به گزارش افکار نیوز به نقل از ايسنا، فوتسال را بدون شك مي توان پر حاشيهترين رشته ورزشي در يك سال اخير دانست. از مهمترين اتفاقها هم ميتوان به تباني تيم گيتي پسند در هفته پاياني ليگ اشاره كرد كه پس از آن، قهرماني از اين تيم پس گرفته شد و به شهيد منصوري قرچك رسيد. با اين حال گيتي پسنديها به جام باشگاههاي آسيا رفتند تا شاهكارهاي فدراسيون فوتبال تكميل شود.
فوتسال در چند ماه اخیر یک ناکامی را هم تجربه کرد و آن هم از دست دادن قهرمانی سنتی ایران در آسیا بود. به دنبال آن نیز علی صانعی بر خلاف انتظارات در سرمربی گری تیم ملی ابقا شد. انحلال تیمهای بزرگی مثل فولاد ماهان، شهید منصوری، فیروزصفه، پرسپولیس و گسترش فولاد هم دست کمی از سایر ناکامیها نداشتند و معلوم شد که قرار است سال ۹۱ سالی بد شگون برای فوتسال ایران باشد.
اما فوتسال ایران در این سال یک رخداد فوتسالی بزرگ را پیشرو دارد و آن هم جام جهانی است. به هر حال با نتایج درخشان ایران در دوره قبلی بازیها، انتظارات بالا رفته و از طرفی هم مسئولان قول قرار گرفتن در جمع چهار تیم برتر جام جهانی را داده بودند.
تمام اینها و همچنین تعداد زیادی از مسائل ریز و درشت فوتسال بهانهای شد برای دعوت از عباس ترابیان رییس کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال به ایسنا. او با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران به تمامی این سوالها پاسخ داد.
** عباس ترابیان به عنوان مرد اول فوتسال ایران، در حال حاضر جایگاه این رشته را در کجای دنیا میبیند؟
تصور من این است که فوتسال از زمان شروع فعالیت در ایران رشد انفجاری داشته است. فوتسال در سال ۱۹۹۰ آغاز به فعالیت کرد که آن هم نشات گرفته از فوتبال توپ پلاستیکی در کوچه و خیابانها بود. از آن سال به بعد این رشته در دنیا شکل واقعیاش را پیدا کرده و توسط فیفا نیز شناسایی شد. ما در سال ۱۹۹۲ نیز چهارم دنیا شدیم، اما هنوز فوتسال شکل واقعیاش را پیدا نکرده بود.
بعد از آن در سال ۱۹۹۹ اولین قهرمانی ایران در آسیا به دست آمد و آن زمان مشخص شد که کشورمان در فوتسال نسبت به آسیاییها پیشرفت فاحشی داشته است. بعد از آن هم سیر پیشرفت فوتسال صعودی بود و در سال ۲۰۰۸ جرقه جدیدی در این رشته زده شد.
نمودش را در جام جهانی ۲۰۰۸ برزیل دیدیم و تیممان مقابل برزیل قهرمان تنها با یک گل شکست خورد و همه از این اتفاق تعجب کردند. من حتی یادم است که برزیلیها، ایران را تشویق میکردند و در این بازیها بود که بازیکنی مثل مصطفی نظری لقب «صخره» را گرفت. پس از جام جهانی نیز فوتسال جایگاه واقعیاش در دنیا را از دست نداد و همیشه در بین هفت هشت تیم برتر دنیا بود تا این که امسال در یک حادثه تیم ملی در جام ملتهای آسیا ناکام ماند.
** درباره این ناکامی به صورت مفصل صحبت خواهیم کرد، اما در حال حاضر بفرمایید که چه افقی را برای فوتسال ترسیم شده است؟
ما در حال حاضر در برنامهمان تغییر ساختار کمیته فوتسال را داریم که بحثبسیار کلانی است. من میخواهم راجع به این موضوع بیشتر صحبت کنم و بگویم که از کجا نشات گرفته، چه برداشتی از آن شده، واقعیت ذاتیاش چیست و با چه دیدی باید به آن نگاه کرد؟ توجه کنید، ساختار کمیته فوتسال همانند کمیتههای دیگر از نظر فیفا، AFC و فدراسیون تعریف شده است.
اصولا فیفا و AFC به همان ترتیبی که اداره میشوند متقاضی این هستند تا نمایندگانشان در کشورها هم همان چارت و تشکیلات را پیاده کنند. من سال گذشته لیستی را به آقای کفاشیان دادم تا ایشان موافقت کنند که کمیته فوتسال را بازسازی کنیم. فیفا میگوید اجزای فدراسیون باید جلسه داشته باشند و در تمام تصمیمات مشورت کنند. ما هم همین کار را میخواهیم انجام دهیم.
تیم ملی فوتسال
این موضوع از یک سال قبل مطرح شد، اما در هیات رییسه به تعویق افتاد، مثل بیشتر کارهای فوتسال که معمولا به تعویق میافتد. نهایتا سال گذشته به هیچ نتیجهای نرسیدیم، تا این که امسال با اتفاقاتی که افتاد، دیدم که وقتش رسیده است تا یکسری تغییرات را اعمال کنیم.
