمت خود را بر سر آنها مى گستراند». از جمله امورى که مى تواند مایه تسلى خاطر انسان در برابر ناسپاسى ها شود این است که بدانیم این موضوع منحصر به ما نیست، این ناسپاسى ها در برابر پیامبران بزرگ خدا با آن همه زحمت هایى که براى هدایت مردم کشیدند به ویژه در برابر پیامبر اسلام و ائمه معصومان(علیهم السلام) به شکل گسترده اى انجام شد.

در حدیثى که امام موسى بن جعفر از پدران گرامى اش(علیهم السلام) نقل مى کند آمده است: «کانَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) مُکَفَّراً لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُهُ وَلَقَدْ کانَ مَعْرُوفُهُ عَلَى الْقُرَشِىَّ وَالْعَرَبِىِّ وَالْعَجَمِىِّ وَمَنْ کانَ أعْظَمَ مِنْ رَسُولِ اللهِ مَعْروفاً عَلى هذَا الْخَلْق؟ وَکَذلِکَ نَحْنُ أهْلُ الْبَیْتِ مُکَفَّرُونَ لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُنا وَخِیارُ الْمُؤْمِنینَ مُکَفَّرُونَ لا یُشْکَرُ مَعْرُوفُهُمْ، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در برابر نیکى ها و خدماتى که داشت ناسپاسى مى شد، خیر و نیکى آن حضرت نه تنها به قریش مى رسید، بلکه تمام عرب و عجم از آن بهره مند مى شدند آیا کسى پیدا مى شود که نیکى و کار خیرش از رسول خداوند نسبت به این مردم بیشتر باشد؟ و همچنین ما اهل بیت در برابر ناسپاسى ها قرار داریم، نیکى ها و خدمات ما شکرگزارى نمى شود و نیکان اهل ایمان نیز مورد ناسپاسى قرار مى گیرند و از نیکى آنها تشکر نمى شود». بنابراین نباید این گونه ناسپاسى ها ما را در انجام کار خیر سست و بى رغبت کند. افراد زیادى هستند که حتى کارهاى خیر ما شامل آنها نمى شود، ولى آنها قدردانى مى کنند و بالاتر از همه، خدا و پیامبر و ائمه قدردان و سپاسگزارند.

نکته: قدردانى از بخشنده نعمت همان گونه که انسان باید شکر نعمت هاى پروردگار را بگزارد، هرچند هیچ انسانى قادر بر این کار نیست، حداقل اعتراف به عدم توانایى شکر نعمت کند که این خود نوعى شکر نعمت است، باید در برابر انسان ها نیز همین حالت را داشته باشد و شکر خالق بدون شکر خلق، همان خلقى که واسطه نعمت بوده، کامل نمى شود. در همین زمینه حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که مى فرماید: «روز قیامت که مى شود بنده اى را در صحنه محشر حاضر مى کنند و در حضور خداى متعال مى ایستد و خداوند دستور مى دهد او را به سوى آتش دوزخ ببرند. عرضه مى دارد: خداوندا! دستور دادى مرا به سوى دوزخ ببرند در حالى که قرآن مى خواندم (و به قرآن عمل مى کردم) خدا مى فرماید: بنده من، نعمت هایى به تو عرضه داشتم و تو شکر نعمت نگزاردى. عرضه مى دارد: پروردگارا! تو فلان نعمت را به من دادى و من فلان گونه شکر آن را ادا کردم و نعمت دیگرى به من دادى شکر آن را نیز گزاردم و پیوسته نعمت ها را ذکر مى کند و شکرگزارى آنها را. خداى متعال مى فرماید: بنده من راست مى گویى، ولى تو شکرگزارى در برابر کسى که واسطه نعمت بر تو بود نداشتى و من به ذات مقدسم سوگند خورده ام که شکر بنده اى را نپذیرم که در برابر واسطه نعمت من به خلقم شکرگزار نباشد. از این حدیث و احادیث متعدد دیگر روشن مى شود که شکر خالق از شکر مخلوق نمى تواند جدا باشد، زیرا غالباً نعمت هاى الهى از سوى واسطه هایى به انسان مى رسد. از همه مهم تر نعمت هدایتى است که از سوى رسول اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده که بیش از همه باید شکرگزار آنها باشیم و شاید سلام و درود ما به پیشگاه آنها بخشى از این شکرگزارى محسوب شود. حتى به مقتضاى (إِنَّ اللهَ وَمَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً) خداوند نیز با ارسال رحمتش بر آنها، از زحماتشان تشکر مى کند و مؤمنان نیز باید از طریق تقاضاى رحمت الهى بر آنها شکرگزار باشند.

همچنین در برابر اساتید و آنهایى که ما را با این منابع هدایت آشنا کرده اند شکرگزار باشیم و در برابر پدر و مادر که خداوند توصیه به خصوص آنها را در قرآن مجید کرده، آنجا که خطاب به آنها کرده مى فرماید: (وَوَصَّیْنَا الاِْنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْن وَفِصَالُهُ فِى عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِى وَلِوَالِدَیْکَ إِلَىَّ الْمَصِیرُ). و همچنین تمام کسانى که به نوعى به ما خدمت معنوى یا مادى کرده اند، در هر لباس و مقامى که باشند شکرگزار باشیم. به یقین این شکرگزارى ها افزون بر این که باعث پرورش روح انسان مى شود، نیکوکاران را به کار نیک بیشتر تشویق و غیر نیکوکاران را در این زمره وارد مى کند و اگر مى بینیم در دنیاى امروز طى مراسمى از افراد برتر در هر رشته و هر برنامه اى قدردانى مى کنند و لوح سپاس به آنها مى دهند براى همان آثار مثبتى است که این کار در پیشرفت جامعه دارد.