به گزارش افکارنیوزبه نقل از تهران امروز، رفت و آمدهای تکراری مربیان در تیم‌های لیگ برتر فوتبال ایران اتفاق عجیب و غریبی نیست. اکثر تیم‌ها وقتی در دوره‌ای کوتاه با یک مربی خوب نتیجه می‌گیرند خیلی زود باز هم به سراغ همان مربی می‌روند، حتی اگر پس از آن دوره موفقیت با او به دسته پایین‌تر سقوط کرده باشند! در این چرخه تکراری محمود یاوری می‌تواند در هشتمین دهه زندگی‌اش همچنان در لیگ برتر مربیگری کند و محمد مایلی‌کهن پس از ناکامی‌های پیاپی، این بار شانس نشستن روی نیمکت گهر دورود را به‌ دست می‌آورد.

۱ - فرهاد کاظمی در دومین دوره لیگ برتر با سپاهان قهرمان شد و تابوی قهرمانی تیم‌های شهرستانی در فوتبال ایران را شکست.

او در لیگ‌های سوم و چهارم هم با سپاهان قهرمان جام حذفی شد و سرانجام در حالی که با مدیران سپاهان به مشکل برخورده بود این تیم را ترک کرد. سپاهانی‌ها یک بار دیگر در هشتمین دوره لیگ برتر و زمانی که در میانه‌های جدول دست و پا می‌زدند کاظمی را جایگزین حسین چرخابی کردند. او آمده بود تا افتخارات گذشته را تکرار کند اما نتوانست و سپاهان در هر سه جبهه لیگ برتر، لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی چیزی غیر از ناکامی به‌ دست نیاورد. لوکا بوناچیچ دیگر مربی سپاهان است که پس از یک دوره موفقیت آمیز بار دیگر به این تیم بازگشت. سپاهان شش سال قبل با لوکا به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و حضور در جام باشگاه‌های جهان را هم تجربه کرد. سپاهان در اواخر لیگ دهم لوکا را برگرداند اما این مربی پس از مدتی با مدیریت باشگاه به مشکل برخورد و نتوانست افتخارات گذشته‌اش را تکرار کند.


۲ - با خارج شدن نام ناصر حجازی از دایره مدعیان مربیگری در استقلال، حالا چرخه رفت و آمدها به نیمکت این تیم به امیر قلعه‌نویی، صمد مرفاوی و احتمالا پرویز مظلومی محدود شده است. قلعه‌نویی شانس اول است و زمانی که مخالفان او مدیریت باشگاه را در دست می‌گیرند معمولا به صمد مرفاوی چراغ سبز نشان داده می‌شود. از سویی پرویز مظلومی هم پس از یک دوره دو ساله مربیگری در استقلال انتظار دارد در آینده باز هم شانس حضور در این تیم را به‌ دست بیاورد. تقریبا در نیمی از تاریخ لیگ برتر امیر قلعه‌نویی سرمربی استقلال بوده. او در سه دوره مختلف هدایت آبی‌ها را برعهده داشته و معمولا به دلایل غیرفنی نیمکت این تیم را به رقبا واگذار کرده. قلعه‌نویی پس از لیگ پنجم که با اسقلال قهرمان لیگ شد به سرمربیگری تیم ملی رسید و مجبور شد هدایت استقلال را به مرفاوی واگذار کرده است.


۳ - نیمکت سایپا معمولا بین محمد مایلی‌کهن و مجتبی تقوی دست به دست می‌شود. در چهارمین دوره لیگ برتر، تقوی که بازیکن و پس از آن دستیار مایلی‌کهن بود روی نیمکت سایپا نشست و نتایج نسبتا خوبی گرفت. او در مقطعی ناگهان سایپا را به صدر جدول برد و مدتی بعد به جمع تیم‌های سقوط کننده پیوست! در لیگ‌های هشتم و نهم مایلی‌کهن به سایپا بازگشت اما رتبه این تیم کماکان در خوشبینانه‌ترین حالت از میانه‌های جدول بالاتر نمی‌آمد. از اواسط لیگ دهم دوباره نوبت به تقوی رسید و…


۴ - در دوره مدیریت محمدحسن انصاری فرد در راه‌آهن هرگاه این تیم خطر سقوط را احساس می‌کرد به سراغ مهدی تارتار می‌رفت و در نهایت در لیگ ماندنی می‌شد.

به طور‌کلی انصاری فرد آن قدر به تنوع در استفاده از مربیان مختلف اعتقاد داشت که به ندرت به یک نفر فرصت می‌داد دوبار پیاپی و از ابتدای فصل روی نیمکت تیمش بنشیند.