به هر حال فوتسالیها مطالباتشان را به زبان آوردهاند که انصافا هم مطالباتشان به حق بوده و آن چیزی است که من بارها در مصاحبههایم فریاد زدم و گفتم که حق واقعی فوتسال این نیست؛ فوتسال یک ورزش مدال آور است و پر افتخارترین ورزش کشور است. من روی این موضوع مدعیام و روی هر ورزشی که میگوید افتخار بیشتری دارد حاضرم با مسئولان آن بنشینیم و ابعاد موضوع را بررسی کنیم و ثابت کنم که این فوتسال است که پرافتخارترین ورزش ایران است. بنابراین باید برای این رشته یک رسیدگی عاجل شود.
فوتسال باید در سطح معاونت در آید که این بارها بحثشده و خود کفاشیان هم جرقه اولیه آن را زد. البته تغییر ساختار هم یک بخشی از ارتقا به معاونت است. زمانی که فوتسال به معاونت ارتقا مییابد، بسیاری از کارها را انجام میدهد. کارهای آموزش، داوری را خود معاونت تقبل خواهد کرد. بنابراین حق فوتسال است که یک ساختمان جدا هم داشته باشد.
ما به دنبال این هم رفته ایم و من شخصا معترضم که فوتسال در یک اتاقی که به دو اتاق تقسیم شده اداره میشود و هزار مسابقه در سطح کشور در این اتاق کوچک برنامهریزی میشود. این کار یک تشکیلات عظیمی میخواهد. چنین کاری که ما انجام میدهیم در مقایسه با فوتبالی که ساختمان جدا دارد، نباید تفاوت زیادی داشته باشد.
علاوه بر این، کارهای تیم ملی در سه رده، ارتباط با سراسر کشور و همچنین ارتباط بینالمللی را به این کارها اضافه کنید. ما الان پرسنل و سختافزار کافی نداریم. یکی از پرسنل ما به جای چهار، پنج نفر کار میکند. با این اوصاف من تاکید دارم که باید در ساختار فوتسال تجدید نظر شود، مثل تمام کشورهایی که رفتهام و دیدهام. من به همراه آقای کفاشیان به روسیه رفتیم و چارت تشکیلات فوتسال آنها را از نزدیک دیدیم. ایتالیا و اسپانیا هم به همین ترتیب از ساختار جداگانهای برخوردارند.
** ممکن است درباره چارت تدوین شده و همچنین اعضای آن توضیح بیشتر دهید؟
من لیستی را به آقای کفاشیان دادم که او روی دو نفر نظر داشت که آنها نباشند، اما من با دلایلی که آوردم، بدون توجه به این که با این آقایان موافق یا مخالف هستند، رییس فدراسیون را قانع کردم. به هر حال در کار، اختلاف سلیقه وجود دارد و بودن اختلاف سلیقه خوب است چون منجر به حرکت رو به جلو خواهد شد اما اگر یک نفر بگوید هر چه که می گویم را تایید کنید، کار پیش نمیرود. به هر حال من با بعضی از دوستان مشورت کردم و قرار شد دو مدیر عامل فعال که اشراف کامل بر فوتسال دارند و همچنین دو نفر از هیاتهای فوتبال، به همراه یکی از مربیان با تجربه به کمیته فوتسال اضافه شوند و قرار است با این
افراد در قالب سیاستگذاریهای کلان فوتسال بحثو مشورت کنیم. هر نتیجهگیری هم که شد به عنوان خرد جمعی مدنظر قرار میدهیم و بر اساس آن حرکت میکنیم.
** حسین شمس چطور؟ ایشان مدعی شده بودند که شما برای حضور وی در کمیته فوتسال با او صحبت کرده اید.
من هنوز این موضوع را تایید نمیکنم. اسمهایی که مطرح میشود فعلا در حد گمانه زنی است. مثلا آقای درودگر هم به عنوان یکی از اعضا مطرح شده بود که او به هیچ وجه مدنظر ما نیست. علیرغم این که وی نسبت به من کم لطفی داشته، اما من احترام خاصی برای او قائلم و معتقدم که آقای درودگر زحمت بسیار زیادی برای فوتسال کشیده است، اما به هر حال اسم ایشان در لیست ما نیست.
** این طرز فکر که شما مدیر استقلال گرایی هستید و میخواهید تنها نظر خودتان اعمال شود، همیشه وجود داشته است.
قبول ندارم. مگر در سازمان لیگ فقط من تصمیم گیرنده هستم. نمونه بارزش شانزده تیمی شدن لیگ برتر. من اگر میخواستم اعمال نظر کنم، روی رای ممتنع مانور میدادم. از طرفی یکی از اعضا هم نبود و آن موقع دو به دو میشدیم. بر اساس آییننامه هم رای رییس کمیته نافذ است. با این حساب رای بر میگشت و با ۱۶ تیمی شدن مخالفت میشد، اما در هر حال من در اقلیت بودم و ما تصمیم جمعی گرفتیم. من تسلیم شدم چون دموکراسی را پذیرفتم. کمیته فوتسال هم همین طور است.
