بازگویی اتفاقات داربی جنجالی سال ۷۹

به گزارش افکارنیوز به نقل از ایسنا، سیروس دینمحمدی، درباره حال و هوای داربی بزرگ و سنتی پایتخت، خاطراتش از این بازی و کتک خوردنش در یکی از داربیها سخن گفت. حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.

* ابتدا از حال و هوای داربی بگویید و این که چرا حساسیت این بازی این قدر زیاد است.

درست است که این بازی همانند سایر بازی‌ها سه امتیاز دارد اما شرایط آن خاص است و بازیکنان در طول این بازی فشار زیادی را متحمل می‌شوند. بنابراین بازیکنان دو تیم باید تمرکز بیشتری داشته باشند.

* داربی‌های چند سال اخیر با داربی‌های زمان شما تفاوت دارند؟


بله! به نظرم مقداری از هیجان داربی در سال‌های اخیر کاسته شده است. همچنین خوشبختانه بازیکنان مسائل اخلاقی را بیشتر رعایت می‌کنند و تماشاگران هم خیلی کمتر به حاشیه می‌پردازند تا بازیکنان با آرامش بیشتری کار کنند. در گذشته آرامش بازیکنان خیلی کمتر بود.

* شما در داربی جنجالی سال ۷۹ که در پایان به درگیری بازیکنان دو تیم انجامید حاضر بودید. کمی درباره آن بازی صحبت کنید.

آن بازی آن قدر هیجان داشت و شرایطش سخت بود که آخر هم به جنجال کشیده شد. فشار روی بازیکنان زیاد بود و جوی که درست شده بود روی آن‌ها تاثیر گذاشته بود. بالاخره وقتی فشار روحی زیاد می‌شود، گاهی آدم نمی‌تواند خودش را کنترل کند. غش کردن مهدی هاشمی‌نسب هم جو را بیشتر خراب کرد. البته او در آن بازی خیلی تحت فشار بود چون تازه از پرسپولیس به استقلال آمده بود و تماشاگران خیلی او را اذیت می‌کردند. او هم نتوانست فشار را تحمل کند و غش کرد!

* قبول دارید که اگر هاشمی‌نسب بیهوش نمی‌شد می‌توانستید بازی را ببرید؟


واقعا همین طور است. بعد بازی به مهدی گفتم که اگر غش نمی‌کردی بازی را برده بودیم! خودش هم قبول کرد اما بنده خدا آن قدر تحت فشار بود که دیگر غش کردنش دست خودش نبود.

* بعد بازی هم که بازیکنان با هم درگیر شدند. شما در آن معرکه چه می کردید؟


من سعی می‌کردم که درگیری را کنترل کنم و بیشتر تلاش می‌کردم که بازیکنان را از هم جدا کنم. در این میان بالاخره مشت و لگدی هم رد و بدل می‌شد و به من هم می‌خورد!

* یعنی می‌خواهید بگویید که شما کسی را نزدید؟


(با خنده) من هیچ کسی را نزدم و فقط سعی کردم بقیه را جدا کنم. پیامبر(ص) فرموده که وقتی خیلی عصبانی هستی یا خیلی خوشحال، باید خودت را کنترل کنی.

* اواخرآن بازی پرویز برومند با مشت به صورت پایان رافت کوبید و اخراج شد اما با این که خطای او محرز بود و در محوطه جریمه رخ داده بود، داور کره‌ای بازی پنالتی نگرفت. به نظر شما چرا داور چنین اشتباهی مرتکب شد؟

من که قانون داوری را نمی‌دانم اما نمی‌دانم، شاید داور ترسید که در آن جو برای پرسپولیس پنالتی بگیرد. با خنده

* در آن دوران کری هم می‌خواندید؟

هیچ وقت در دوران بازیگری کری نمی‌خواندم چون دوست نداشتم. معتقد بودم که همه چیز باید در زمین معلوم شود. البته با مهرداد میناوند شوخی می‌کردم چون در تیم ملی هم با هم بودیم. ما در زمین بازی‌ دیگر کسی را نمی‌شناختیم و حرف‌هایمان را می‌گذاشتیم برای بعد از بازی.

* در یک بازی هادی طباطبایی تنها دروازه‌بان حاضر در ورزشگاه برای استقلال بود چون پرویز برومند قبل بازی قهر کرده بود. اگر هادی مصدوم یا اخراج می‌شد چه می‌کردید؟ از آن وضع نگران نبودید؟

اصلا نگران چیزی نبودیم چون محمد نوازی دروازه‌بانی‌اش خوب بود و می‌توانست خیلی خوب گلری کند. برای همین خیالمان راحت بود.

* این روزها بحثخاطرات داربی داغ است و خیلی از هم‌نسلان شما می‌گویند که در زمان بازیگری آنها کسانی قبل از داربی توصیه می‌کردند که ملاحظه حریف را بکنند. شما با موردی از این دست مواجه شدید؟


در زمانی که من بازی می‌کردم هرگز کسی چنین توصیه‌ای نکرد. فقط مربیان ما می‌گفتند که جوانمردانه بازی کنید و مراقب باشید جنجال نشود.

* فکر می‌کنید داربی ۷۶ را کدام تیم می‌برد؟


وضعیت استقلال خیلی بهتر از پرسپولیس است و من مطمئنم که بازیکنان ما می‌توانند بازی را به سود خود پایان دهند.

* برای دیدن بازی به ورزشگاه می‌روید؟

حتما این کار را میکنم.