۵ - فولاد در سومین دوره لیگ برتر با لوکا بوناچیچ تیم قابل احترامی بود. آنها ملی‌پوشان زیادی داشتند اما لوکا ترجیح می‌داد کمتر از ملی‌پوشانی که مدام در اردوهای تیم ملی بودند در ترکیب تیمش استفاده کند. در پایان آن فصل او از فولاد رفت اما بسیاری از کارشناسان عقیده دارند پایه‌های قهرمانی فولاد در فصل بعد از آن توسط بوناچیچ گذاشته شده بود. فولادی‌ها در لیگ نهم باز هم به سراغ بوناچیچ رفتند اما به ته جدول چسبیدند و خیلی زود با این مربی قطع همکاری کردند. قبل از بوناچیچ و در لیگ هشتم مجید جلالی سرمربی فولاد بود و با این تیم نتایج خوبی بدست آورد. فولادی‌ها پس از برکناری لوکا بار دیگر به سراغ جلالی رفتند و او توانست فولاد را در لیگ برتر نگه دارد. جلالی در لیگ‌های دهم و یازدهم هم سرمربی فولاد بود اما عنوان شگفت انگیزی به‌ دست نیاورد تا جایش را به فرکی بدهد.

۶ - محمد احمدزاده، بهمن صالح نیا، نصرت ایراندوست و فرهادپورغلامی؛ کسی غیر از این چهار نفر اجازه ورود به دایره مربیگری ملوان را ندارد. با توجه به بالا رفتن سن صالح نیا و ایراندوست، احمدزاده در این عرصه بی‌رقیب به نظر می‌رسید اما ناگهان فرهاد پورغلامی که اغلب به عنوان دستیار روی نیمکت قوی سپید می‌نشست وارد صحنه شد و به جای احمدزاده سرمربیگری این تیم را پذیرفت. محمد احمدزاده حالا دوباره به ملوان بازگشته و با توجه به قحطی جانشین برای او، احتمالا دوره‌ای طولانی را روی نیمکت این تیم سپری خواهد کرد.



۷ - مسی‌ها در تاریخ ۱۰ ساله حضورشان در لیگ برتر با مربیان زیادی کار کردند. نادر دست نشان، ایرج محمدی، لوکا بوناچیچ، صمد مرفاوی، فرهاد کاظمی، امیر قلعه‌نویی، پرویز مظلومی، ‌میروسلاو بلاژویچ و ابراهیم قاسمپور مربیانی هستند که سابقه کار کردن در مس را دارند. در میان این مربیان، ‌مظلومی بهترین نتایج را گرفت و توانست سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را برای مس به‌ دست بیاورد. هواداران این تیم که رابطه خوبی با ابراهیم قاسمپور ندارند هفته هاست نام مظلومی را از روی سکوها فریاد می‌زنند.


۸ - بعد از علی پروین، پرسپولیس دیگر به ندرت مربیان تکراری را روی نیمکت خود دید. قرمزها بیشتر به سراغ مربیان خارجی مثل آری هان، مصطفی دنیزلی، زلاتکو کرانچار، نلو وینگادا و مانوئل ژوزه رفتند. در میان این مربیان، دنیزلی که در لیگ ششم سرمربی پرسپولیس بود با اینکه جامی را برای این تیم به‌ دست نیاورد، بیشتر در ذهن هواداران ماندگار شد. رویانیان در میانه‌های لیگ یازدهم بار دیگر دنیزلی را به پرسپولیس برگرداند اما او نتوانست به اوضاع و احوال درهم ریخته این تیم

سر وسامانی بدهد. در این سالها چند مربی ایرانی مثل افشین پیروانی، ‌ حمید استیلی، افشین قطبی و علی دایی هم شانس سرمربیگری در پرسپولیس را به‌ دست آوردند. در میان آنهااحتمال بازگست علی دایی به این تیم با توجه به دو جام حذفی که به ویترین افتخارات قرمزها اضافه کرد، بیش از سایرین به نظر می‌رسد.


۹ - نیمکت مربی این تیم همه را به یاد رسول کربکندی می‌اندازد. دوران طلایی تیم دوم اصفهان اما پس از ورود منصور ابراهیم‌زاده – دستیار سابق کربکندی – به عرصه سرمربیگری آغاز شد. طی چهار سالی که ابراهیم‌زاده هدایت ذوب آهن را در دست داشت، این تیم حتی تا فینال لیگ قهرمانان آسیا هم پیش رفت. بازگشت دوباره کربکندی به ذوب آهن در لیگ امسال با سقوط این تیم به قعر جدول همراه شد تا ذوبی‌ها دست به دامن فرهاد کاظمی شوند. در اصفهان این خبر که فصل آینده باز هم ابراهیم زاده به ذوب آهن برمی‌گردد دهان به دهان می‌چرخد.


۱۰ - آبادانی‌ها به طور کلی هیچ‌کس را به عنوان مربی قبول ندارند و با اولین باخت علیه مربی تیم شهرشان موضع می‌گیرند. در آبادان حتی غلام پیروانی که معمولا کاری به کار حواشی ندارد هم به شدت به حاشیه

رفت. به نظر ميرسد كاسيميروي پرتغالي با توجه به روحيه و اخلاق خاصش بيش از ساير مربيان با آبادانيها سازگاري دارد. او بار ديگر به آبادان بازگشته و شايد در آينده باز هم شاهد رفت و آمدهاي اين مربي به جنوب ايران باشيم.