افکار -

عزیز محمدی، رئیس شورای مرکزی اتحادیه فوتبال باشگاههای ایران، مقاله ای در خصوص نتایج حاصل از حرفه ای شدن لیگ ایران و تاثیر آن بر تعداد تیم های حاضر در لیگ نوشته که در اینجا به آن می‌پردازیم:

امروزه در برگزاری مسابقات ورزشی در دنیا دو سیستم کاملاً متفاوت وجود دارد که از آن به لیگ باز(سیستم اروپایی) و لیگ بسته(سیستم آمریکایی) یاد می کنند. در لیگ های باز، در هر سال ضعیف ترین تیم های لیگ برتر جای خود را به تیم های برتر دسته پائین تر داده که از آن به نظام سقوط و صعود تعبیر می کنند. این گردش تیم ها اثرات مالی عظیمی برای تیم ها و مالکان آنها بر جای می گذارد.

حق پخش تلویزیونی، آگهی های تجاری، اسپانسرهای مالی و بلیط فروشی به نحو فاحشی در اثر سقوط تیم ها کاهش می یابد. تیم های سقوط کننده ناچار از فروش بازیکنان بزرگ و گرانقیمت خود بوده و بلافاصله با خطر تنازع بقا مواجه می شوند. اما در لیگ های حرفه ای در آمریکا نظیر بسکتبال، بیسبال و هاکی روی یخ صعود و سقوطی وجود نداشته و هیچگونه مجازات شدید برای کسب نتایج ضعیف در سالهای متمادی وجود ندارد و ارزش مالی تیم های بازنده در همان حد تیم های برنده مسابقات باقی می ماند. با عضویت در لیگ، ارزش سهام تیم ها تا حد بسیاری محفوظ باقی می ماند و تیم ها درآمد حاصل از مسابقات را مابین خود تقسیم نموده و مقررات سختگیرانه ای برای ورود سایر تیم ها به لیگ وضع می کنند. برای مثال، در لیگ حرفه ای بسکتبال برای داشتن تیمی در لیگ و ارتقاء از لیگ های پائین تر، شانس بسیار کمی وجود دارد که مستلزم برخورداری از معیارهای مالی و زیرساختی تعیین شده و جلب رضایت سایر تیم های شرکت کننده در لیگ می باشد.

اتحادیه فوتبال اروپا(یوفا) در اقدامی جدید در سطح اروپا، درسال ۲۰۰۴ حضور در لیگ های اروپایی را منوط به داشتن مجوز نمود. یعنی اگر تیمی واجد شراط تعیین شده برای کسب مجوز نبود هر چند که از لحاظ ورزشی اجازه شرکت در مسابقات را بدست آورده باشد از حضور در مسابقات محروم می شود. تاکنون ۴۹ تیم به دلیل عدم دریافت مجوز حق شرکت در لیگ های اروپایی را از دست داده اند که شامل تیم هایی از ارمنستان، اسلوونی، جمهوری ایرلند، بوسنی، بلغارستان، قزاقستان، صریستان و یونان می شود.

به تعبیری دیگر، با اعمال قوانین اخذ مجوز حرکتی عمده از سمت لیگ های باز به سوی لیگ های بسته در سطح جهانی صورت گرفته است. با اعمال قوانین سختگیرانه صدور مجوز شاید تعداد تیم های بسیار کمی بتوانند مجوز برای حضور در مسابقات کسب نموده و این احتمال وجود دارد که لیگ حالتی کاملاً بسته به خود بگیرد. اجرای مقررات اخذ مجوز تحت نظارت عالیه فیفا خواهد بود و کنفدراسیون فوتبال آسیا تا سال ۲۰۱۳ ناچار از راه اندازی آن می باشد و عدم رعایت یکی از الزامات از نوع A منجر به رد شدن درخواست مجوز خواهد شد. فصل ۱۳۹۳ – ۱۳۹۲ اولین سال راه اندازی سیستم مجوز حرفه ای در لیگ برتر ایران است. با آنکه باشگاه ها در تهیه مدارک جهت حرفه ای سازی تلاش بسیاری داشته اند اما AFC داشتن استادیوم A را شرط اساسی برای دریافت مجوز تعیین نموده است که در حال حاضر تنها ۱۴ باشگاه می توانند مجوز حرفه ای را دریافت دارند. بحثراجع به تعداد تیم ها برای لیگ سال بعد بدون در نظر گرفتن قانون مجوز حرفه ای غیر کارشناسی بوده و اگر تغییر عمده ای در وضعیت استادیوم ها صورت نپذیرد به نظر می رسد باید منتظر لیگی با ۱۴ تیم باشیم.

