سرویس مذهبی افکار- يكي گفت: من گوسفند را ذبح ميكنم. يكي گفت: من پوستش را ميكنم. ديگري گفت: من كبابش ميكنم.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «من هم هیزم می‌آورم»
گفتند: «نمی‌گذاریم شما کاری بکنید» رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «می‌دانم شما این کارها را می‌کنید. ولی خداوند دوست ندارد بنده‌اش را در میان یارانش با وصفی متمایز ببیند. ببیند برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد.» بقیه به کار گوسفند مشغول شدند. پیامبر اکرم بی هیچ تکبری به راه افتاد تا در صحرا هیزم جمع کند.
الگوهای فضیلت، ص۱۰۲