** اگر از بحثهای مدیریتی جدا شویم، موضوع مهم دیگری که در چند ماه اخیر اتفاق افتاده، ناکامی تیم ملی در جام ملتهای آسیا بوده است. به نظر شما چه عواملی دست به دست هم داد تا این شکست رخ دهد؟
من ابتدا باید بگویم که تیم ملی در امارات هیچ تفاوتی با تیم ملی سالهای گذشته نداشت و در یک نگاه تفاوت فاحشی را نمیبینیم. اما قسمت اصلی قضیه اینجا است که دو بازیکن کلیدی تیم بنابر دلایل خاصی آن ویژگی همیشگیشان را نداشتند و صدمات جبران ناپذیری را به تیم ملی زدند. ما در این بازی شروع توفانی داشتیم و تیمها را با ۱۴،۹ و ۸ گل شکست میدادیم. این باعثشده بود تا همه بگویند که ایران قهرمان بلامنازع آسیا است. حتی آنهایی که با ایران رابطه خوبی نداشتند، در جلسهها میگفتند که ایران قهرمان است و ما باید به دنبال تیم دوم بگردیم. به هر حال ما در سه بازی اول بسیار خوب ظاهر شدیم
و در بازی با ازبکستان که برای حریف بازی مرگ و زندگی بود را هم با پیروزی پشت سر گذاشتیم، اما این بازی توان بازیکنانمان را گرفت.
تیم فوتسال ایران
یادم است صبح روز بازی با تایلند به سرمربی تیم گفتم که «آقای صانعی من در چهره بچهها بازی مشکل و مهمی را نمیبینم». این حرف بسیار عامیانه و پدرانهای بود که من به صانعی زدم و او هم قول داد تا در جلسه بعد از ظهر، نکات را گوشزد کند تا تیم را به شرایط مسابقه برگرداند. در جلسه نیز تمام نکاتی که ما در اثر آن گل را دریافت کردیم، بارها از سوی صانعی اشاره شد و او گفت که شماره ۹ کارش این است که ضربات آزاد را با جا عوض کردن و با یک بغل پا تبدیل به گل میکند. صانعی بارها گفت که مراقب باشید تا نظام دفاعی تیم بر هم نریزد و حریف را دست کم نگیرید.
با این اوصاف بازی شروع شد و بازیکنان دو گل زدند، اما به یکباره این باور که کار تمام شده، تمام وجودشان را گرفت. غرور در حد بی نهایت و حقیر پنداشتن حریف به سراغشان آمد. مخصوصا این که تایلندیها دارای جثهای کوچک هستند و آنها از بالا به تایلندیها نگاه میکردند. از طرفی هم تایلند، آن تایلند سابق نبوده و حدود ۹۵ درصد بازیکنانش عوض شده بود.
آنها در گذشته از بازی با ایران میترسیدند. وقتی در بازی به خودشان میآمدند که از ما دو گل خورده بودند و این یک واقعیت بود و منزس مربیشان هم به ما بارها گفته بود که «من مدتها با بازیکنانم کار میکنم، اما تا به ایران میرسند خودشان را میبازند.» بنابراین تایلندیها نیز حریف دست و پا بستهای در بازی نیمه نهایی نبودند. از سویی هم برخی از بازیکنان ما کمتر پاس میدادند و سعی میکردند کارهای انفرادی انجام دهند.
زمانی که یک تیم بزرگ با تیم کوچکی بازی میکند و اگر بازی به تساوی کشیده شود این تیم بزرگ است که استرس میگیرد و این استرس در بازی با تایلند به صورت گسترده و عجیب بر بازیکن ما غالب شد و باعثشد تا آن نتیجه رقم بخورد.
** شاید این کم کاری به خاطر اعتراض به وضعیت تیم ملی بود؟ بازیکنان قبل از جام ملتها به مربیگری صانعی انتقاد داشتند و شما هم آنها را ممنوع المصاحبه کردید.
ما از بازیکنان هیچ مصاحبه اعتراضی نداشتیم. قبل از رفتن به جام ملتها بازیکنان ممنوع المصاحبه کردم، چون احساسم این بود که با هر مصاحبهای تیم به حاشیه میرود. اما بازیکنان به چه اعتراض دارند؟ تمام دستورات فنی را که صانعی میداد و هیچ کسی در آن دخالت نداشت.
هر جا که صانعی از ژوراندیرو میخواست او کمکش میکرد. به عنوان مثال وقتی که میخواستیم با تیمی بازی کنیم، او با دوربین شخصیاش فیلم بازی قبلی حریف را ضبط و تمام حرکات آنها استخراج میکرد و قبل از هر بازی نیز به اتفاق صانعی نکات لازمی را به بازیکنان انتقال میداد. ما باید حق را بگوییم. من نمی پذیرم که در تیم ملی دو دستگی بوده است.
