ویژگی های یاران امام زمان(عج) از نگاه امیرالمومنین(ع)

یکی از موضوعات احادیث امیرالمؤمنین(ع) درباره آخرالزمان و مهدویت است که نشان می‌دهد حضرت به بهانه‌های مختلف اخباری از آینده بشریت را برای مردم زمانه و بلکه آیندگان بیان می‌فرمود.

از این منظر می‌توان گفت مسأله مهدویت و ظهور امام زمان(عج) در کلام امیرالمؤمنین(ع) در دو دسته‌بندی قرار دارد: نخست، بیانات ایشان درباره برخی فتنه‌ها و پیشگوییها که در گذشته صورت گرفته است؛ مثل روى کار آمدن بنى‌امیه، حکومت حجاج بن یوسف، سقوط بنى‌امیه، افتادن زمام امور به دست بنى‌العباس، قیام زنج در بصره، فتنه مغول و ... و دسته دیگر مربوط به آینده عالم و آدم است که مواردی مثل خبر از برخی فتنه‌های آخرالزمان، معرفی ویژگی‌های شیعیان در آخرالزمان، ظهور حضرت مهدى(ع) و ثمرات عصر ظهور و ... شامل آن می‌شود. در ادامه یکی از روایات مربوط به مهدویت در بیانات امیرالمؤمنین(ع) عنوان می‌شود.

امام صادق(ع) در روایتی فرمود: امیرمؤمنان(ع) گفت:

همیشه مردم [در دینشان] نقصان و کمبود پیدا مى‌کنند تا [زمانى که دیگر] الله گفته نمى‌شود. هنگامى که چنین شد یعسوب دین استقرار یابد. پس خداوند گروهى را از گوشه و کنار دنیا برمى‌انگیزد که همانند قطعه ابرهاى پاییزِ پراکنده مى‌آیند. به خدا سوگند! من آنها را مى‌شناسم و نام‌هایشان را و قبیله و اسم رهبرشان و محل استقرار مرکب‌هایشان را مى‌دانم. آنها گروهى‌اند که خداوند هر طور بخواهد گردآورى مى‌کند و از هر قبیله‌اى یک یا دو مرد، تا نُه مرد را جمع مى‌کند. پس ٣١٣ مرد به تعداد اهل بدر از اطراف دنیا جمع مى‌شوند. این همان سخن خداوند است که فرمود: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ؛ هر کجا باشید، خداوند همگى شما را مى‌آورد، خدا بر همه چیز تواناست». حتى اگر مردى پاهایش را به شکمش بسته باشد، هنوز آن را باز نکرده، خداوند او را هم به سرعت به قیام حضرت مى‌رساند.

امیرالمؤمنین(ع) در این روایت به کیفیت جمع شدن اصحاب امام زمان(عج) در اطراف ایشان برای آغاز قیامی جهانی اشاره و از فرزندشان مهدی به عنوان «یعسوب» یاد می‌کند. در لغت عرب «یعسوب» به ملکه زنبور عسل و نیز به بزرگ قوم گفته می‌شود. شیخ طریحى در «مجمع البحرین» ذیل ماده «عسب» مى‌‌گوید: «یعسوب به امیر و بزرگ و سرور زنبوران عسل گویند و به آن مثل‌‌ها زده مى‌‌شود، زیرا هنگامى که از کندو خارج مى‌‌شود همه زنبوران جمع می‌شوند و در پى او به راه مى‌‌افتند، و مفهومش این است که به من پناهنده مى‌‌شوند آن گونه که زنبورهاى عسل به یعسوبشان که همان بزرگ و سرور ایشان است پناه مى‌‌برند و به همین سبب به امیرالمؤمنین «امیر النّحل‌» مى‌‌گویند».

در واقع به نظر می‌رسد امیرالمؤمنین(ع) با نسبت دادن ملکه زنبور عسل«یعسوب» به امام زمان(عج) و نوع «جمع شدن زنبورها و پیروی و دنبال‌روی آن‌ها از ملکه» قصد دارند یک رفتار زیبایی را به شیعیان بیاموزند که همان ملازمت دائم شیعیان با امامشان عصرشان است؛ لذا در حدیث فرمودند: «شِیعَتُنَا کَالنَّحْل‌؛ شیعیان ما مانند زنبور عسلند» و یا فرمودند: «کُونُوا کَالنَّحْل‌؛ مانند زنبور عسل باشید». این ویژگی در اصحاب امام زمان(عج) دیده می‌شود؛ لذا می‌توان از اکنون این خصلت را تمرین کرد.

 در صورت کلی امیرالمؤمنین(ع) با این توصیف و نیز بیان اینکه خداوند اصحاب حضرت را جمع می‌کند که «مانند قطعه ابرهای پاییز پراکنده‌اند»کیفیت تحقق آیه «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً؛ هر کجا باشید، خداوند همگى شما را مى‌آورد» در عصر ظهور را بیان فرمودند. همچنین به نظر می‌رسد ماجرا به گونه‌ای است که عمده اصحاب از اینکه جزو یاران امام(ع) هستند خبر ندارند و خداوند با یک رفتار معجزه‌گونه آن‌ها را در یک زمان و مکان گرد هم می‌آورند.

متن حدیث:

لَا یَزَالُ النَّاسُ یَنْقُصُونَ حَتَّى لَا یُقَالَ اللَّهُ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ‌ الدِّینِ‌ بِذَنَبِهِ‌ فَیَبْعَثُ اللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا وَ یَجِیئُونَ قَزَعاً کَقَزَعِ الْخَرِیفِ وَ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْرِفُهُمْ وَ أَعْرِفُ أَسْمَاءَهُمْ وَ قَبَائِلَهُمْ وَ اسْمَ أَمِیرِهِمْ وَ هُمْ قَوْمٌ یَحْمِلُهُمُ اللَّهُ کَیْفَ شَاءَ مِنَ الْقَبِیلَةِ الرَّجُلَ وَ الرَّجُلَیْنِ حَتَّى بَلَغَ تِسْعَةً فَیَتَوَافَوْنَ مِنَ الْآفَاقِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ‌ «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ»- حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَیَحْتَبِی فَلَا یَحُلُّ حِبْوَتَهُ حَتَّى یُبَلِّغَهُ اللَّهُ ذَلِکَ. (الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة، ص477).

منابع:

عیون الحکم و المواعظ (للیثی)،ص297.

الغیبة( للنعمانی)، ص209.

مجمع البحرین، ج‌2، ص121