من استقلالی بشو نیستم!

به گزارش افکارنیوز، نشستن یک چهره غیر فوتبالی روی نیمکت پرسپولیس از آن اتفاقاتی بود که مدت‌ها تبدیل به سوژه فوتبال ایران شده بود. سعید شیرینی، مرد جوان و مرموزی که ناگهان از طرف سردار رویانیان به باشگاه پرسپولیس رفت و مدتی بعد به عنوان سرپرست پرسپولیس مشغول به کار شد، هنوز هم در حال جنگ با بعضی از پیشکسوتان پرسپولیس است؛ جنگ با آن‌هایی که معتقدند لباس سرپرستی پرسپولیس باید بر تن یکی از پیشکسوتان این تیم باشد. حالا و در شرایطی که بیش از یک سال از حضور او به عنوان سرپرست پرسپولیس می‌گذرد، هنوز دقیقا مشخص نیست که شیرینی برای سر پا ماندن باشگاه پرسپولیس به رویانیان کمک مالی می‌کند یا رویانیان به شیرینی!

*محمد رویانیان چند روز قبل از دربی گفت ما ۶ تا به استقلال نمی‌زنیم ولی ۳ تا می‌زنیم. بعد از دربی هم گفت فشار رسانه‌ها باعثشد کیفیت دربی پایین باشد؟

ما باید برای افرادی که می‌آیند در فوتبال خدمت کنند و کار انجام می‌دهند، فضا را ایجاد کنیم. رویانیان هم قبل از ورود به فوتبال برای خودش شناخته شده بود و مدیر موفقی بود. او اهداف بالایی دارد. چشم اندازش بالاست. حتی اگر به آن اهداف نرسد، کارش خوب است. او در طول دوران حضورش در باشگاه پرسپولیس به پیشکسوت‌ها و مسائل مختلف تیم توجه کرده. او نیامد فقط تیم بزرگسالان را ببیند و فقط نتیجه بگیرد. به همه جوانب توجه کرده. در فوتبال مسائل متعددی وجود دارد و آدم‌های سلامت می‌توانند کمک کنند. این امر با حمایت رسانه‌ها و پیشکسوتان میسر می‌شود.

*الان شما با پورشه آمدی اینجا؟

با پرشیا آمدم. دوربین‌هایتان هم هست و فیلمش را گرفته‌اند.

*یک زمانی بنز داشتید؟

نه.

*بنز را دادید به علی پروین و پس نداد؟

شایعه درست نکنید. من یک گلایه از شما دارم.

*چه گلایه‌ای؟

همه رسانه‌ها ماجرای خواب بودن من را نوشتند و گفتند، اما شما در یک روز، هفت جای روزنامه‌تان بحثخواب بودن من را نوشته بود.

*در آن سر و صدا و آن همه استرس، چطوری خوابیدی؟

وجدانا خواب نبودم.

*اگر خواب نبودی یا چرت نمی‌زدی پس چه کار می‌کردی؟

صادقانه بگویم. من وقتی دستم زیر چانه‌ام بود داشتم تمرکز می‌کردم. یک لحظه چشمم را بستم و تمرکز کردم. من عادت دارم این کار را انجام بدهم. بچه‌ها می‌دانند من در ماشین هم که می نشینم چشمم را می بندم، چند ثانیه ریلکس می‌شود آدم. آنجا هم من چشمم را بستم. کسی که بخوابد از حالتش معلوم است. بیدار شدنش با یک تکان خوردن سر است. نه اینکه دستش تکان بخورد و آن را بالا بیاورد.

*البته اگر هم واقعا خواب بودی اتفاقی نمی افتاد. قبلا عمو نصی هم بود که روی نیمکت استقلال می‌خوابید.

من گلایه‌ام همین است. من چشمم را یک لحظه بستم. همه جا آن را به تصویر کشیدند و من هم حرفی ندارم. از بحثانصاف خارج نشویم. اگر خواب بودم می‌گفتم خوابیدم. اگر به نیمکت تکیه داده بودم می‌شد بگویی خواب بودم.

*قبول داری با این ماجرای خوابیدن محبوب‌تر شدی؟ عادل هم نیت بدی نداشت اگر آن حرف‌ها را زد.

راجع به عادل یک چیزی بگویم. من عادل را دوست دارم. اصلا من یک آدمی هستم که وجدانا همه برایم قابل احترام هستند. من به دشمنانم هم خوبی می‌کنم. به خاطر خدا این کار را می‌کنم. ببخشید ببخشید، سعید شیرینی مگر پدرش نماینده مجلس یا وزیر یا وکیل است؟ فقط یک نفر می‌تواند من را بزرگ یا کوچک کند. من از عادل هم خوشم می‌آید و یکی از دلایلش همین حرف‌هایش است. ولی بسته شدن چشم من این قدر مهم نبود که سوژه رسانه‌ها شود. واقعا جور دیگری به این موضوع پرداختند.