** اما به نظر میرسد در ایران الان تنها یک نفر از صانعی حمایت میکند و آن هم شما هستید. تمام مربیان و کارشناسان چند روز پس از ناکامی تیم ملی گفتند که صانعی باید از تیم ملی برود.
همه آقایانی که چنین نظری را داشتند، صانعی را تایید کردند. من از همه آنها به کرات پرسیدم که آیا صانعی میتواند تیم ملی را کمک کند؟ و آنها هم صانعی را تایید میکردند. من حتی به بازیکنان گفتم که درب اتاقم بر روی تان باز است و آنها هم می آمدند و با من صحبت میکردند. وحید شمسایی به عنوان کاپیتان تیم بارها به دفتر من آمد، اما هیچ کدام درباره توانایی فنی صانعی صحبتی نداشتند.
پس این کمال ناجوانمردی است، الان که نتیجه نگرفتهاند این حرفها را بزنند. اگر قبل از بازیها هم انتقادی داشتند، حداقل به من نگفتند که اگر هم میگفتند باعثنمیشد که من سرمربی جابجا کنم. ما به صانعی اعتقاد داریم. همچنین برای این که مبادا در انتخاب سرمربی اشتباه کنیم، کمیته فنی تشکیل شده بود. من تنها اسم یکی از اعضای کمیته را می گویم تا ببینید قد و اندازه این کمیته در چه حد است. یکی از اعضای اصلی کمیته فنی ما آقای محمد حسن انصاری فرد است.
او کسی نیست که نظرات اشتباهی بگوید. انصاری فرد مدیر عامل باشگاه بزرگی است و همیشه به فوتسال لطف داشته است. من با او مشورت کردهام و به شکل انفرادی از دوستان دیگر هم نظر خواستم. حتی یک نفر هم صانعی را رد نکرد، منتهی میگفتند که باید در کنار صانعی مدیر فنی خوب قرار دهیم تا در جاهایی کمک فکری خوبی دهد. بنابراین من این مطلب را رد می کنم که بازیکن به شایستگی فنی سرمربی تیم ملی اعتراض کرده باشد. اصلا به حرف بازیکن که نمیشود سرمربی انتخاب کرد. میخواهم دو مورد دیگر هم مثال بزنم که با آنها برای انتخاب سرمربی مشورت کردم.
در این زمینه از حسین شمس هم پرسیدم و او گفت که بهترین گزینه صانعی است. شمس که باید مخالف صانعی باشد، پس چرا نظر مثبت به او دارد؟ من دیگر باید از چه کسی می پرسیدم. می توانستم خودم تصمیم بگیرم، اما با هر کسی که به ذهنم رسید مشورت کردم. از بازیکنان قدیمی همچون رضا حیدریان که در فوتسال فعالند هم پرسیدم و همه و همه صانعی را تایید کردند.
** به چه دلیل فقط نام صانعی مطرح بود. ما که در ایران مربیان با سابقه و با دانش بسیاری داریم؟
اولا صانعی از شش هفت سال قبل دائما در کنار تیم ملی بود. او بالاترین تعداد بازیهای بینالمللی را دارد. صانعی از نظر سواد بسیار بالا است و مسایل فنی را خوب میفهمد. یادم است سالهایی که با آقای شمس همکاری داشتیم صانعی کسی بود که همواره در رختکن در آنالیز به شمس کمک میکرد. پس بنابراین روی علم صانعی هیچ کسی کوچکترین حرفی ندارد.
فوتسال ایران صانعی
** ژوراندیرو را برای چه برکنار کردید؟ آیا واقعا به ناکارآمدی او پی بردید یا با توجه به انتقادها این تصمیم را گرفتید؟
من بعد از بازیها با صانعی صحبت داشتم و از او پرسیدم که آیا علاقمند است تا در کنار ژوراندیرو کار کند که او ابراز علاقه نکرد. از طرفی هم تیم امیدمان باید در سال ۲۰۱۳ به مسابقات داخل سالن آسیا برود که ژوراندیرو با این تیم سه دوره قهرمان شده است.
بنابراین ما مصطفی عمادی و اصغر قهرمانی را جدا کردیم تا کارشان را با ژوراندیرو آغاز کنند. کادر فنی تیم ملی بزرگسالان را هم با علی صانعی، امیر فراشی و کارلوس جدا کردیم و در یک ماه آینده هم مدیر فنی به آنها اضافه میشود. البته با مدیر فنی به توافق رسیده ایم و او یکی از بهترین مربیان دنیا است که هم اکنون با یکی از تیمهای اسپانیایی قرارداد دارد. اما هنوز با او پای میز قرارداد ننشستهایم.