بررسی تعداد تیم های حاضر در لیگ های دنیا، نحوه برگزاری مسابقات و تعداد تیم های صعود کننده و سقوط کننده می تواند تا حدی کمک کننده باشد.

به طور کلی در کشورهای اروپایی ۲۹ لیگ دارای ۲ دور مسابقه، ۷ کشور با ۳ دور مسابقه و در ۹ کشور که تعداد تیم ها کمتر از ۱۰ می باشد دارای ۴ دور مسابقه می باشند. در ۴ % لیگ ها هیچ تیمی سقوط نمی کنند، در ۸ % تنها یک تیم، در ۵۱ % لیگ ها ۲ تیم، در ۳۱ % لیگ ها ۳ تیم و در ۶ % لیگ ها بیش از ۳ تیم در پایان هر فصل به دسته پائین تر سقوط می کنند.

در مورد تعداد بازی ها در هر فصل مسابفات، با توجه به آنکه استاندارد رسمی در این مورد وجود ندارد اما در عمل با رعایت توصیه فنی یوهان کرویف در اروپا که برای هر بازیکن حرفه ای انجام ۱۰۰ دقیقه مسابقه رسمی باشگاهی در هفته را پیشنهاد نموده و با درنظر گرفتن ۴۵ هفته طول یک فصل، هر بازیکن حرفه ای باید در۵۰ مسابقه رسمی باشگاهی در سال شرکت نماید تا در حد مطلوب آمادگی جسمانی قرار داشته باشد. در حال حاضر تعداد مسابقات در لیگ برتر ایران، جام آزادگان و جام حذفی به مراتب کمتر از این تعداد بوده که از سویی موجب افزایش آسیب دیدگی بازیکنان و از سویی دیگر موجب زیان باشگاه ها شده که در صورت کاهش تعداد تیم ها ناچارند حقوق بابت تعداد کمتری مسابقه بپردازند. با توجه به گستردگی فوتبال در ایران، ۱۸ تیمه بودن لیگ برتر ایران بهترین گزینه بوده و دلایلی چون میزان بدهی باشگاه ها یا نبود امکانات را نمی توان توجیه مناسبی دانست زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که در صورت سقوط تیم های پر امکاناتی نظیر ذوب آهن، پیکان؛ آلومینیوم یا صنعت نفت تیم هایی با امکانات بهتری جایگزین آنها شوند ضمن اینکه از هنگامی که باشگاه ها از لیگ برتر سقوط می نمایند اگر در لیگ برتر ارزش برند باشگاه حدود ۸ میلیارد تومان باشد به زیر ۱ میلیارد تنزل می کند و این امکان وجود دارد که مالکین باشگاه از ادامه باشگاه داری به خاطر ضرر وارد خودداری نمایند و در نتیجه باشگاه های ریشه دار در درازمدت از بین خواهند رفت.

در حالیکه در کشورهایی نظیر انگلیس علاوه بر مسابقات لیگ و جام حذفی مسابقات جام اتحادیه نیز برگزار می شود که متوسط انجام مسابقات را به مرز ۵۰ مسابقه در سال می رساند یا در ژاپن، در کنار مسابقات لیگ ژاپن که با حضور ۱۸ تیم می باشد، مسابفات لیگ امپراطوری با حضور ۸۰ باشگاه نیز برگزار می شود. لیگ های غیر فوتبالی دنیا نظیر لیگ ملی بسکتبال(NBA) دارای توان برگزاری ۲۵۰۰ مسابقه در فصل عادی مسابقات هستند و به نظر می رسد ما از انجام ۳۰۶ مسابقه در سال عاجز بوده و تنها به دلیل عدم برنامه ریزی درست و گوش فرا دادن به خواسته های معقول و غیر معقول مسئولین تیم ملی و پاک کردن صورت مسئله، درصدد کم کردن از تعداد تیم های حاضر در لیگ برتر هستیم بدون آنکه به نظر مدیران باشگاه ها که بیش از همه در این امر ذینفع هستند را مد نظر قرار دهیم.

با جرأت مي گويم که اگر قوانين صدور مجوز حرفه اي به درستي اجرا شود و از ورود تيم هاي بدون امکانات به ليگ برتر جلوگيري شود، ليگ برتر ايران را مي توان به راحتي با ۲۰ تيم برگزار نمود چرا که از نظر زمان بندي مي توان مسابقات ليگ و جام حذفي را از اواخر تير ماه شروع و در ارديبهشت ماه به پايان رساند و اردوهاي تيم ملي و مسابقات ليگ قهرماني آسيا را نيز در نظر گرفت.