*خب دربی هیچ چیزی نداشت و همین باعثشد شما سوژه شوی. البته این حرف‌ها را هم یک سری از پیشکسوتانی که با شما مشکل دارند گفتند.

حالا اشکال ندارد. من در مورد عادل این را می‌گویم که او در بلندترین ارتفاع شهرت حرکت می‌کند. مردم دوستش دارند. من هم دوستش دارم. خلاصه بر قلب مردم فرمانروایی می‌کند. برای کارش احترام قائل هستم. دوشنبه شب هم ناراحت شدم چون احساس کردم دارد من را مسخره می کند جلوی اقوامم. من هم کمی تند رفتم و از ایشان عذرخواهی می‌کنم. اما باز هم خوب نبود بگوید شیرینی خواب است. چون من تمرکز کرده بودم.

*خودت را بگذار جای عادل. در آن لحظه که تصویرت از تلویزیون پخش شد چه چیزی باید می‌گفت؟

عادل اگر ۱۰ ثانیه دیگر هم از آن تصاویر داشت، کل آن را پخش می‌کرد. این را قبول کنیم که یک لحظه‌هایی هست که افراد ممکن است غیر ارادی کارهایی انجام دهند اما نمی‌شود گفت که حتما باید در مورد این مسائل از آن‌ها سوال کنیم.

*مسمومیت شما در اصفهان هم ماجرای جالبی بود؟

آنجا مهدوی‌کیا را هم مسموم کردند. به محمد نوری که سرم وصل کردند. حالا برای من درصدش بالاتر بود.

*چرا شما باید مسموم می‌شدی؟ شما که بازیکن نبودی.

فشار کار که بیشتر باشد، بدن آسیب پذیرتر می‌شود. شما یک روز از شش صبح تا یک شب مداوم کار کن. آسیب پذیرتر می‌شوی نسبت به کسی که ۸ ساعت در شبانه‌روز کار می‌کند.

*آن روز مسکن نخورده بودی؟

اهل مسکن خوردن نیستم.

*تا حالا وسط برنامه نود خوابیدی؟

وقتی در مورد پرسپولیس برنامه دارند حواسم هست.

*یعنی نوبت استقلال که می‌شود می‌خوابی؟

استقلال هم اگر سوژه جالبی داشته باشد نگاه می‌کنم.

*آقای فتح‌الله‌زاده مصاحبه کرده و گفته بود در استقلال شیرینی را کم دارم و باید او را جذب کنم.

این را از صمیم قلب می‌گویم. ما آدم‌ها به یک چیزهایی عرق پیدا می‌کنیم و سخت است از آن‌ها جدا شویم. برایمان می‌شوند مثل ناموس. من پرسپولیس را اصلا نمی‌شناختم اما الان به آن عرق پیدا کرده‌ام. خیلی از مسئولان ما هم پرسپولیس را نمی‌شناسند. علتش یک چیز است. وقتی وارد فضای پرسپولیس می‌شوی تازه می‌فهمی پرسپولیس یعنی چی. از این لحاظ که می‌بینی یک عده از مردم با همه مشکلات اقتصادی و غیره، با یک برد پرسپولیس حداقل ۲۴ یا ۴۸ ساعت مشکلات را فراموش می‌کنند. خیلی مهم است.

*البته الان چند سال است که نمی‌گذارید هواداران، مشکلاتشان را فراموش کنند!

پرسپولیس در یک مقطعی با مشکلاتش روند خوبی را در پیش گرفت. به مرور هم سیر خوب خود را در پیش گرفته. ما نمی‌توانیم معجزه بخواهیم. باید روند طی شود تا به سطح ایده‌آل برسیم.

*شما خودت کی پرسپولیسی شدی؟

من یکی دو بار رفتم ورزشگاه. اتوبوسی که حرکت می‌کرد به سمت ورزشگاه، برایم یک خاطره بود. بعد از بازی از میدان آزادی به انقلاب که می‌رفتی تکه تکه شیشه‌های اتوبوس‌ها افتاده بود وسط خیابان. مخصوصا زیرگذر خیابان آزادی.

*برای کدام بازی به ورزشگاه رفتی؟

یادم نمی‌آید.

*دربی را رفته بودی؟

بله. همان دربی که دعوا شد. الان پسرم پرسپولیسی است. من هر وقت می‌آمدم خانه می‌دیدم پرسپولیس باخته و پسرم گریه می‌کند. به همسرم می‌گفتم تلویزیون را خاموش کن چون در روحیه این بچه تاثیر می‌گذارد.