** برنامه تیم ملی در سه ماه باقی مانده تا آغاز جام جهانی تایلند چه خواهد بود؟
تیم ملی تا پایان جام باشگاههای آسیا برنامهای نداشته و از این پس هم تا چند هفته از لیگ اردویی نخواهد داشت. اما کارمان را از اواخر تابستان آغاز میکنیم و در شهریور ماه روسیه با تیم امیدش به ایران میآید و دو دیدار دوستانه را با این تیمها خواهیم داشت. همچنین بازی با اوکراین هم در نظر گرفته شده است.
** تیم ملی در گذشته و قبل از جام جهانی ۲۰۰۸ با تیمهای همچون اسپانیا و برزیل بازی داشت، اکنون به نظرتان دو بازی با روسیه و اوکراین جهت آماده شدن برای بازیهای جام جهانی کافی است؟
به اعتقادم برای حضور در جام جهانی وقت کافی نداریم. البته این تیمها هم جزو تیمهای قدر دنیا هستند. اوکراین و روسیه همیشه با ما در رقابت بودهاند. ضمن این که ما پیگیری میکنیم تا یک بازی را با تایلند داشته باشیم. ویکتور هرمانتس در جریان بازیهای آسیایی پیشنهاد داد تا یک بازی با آنها داشته باشیم، اما وقتی که در این بازی ما را بردند، فرار کرد و دیگر به ایمیلهای ما هم جواب نمیدهد! از طرفی ما هم اصرار داریم تا با تایلندیها بازی کنیم که همه متوجه شوند که آن باخت تنها یک حادثه بود.
** تیم ملی برای جام جهانی چه هدفی دارد؟ آیا ما میتوانیم امسال ایران را در فینال این بازیها ببینیم؟
ما برای جام جهانی هدفگذاری کردهایم و هدفمان هم قرار گرفتن در چهار تیم برتر است، اما قولی نمیدهم. با این حال میدانم تیم ملی از زمانی که کارش را شروع میکند با همین انگیزه پیش خواهد رفت.
** اگر موافقید اتفاقات لیگ را بررسی کنیم. مهمترین اتفاقی که سال گذشته افتاد، تبانی گیتیپسند بود. آیا این اتفاق در کمیته فوتسال ریشه یابی شده است؟
یکی از واقعیتهایی که میخواهم منصفانه بگویم، این است که در ماجرای تبانی در حق سازمان لیگ و کمیته فوتسال ظلم شد. چون اگر فرض کنیم که اشخاصی تبانی کرده باشند تخلف را آنها انجام دادهاند و این تخلف در قاعده یک بستر آماده توسط کمیته فوتسال یا سازمان لیگ نبوده است. همچنین اگر ارتباطات و زد و بندی داشتند، بین خودشان بوده است و در بحثاجرایی تصور نمیکنم که کمبودی بوده باشد. من از صبح آن روزی که این اتفاق افتاد در اصفهان حضور داشتم و حتی در جلسه مدیران تیمها شرکت کردم و تاکید داشتم که کمیته فوتسال تمام اتفاقات را زیر نظر دارد و هر کسی که تخلف کند، برخورد
میکنیم. اینها را گفتم و بازیها در یک زمان شروع شد.
در نیمه اول در سالن مخابرات بودم و بازی گیتیپسند و پرسپولیس را از نزدیک دیدم، اما هیچ تخلفی در این بازی مشهود نبود. نیمه دوم نیز بنا بر قراری که گذاشته بودیم، به سالن پیروزی رفتم و در آنجا هم تیم فوتسال ماهان با تمام وجود بازی میکرد. بعد از پایان بازی هم به سالن مخابرات برگشتم که در آنجا گیتیپسند قهرمان شده بود و ما هم کارمان را انجام دادیم و برگشتیم. بعد از آن دوشنبه شب در برنامه «۹۰» آن فیلم کذایی نشان داده شد و تبانی در راس خبرها قرار گرفت.
ما نیز طبیعتا باید گزارش بازی را به همراه شکایت به کمیته انضباطی می دادیم که خودم هم شخصا گزارش ویژهای نوشتم و به همراه گزارش ناظران به کمیته انضباطی ارائه کردم. اما این کمیته مساله تبانی را آنقدر بیخود و بیدلیل به درازا کشاند که اگر آن رای را در آن مقطع زمانی صادر میکرد، دچار این معضلات نمی شدیم.
کمیته انضباطی بعد از ۷۰ روز رایی را صادر کرد که خودم هم نفهمیدم یعنی چه؟! این رای به کمیته استیناف رفت و در آنجا هم زمان زیادی تلف شد و بیش از ۱۰۰ روز وقتمان را گرفت. جالب این است که هنوز هم بسیاری از دوستان سراغ عاملان اصلی تبانی نمی روند و به شخص من حمله میکنند در حالی که دلیلی نداشت من کنار زمین بایستم و باید مثل بقیه روسا در VIP مینشستم و بازی را تماشا میکردم. هنوز هم عدهای از این جو به وجود آمده سوء استفاده میکنند.
