ماهی فروشی بندرعباسی، یک شبه معروف شد

پخش ویدیویی در شبکه های مجازی از ماهی فروشی بندرعباسی و دست به دست شدن آن در این شبکه ها سبب اشتهار بی سابقه مردی شد که پیش از این هیچ معروفیتی نداشت. «مجید عاشوری» در مدت زمانی کم به چهره ای شناخته شده نه تنها در هرمزگان بلکه ایران تبدیل شد و تکه کلام های این ماهی فروش ورد زبان مردم کوچه و بازار شد.

 

اقبالی که قبل از این ماجرا فقط نصیب چهره های تلویزیونی می شد. ماجرای ضبط این ویدیو نیز شنیدنی است پس از ضبط این گزارش که جنبه طنز و فانتزی داشت در هنگام بازبینی برای پخش از شبکه استانی به علت وجود عباراتی غیر اخلاقی غیر قابل پخش تشخیص داده می شود اما یکی از عوامل، ویدیو را در موبایلش ذخیره و من باب نکته ای فان به خانواده اش نشان می دهد و از آنجا این ویدیو دست به دست می شود. پس از پخش گسترده این ویدیو در شبکه های مجازی کاربران با تفاسیری که از ماهیت قضیه داشتند به دو دسته تقسیم شدند.

 

دسته ای که با مزاح و دست انداختن ماهی فروشی زحمتکش بدون آنکه بدانند چگونه این فیلم از دیوارهای بلند بازبینی صدا و سیما به بیرون درز پیدا کرده به مسخره کردن ماهی فروش ساده دل می پرداختند و دسته ای دیگر در دفاع از مجید عاشوری بر آمدند و در مقابل صدا وسیما جبهه گرفتند و وی را چهره ای مظلوم عنوان کردند که در حقش اجحاف شده و حرمتش زیر سوال رفته، اینان کمپین حمایت و خرید از این ماهی فروش راه انداختند.

 
 
سوال های جهت دار مجری برنامه «ماشاالله ناظری» از ماهی فروش هم به ظن دست انداختن ماهی فروش ساده دل کمک می کرد و بر مورد ظلم واقع شدن وی می افزود. به ویژه جایی که مجری به صراحت به مجید عاشوری می گوید؛ سراسر بازار ماهی فروشان را گشتم و همه متفق القول گفتند مجید عاشوری اطاعاتش در مورد ماهیان زیاد است.
 
 
 
پخش اخباری چون مدرسه نرفتن فرزندان مجید عاشوری و حاضر نشدن این ماهی فروش در محل کارش به خاطر حجم زیاد دست انداختن دیگران موجی از همدلی عمومی را با وی به همراه داشت. فاش شدن ابعاد جدیدی از این موضوع نظیر شکایت ماهی فروش پشت شهری از صدا و سیما و اخراج کارمند خاطی که از قضای ربانی فردی تازه کار بوده است وسعت بیشتری به ماجرا داد.
 
 
قضیه شکایت ماهی فروش پشت شهری با گسیل هیاتی از سوی صدا و سیما و دلجویی از وی فیصله یافت. اما ماجرای ماهی فروش قصه ما به همین جا ختم نشد. اینک مجید عاشوری آنچنان مشهور شده بود که عکس گرفتن با وی افتخار محسوب می شد.
 
 
 
حتی خوانندگان ملی مانند مجیدخراط ها و ...که برای برگزاری کنسرت به بندرعباس می آمدند با ماهی فروش بندری در یک قاب قرار می گرفتند.
 
 
به روایتی پاچال (غرفه ماهی فروش) وی در همان ساعات اولیه صبح ماهی و میگو هایش به فروش می رفت. عکس انداختن با این سلبریتی فضاهای مجازی برای خواهان ۲۵هزار تومان آب می خورد!ماهی فروش پشت شهری هم اکنون چهره ای شناخته شده برای شهروندان بندرعباسی است و حضورش سبب موفقیت برنامه های کمدی گروه های نمایش طنز و کمیک این شهر است نامی که حضورش هزاران نفر را به سمت جنگ های شادی می کشاند.
 
 
بر خلاف تصور عموم مجید عاشوری زیاد آدم ساده ای نیست بلکه وقتی فهمید این اشتهار کاذب می تواند به تحول زندگی اش کمک کند دو دستی به آن چسبید و حال که کفتر بخت بر بالای  بامش نشسته و بلیطش برنده شده چرا از این موقعیت استفاده نکند!؟ مجید عاشوری در محافل خصوصی زیاد دعوت می شود و ابایی هم از سوژه شدن و در مقابل دوربین موبایل قرار گرفتن، هم ندارد. انگار خندان مردم با عبارات و تکه کلام های خودش دیگر برایش امری عادی و روزمره است.
 
 
 
محبوبیت این سلبریتی تا حدی است که عده ای از چهره اش برای تایید و همراهی استفاده می کنند قضیه عکس نگاهی به یک پدیده اجتماعی ماهی فروشی که یک شبه معروف شد. این ماهی فروش در حالی که تصویری از شیخ باقر النمر روحانی شیعی در دستش بود و به ظاهر به اعدام این روحانی مخالف رژیم آل سعود اعتراض داشت یکی از تصاویر در ذهن مانده مردم بندرعباس است.
 
 
معروفیت این ماهی فروش در انتخابات مجلس دهم نیز به کمک یکی از کاندیدا آمد که بر حسب اتفاق برنده هم شد!هم اکنون مجید عاشوری به مدد یک اشتباه، چاشنی شانس و یاری شبکه های اجتماعی به چهره ای رسانه ای مبدل شده است که حضورش سبب تضمین و فروش و رونق تجاری یک کالا می شود حال این تبلیغ برای قالی شویی باشد یا یک مارک عینک سه بعدی ساخت هنگ کنگ،به هرحال در دنیای کنونی رسانه ها چه مجازی و چه رسمی حرف اول را می زنند رسانه هایی که در یک چشم بر هم زدنی ماهی فروش گمنامی را در حد یک سلبریتی بزرگ می کنند.