*دهه شصت به استادیوم می‌رفتی؟

نه. من زندگی‌ام خیلی سطح بالا نبود. مشکلات زیادی داشتیم. من ۱۴ سالم که بود وقتی پای تلویزیون می‌نشستم و خانه خدا را نشان می‌داد، گریه می‌کردم. مادربزرگم وقتی صدای گریه‌ام را می‌شنید می‌گفت حتما تلویزیون خانه خدا را نشان می‌دهد که سعید گریه می‌کند. می‌گفتم یعنی می‌شود من یک بار بروم خانه خدا؟ این قدر پول دستم بیاید که بروم خانه خدا. الحمدلله تا الان ۵-۶ بار رفتم. ولی از بچگی مشکلات زیادی داشتم.

*بچه که بودی آرزوی پورشه سواری نمی‌کردی؟

من هیچ وقت در زندگی‌ام آرزو نمی‌کردم فلان ماشین یا فلان خانه را داشته باشم. کسانی که داشتند، می‌گفتم خدا بیشتر بهشان بدهد ولی به مردم هم کمک کند. بعضی وقت‌ها که می‌دیدم کسی سوار ماشین گران است، یک تکه چوب پیدا می‌کردم و می‌زدم به تخته.

*بچه کجای تهرانی؟

اصلیت ما برای درخونگاه خیابان شاپور است.

*در پرسپولیسی‌ها علی پروین به شما علاقه خاصی دارد؟

علی آقا آدم خوبی است. دوست داشتنی است. پیشکسوت پرسپولیس است و باید برایش احترام قائل بود. واقعا آدم رکی است و خودمانی. توی دلش هم چیزی نیست وقتی یک حرفی می‌زند. با دو کلمه صحبت می‌توانی سوء تفاهمی که با او داری را برطرف کنی.

*بعضی از پیشکسوتان پرسپولیس شاکی بودند که چرا پروین شما را گذاشته در هیات مدیره کانون پیشکسوتان.

آن موضوع بحثپروین نبود. صورتجلسه داریم که در آن جلسه ۶۰ تا پیشکسوت حضور داشتند. خودشان به من رای دادند تا به عنوان خادم آن‌ها در خدمتشان باشم. از کل ۶۰ نفر شاید ۴ نفرشان رای ندادند به من. من در این اندازه نیستم اما از آن‌ها تشکر می‌کنم. این دلگرمی بود برای من. واقعا من از همه سپاسگذارم. پیشکسوتان ما خیلی خوب هستند.

*یعنی پیشکسوتان با شما مشکل ندارند؟

خودم از پیشکسوتان هیچ توقعی ندارم. نوکر همه هستم؛ حتی بهروز رهبری فرد که هرازگاهی من را مورد لطف قرار می‌دهد. این‌ها عزیز هستند. خودم با آقای استیلی فکرهای زیادی در سر داریم برای پیشکسوتان. اگر عمری باقی باشد تا آخر عمر خدمت می‌کنیم.

*یعنی تا آخر عمرتان قرار است در پرسپولیس بمانید؟

خدمت کردن زمان ندارد. محقق شود، تا آخر عمر خدمت می‌کنیم. واقعا یک سری از پیشکسوتان خیلی بی ادعا هستند. اسمشان را نمی‌شنوی. چند سال زحمت کشیدند. اما از باشگاه بهره مندی نداشتند.

*الان شما هم اهلیت فوتبالی پیدا کردی؟

تیم اگر می‌خواهد موفق باشد باید با پیشکسوتان گره بخورد. گره خوردن این دو موضوع به هم خیلی می‌تواند کمک کند. در این مدت انتقادات هم کمتر شده. پیشکسوتان با تیم ارتباط پیدا کرده‌اند. در مورد خیلی از مسائل همفکری می‌شود.

*در بازی با استقلال هم که حسابی علیه شما شعار دادند.

گفتم اگر برایشان دست تکان بدهم می‌گویند تماشاگران را تحریک کرده. هیچ عکس العملی نشان ندادم. من فقط یک لبخند زدم. این هم لطف خداست چون فقط برای کسانی که تاثیرگذار هستند شعار می‌دهند. شاید من هم تاثیرگذار هستم. کلا یک مثال است که می‌گویند تا خدا نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد. دشمنانمان ما را بزرگ می‌کنند به جای اینکه کوچک کنند.

*البته شعارهایشان با نمک است؟

کجایش با نمک است؟ عجب آدمی هستی!

*یک بار در مصاحبه‌ای گفتید هواداران من را تشویق نکنند، بازیکنان را تشویق کنند؟

چند بار خودم گفتم هیچ کسی را تشویق نکنید و فقط بازیکنان و مربیان را تشویق کنید. یک مدت داشتند برای من سوژه درست می‌کردند.