تیم فوتسال گیتی پسند
** اعزام گیتیپسند به آسیا برای هیچ کس قابل هضم نبود. برای این چه توضیحی دارید؟
به هر حال ما در شرایط ویژهای قرار گرفته بودیم. زمانی که گیتیپسند آخرین بازیاش را انجام داد و نتایج به شکل روتین توسط خبرگزاریها اعلام شد، AFC بدون این که نامهای را دریافت کند اسم گیتیپسند را در لیست تیمهای منتخب گذاشت. بعد از آن، ما در کش و قوس قضایا بودیم و من بارها به کمیته انضباطی میگفتم که زمان نداریم. مراجعات متعددی به کمیته انضباطی داشتم که آنها در جوابم گفتند به هیات سه نفره احتیاج دارند که صحبتهای آخر را از کارشناسان بشنوند.
این سه نفر را نیز طوری انتخاب کردیم که ذینفع و ذیربط نباشند. این سه نفر شامل ناصر صالح از مربیان قدیمی و مدرسی است که همه میشناسند، سهرابی از مربیان قدیم فوتسال و غفاری هم از قدیم در اراک تیمداری میکرده است و از اعضای هیات رییسه سازمان لیگ هم است. ما با کمیته انضباطی توافق کردیم تا این سه نفر باشند، من نیز حتی یک بار در جلساتشان شرکت نکردم. کما این که این جلسه در اتاق من بود و هنگام برگزاری جلسات بیرون میرفتم تا مبادا خدایی ناکرده بگویند که در فلان نقطه اعمال نظر داشتم. به هر حال این گزارش در کمال آرامش تهیه شد و حتی من اجازه ندادم گزارش را برایم بخوانند.
در پایان هم کمیته انضباطی پس از دریافت گزارش معطلی زیادی را به خرج داد و حکمش را هم بدون توجه به گزارش هیات سه نفره صادر کرد! در آن شرایط ما دیگر زمانی نداشتیم. اگر اسامی گیتیپسند را نمی دادیم، دیگر نمایندهای در آسیا نداشتیم و ما بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردیم. فدراسیون هم اینجا بود که بیانیه داد و گفت اگر گیتیپسند به آسیا نرود تبعات بدی خواهد داشت و بدین ترتیب ما تیم دوم جدول را فرستادیم. از طرفی هم ویزای کویت سخت به دست میآمد و حتی زمان ارسال مدارک هم به پایان رسیده بود.
اینها دلایلی بود که ما گیتیپسند را به آسیا فرستادیم که در ظاهر هم کار زیبایی نیست. شاید اگر هیچ تیمی نمیرفت، فوتسال ما با تعلیق و جریمههای سنگینی روبهؤو میشد.
همچنین نبود نماینده ایران جنبه بینالمللی پیدا میکرد و فدراسیون برای این که به این ضررها تن ندهد مجبور شد، این تصمیم را بگیرد. دوستان پس از این اتفاقات بیتوجهی کردند و همه نگاهها به یک نفر منعطف شده است. کسانی بودند که توسط کمیته انضباطی جریمه شدند، اما هیچ کس از کمیته انضباطی نپرسید که چرا؟
** چه تدابیری برای فصل آینده اندیشیده شده است تا دیگر شاهد حواشی فصل قبل نباشیم؟
تصمیم گیری شده تا تمام موارد انضباطی در هیات منصفه کمیته فوتسال بررسی شود. ما از این به بعد در سازمان لیگ حق داریم که کارت صادر نکنیم. البته بعضی از موارد خاص به کمیته انضباطی ارجاع داده میشود، اما تمام سعی ما این است که پروندههای فوتسالی را در هیات منصفه مورد بررسی قرار دهیم.
همچنین جلسهای را با کمیته داوران داشتم و به آنها تاکید کردم که با اولین تخلف برخورد کنند. از این پس هم هر کسی که دو کارت داشته باشد، کارتش را باطل میکنیم. به هر حال یک جایی باید این قضایا تمام شود.
** ارسال نامهها از سوی باشگاه به کفاشیان هم در دو ماه اخیر شما را حسابی عصبانی کرده بود. جریان اصلی این نامهها چیست؟
اصل قضیه را اگر بخواهید باید بگویم که تمام نامههای که منتشر شده است به جز دو نامه تقلبی بوده است. ما جلسهای را با مدیران عامل باشگاهها داشتیم و در آن جلسه توسط آقای نجاریان نامهای تهیه شد(این نامه توسط ایسنا منتشر شد). این نامه توسط تمام اعضا به امضا رسید و در اختیار آقای کفاشیان قرار داده شد. در این نامه مطالبات فوتسالیها که به حق هم هست، آمده است.
مسایلی همچون المپیکی شدن در نامه قید شده که بسیار مهم است و ما باید در این مسیر حرکت کنیم. برزیلیها برای المپیکی شدن فوتسال شروع به کار کردهاند و حتی با ما هم تماس گرفتند. یک مدتی هم در سایت فوتسال پلنت نظرسنجی گذاشتند.
هیچ اعتراضی هم در این نامه دیده نمیشود و تنها مطالبات فوتسالیها بیان شده که همه را تایید میکنم. اما بعد از این نامه گفتند که آقای منصوری در همان جلسهای که داشتیم نامه جداگانه ای را با امضای دو، سه نفر جمع کرده است که خط آخر این نامه هم همین مطالب را خلاصه گفته بود، اما در بالای نامه راجع به ساختار کمیته فوتسال صحبت شده که من میتوانم آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاریها قرار دهم. بنابراین تنها این دو نامه بوده و نامههای تاریخ ۱۸ خرداد و ۱۱ تیر وجود خارجی ندارند.
یک عده هم با این نامهها مانور دادهاند و یکی از روزنامهها هر روز نیمه پایانی صفحهاش را به این موضوع اختصاص داده بود. در نامه های دیگری هم که گفته میشود به فدراسیون ارسال شده است، هیچ امضایی نبوده و در آن مستقیم به شخص بنده حمله شده بود. جالب است که تمام باشگاهها نیز این نامه را تکذیب کردند. به هر حال یک عدهای به دنبال ارتقای فوتسال نیستند و میخواهند شرایط نا مناسبی را ایجاد کنند و وانمود کنند که الان قرار است سقف فوتسال پایین آید.
نامه اعتراضی باشگاه های فوتسال
** پس ماجرای نامهها و اعتراضهای باشگاه ماهان چه بود؟
نامهای را آقای ساکت چند ماه پیش نوشت و به آقای کفاشیان داد. در این نامه به نارساییهای کلی اشاره شده بود و مثلا گفته بودند که تقلبهایی در چند قسمت انجام میشود، اما مشخص نکرده بودند که این تقلبها توسط چه کسی و در کجا انجام میشود. شاید هدف این کارها برداشتن من بود، اما من به دل نمیگیرم و اجازه میدهم تا آنها در ضمیر ناخودآگاهشان به این مسایل برسند. آنها به صورت مستقیم اسم من را می آوردند، اما عیبی ندارد و گلهای هم ندارم. تنها می گویم، اگر هدف کمک به فوتسال است به این شکل نمیشود کمک کرد و بخواهیم به یک فردی حمله کنیم تا درست شود.
مردم این مسایل را خوب میفهمند. مردم ما از فهیمترین مردم دنیا هستند و من خیالم از این بابت راحت است. بارها هم گفتهام که اگر احساس کنم وجودم موثر نیست، میروم. من نه از فدراسیون حقوقی دریافت میکنم و نه آویزان کسی هستم. من خالصانه خدماتم را به فوتبال و فوتسال عرضه کردهام و هیچ منتی هم در کار نبوده است.
** عباس ترابیان همیشه از مخالفان سرسخت حضور استقلال و پرسپولیس در فوتسال بود. آیا این سیاست فوتسال را تک قطبی نمی کند؟
من مخالف حضور این دو تیم نبودم، بلکه نگران این هستم که اگر آنها تصمیم به تیم داری در فوتسال را دارند، هیچ بودجه ای به آن اختصاص نمیدهند. اگر قرار باشد که تنها نامی از آنها در لیگ باشد این به فوتسال ضربه میزند. من همیشه در سالهای گذشته بابت حواشی استقلال و پرسپولیس مشکل داشتم، بنابراین اگر علاقهای نشان نمی دهم به خاطر این است که نتیجهای از حضور آنها ندیدهام.
** تاریخ شروع لیگ به تعویق خواهد افتاد؟
بعید میدانم. اگر همه چیز در زمان خود انجام شود، تاخیری نخواهیم داشت و تاریخ ارسال مدارک ۲۲ تیر است اما اگر ببینیم همه یا اکثریت باشگاهها موافق تعویق لیگ باشند و آن را به صورت رسمی اعلام کنند، لیگ را کمی دیرتر آغاز میکنیم.
** آیا باشگاههای فولاد ماهان، فیروز صفه، پرسپولیس، شهید منصوری و گسترش فولاد تا به حال به صورت رسمی انحلال خود را اعلام کردهاند؟
تا به حال هیچ باشگاهی به ما نامهای نزده است، اما آن طور که شنیدهام گسترش فولاد تبریز به دلیل مشکلاتی که در سطوح بالای مدیریتی دارد دیگر تیم داری نمیکند و دو باشگاه اصفهانی هم که در رسانهها اعلام کردند که تیمشان منحل است هنوز به ما به صورت رسمی نامه نزده اند. البته ما اصرار داریم که آنها منحل نشوند و علاقمندیم که آنها در لیگ شرکت کنند. اگر این دو تیم باشند ما تکیه گاه خوبی خواهیم داشت. البته اعضای پرسپولیس هم با من صحبت کردند و گفتند که قطعا شرکت میکنند.
بقیه تیمها نیز در حال آماده سازی هستند. همچنین باشگاه منصوری هم بارها اعلام کرده که شرکت میکند. تیم ارژن را هم شایعه درست کردند و گفتند که منحل شده، اما من با آن باشگاه تماس گرفتم و گفتند که یک خبرگزاری این را خبر را به صورت کذب منتشر کرده بود. ما هر چه میکشیم از این شایعه پراکنهاست(با خنده)!
** شما در گذشته رییس کمیته بینالملل هم بودید و آن زمان تیم ملی فوتبال ایران با تیمهای برزیل و روسیه بازی داشت، اما الان دیگر چنین بازیهایی برگزار نمیشود. آیا این مساله نشانگر ضعف کمیته بینالملل فدراسیون است؟
ما باید این را بررسی کنیم و حق را بگوییم. وقتی صحبت از بازی دوستانه است، اصول حرفهای مطرح میشود که در آن کمیته بینالملل با نامه نگاری رایزنی را آغاز کرده و در مرحله بعد به ایجنتها رجوع میکند. اما بحثمهم این است که تا به اینجا ۵۰ درصد کار انجام شده است و مابقی کار نظر سرمربی است که در بسیاری از موارد کیروش نپذیرفته که بازی بزرگی داشته باشیم. مثل این که میگویید با فلانی ازدواج کنم و من راضیام اما طرف مقابل راضی نیست و ۵۰ درصد مانده. این را نمیتوان به گردن بینالملل اندازیم.
** هم اکنون نیز عضو کمیته بازاریابی هستید، اوضاع این کمیته چطور است؟ شنیدهایم بازی های لیگ برتر فوتبال پخش نمیشود؟
این موضوع حل شدنی است. رییس کمیته بازاریابی آقای کفاشیان است و تصمیمات اساسی را ایشان میگیرد. من هم دبیر کمیته بازاریابی هستم. ما در این کمیته حقوق تبلیغاتی لیگ برتر و لیگ یک تیم ملی را جدا کردهایم و همچنین حق پخش تلویزیونی بازیهای لیگ و بازیهای دوستانه تیم ملی نیز جداگانه است و در قالب آیتمهای جدید قراردادش را منعقد کرده است.
زمانی که لیگ شروع شد این تغییرات را خواهید دید. همچنین در رابطه با کمیته بازاریابی کارهای دیگری مانند لباسهای تیم ملی و تیمهای دیگر صحبت شده و شرکتهای مربوطه پیشنهادهایی را هم ارائه کردهاند و در آیندهای نزدیک تصمیم گیری خواهد شد که با کدام تولیدی قرارداد بلند مدت منعقد شود. همچنین لباس داوران و تبلیغات آن هم جداگانه شده. اینها را قبلا در یک کاسه میدیدند.
** پخش تلویزیونی فوتسال به کجا رسید؟ آیا در فصل آینده بازیها را از تلویزیون خواهیم دید؟
با به وجود آمدن شبکه ورزش محدودیتها به پایان رسیده است و برنامهها به محض قطعی شدن به شبکه ورزش ارائه میشود. البته اگر شبکه سه قبول کند که هفتهای یک بار بازیها را پخش کند با آنها مذاکره می کنیم، اما اگر نشد در شبکه ورزش جای خالی فراوان است.
** اولین مطلبی که با شنیدن واژههای زیر به ذهنتان میرسد را بگویید.
* فوتسال: فرزند چهارم من(من سه فرزند دارم)
* تبانی: بسیار زشت و کریه
* حسین شمس: دوست بسیار خوبم!
* پخش تلویزیونی: یکی از آرزوهای دست نیافتنی
* کریم منصوری: دل سوخته فوتسال، اما احساساتی
* فوتبال: چتری که نتوانستیم از آن فرار کنیم
* کمیته استیناف: کاتالیزورکارهای کمیته انضباطی
* ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی: عروس پیر شده!
* صادق درودگر: دوست بسیار خوبم
* سقف قراردادها(برای فوتسال): عملی نمیشود
* منشور اخلاقی: اعتقادی ندارم
* جام جهانی تایلند: جایگاهی برای تطهیر فوتسال ایران
* گیتیپسند: باشگاهی از ارکان فوتسال
* کیروش: دوست قدیمی، اما دور افتاده از هم
* وحید شمسایی: زحمت کشی که در آینده مربی خوبی میشود
* تایلند: تلنگری به ایران
* ژوراندیرو: مرد زحمت کشی که به فوتسال ایران خدمات زیادی ارائه کرده است
* مرحوم بابك معصومي : نامي كه هرگز فراموش نخواهد شد
شناسه خبر:
۱۲۰۰۴۷
AFC خودش گیتیپسندراقهرمان ایران معرفی کرد!
رئیس کمیته فوتسال پیرامون ناکامی تیم ملی در جام ملت های آسیا، انتخاب سرمربی تیم ملی، تبانی گیتی پسند در لیگ، تغییر ساختار کمیته فوتسال و موضوعات بسیار دیگری به طور تفصیلی صحبت کرد. ترابیان همچنین به اهداف ایران در جام جهانی تایلند اشاره کرد و کمی هم از دلخوریهایش گفت.
۰