*شما به لیدرها پول می‌دهی؟

نه انصافا. این آدم‌هایی که هوادار ما هستند، حتی لیدرها، فقط احترام می‌خواهند. باید بفهمی که چی توی سرشان است، می‌توانی با آن‌ها خوب باشی. باید با آن‌ها ارتباط دلی داشته باشی. در ایران خیلی‌ها پولدار بودند اما ارتباط دلی را با پول نمی‌شود به دست آورد. ارتباطی که با پول به دست می‌آید، با همان پول از بین می‌رود. این ارتباط دلی مهم است. من یک روزگاری با خیلی‌ها تقابل کردم. لیدرها خودشان می‌دانند. ولی یک روزی دیدم این‌ها یک اصلاحاتی انجام دادند و یک ارتباط دلی با بچه‌ها برقرار کردم. یک سری از هواداران شماره من را دارند. حدود ۱۰۰ تا شماره هوادار در تلفنم ذخیره کرده‌ام. صحبت خلعتبری که بود من ۱۵۰ تا اس ام اس داشتم در روز. ساعت یک و نیم شب زنگ می‌زنند در مورد خلعتبری سوال بپرسند.

*به هر حال ارتباط شما با لیدرها چه دلی باشد چه نباشد، لیدرها پول می‌گیرند.

این را به قطع می‌گویم که خیلی‌ها به من غرض ورزی می‌کردند. پنجاه تا آدم نمی‌تواند کل استادیوم را مجاب کند، اگر مردم دلشان نخواهد. اگر مردم همراه نشوند، نمی‌شود آن‌ها را مجاب کرد. من رنگی صحبت نمی‌کنم. ولی در تمام شرایط ما بهترین هواداران را داشتیم. سکوهای ما کمترین تنش را داشته. کمترین توهین به داوری و افراد روی سکوهای ما انجام شده. واقعا جا دارد که تشکر کنم از آن‌ها. واقعا پشت شعارهایی که لیدرها می‌دهند چیزی نیست و با سیاست خاصی شعار نمی‌دهند.

*یعنی یک ریال هم به لیدرها پول ندادی؟

پولی ندادیم. باشگاه ممکن است به آن‌ها بلیت بدهد اما پولی به آن‌ها نداده‌ایم. ما پولی بابت مشوقین نداده‌ایم. البته برایشان کلاس گذاشتیم. کلاس شرایط مختلف رفتار. اما پول نداده‌ایم.

*البته لیدرها شانس آورده‌اند که از شما چک نگرفته‌اند چون چک سبزی فروش می‌دهید!

ما واقعا پرونده این ماجرا را برای همیشه بستیم. تمام شد. ولی یک مطلب می‌ماند. کدام باشگاه ایرانی بدهی ندارد؟ ما به هر کسی بدهیم داشته باشیم پرداخت می‌کنیم حتما. با این دو عزیزی هم که با ما این مسئله چک سبزی فروش را داشتند، سعی می‌کنیم هر چقدر حساب کتاب داشتیم تسویه کنیم.

*بعد از فینال جام حذفی با سپاهان چه اتفاقی افتاد؟

اگر می‌پرسیدی تلخ‌ترین خاطره زندگی‌ات چه بوده می‌گفتم فینال جام حذفی.

*راجع به بحثفنی حرفی زدید که علی کریمی شاکی شد؟

بعد از آن بازی در رختکن صدایی شنیده نمی‌شد. یحیی و بچه‌ها، هیچ کدام حرف نمی‌زدند.

*کریمی گفت با شما بحثش شده بود؟

من شرایط روحی بچه ها را درک می‌کنم. سرپرست تیم هستم. باید بدانم فشار بازی و اتفاقات هست و مطمئنا کاری نمی‌کنم که بچه‌ها اذیت شوند. کریمی از قبل حاضر کرده بوده این حرف‌ها را.

*یعنی حرف‌های علی کریمی به بازی ارتباط نداشت؟

نه.

*شما با کریمی بحثتان شده یا نه؟

کریمی خصوصیات اخلاقی خودش را دارد. این شامل تمام افراد فوتبالی ما می‌شود که هر کسی در فوتبال ما هست خصوصیات اخلاقی خاصی دارد.

*جواب ما را ندادید. بالاخره بحث‌تان شد یا نه؟

در یک خانواده همه امکان دارد با پدر و مادر و برادر که خیلی جایگاه والایی دارند بحثی کنند.

*پس بحث‌تان شده؟

در یک خانواده همیشه بحثهست. در این فوتبال هم به نظرم ما یک خانواده ایم. ممکن است حتی با بی حاشیه ترین بازیکن هم سر یک موضوعی بحثکنیم. ولی بحثنه به آن معنا که شما منظورتان است.

*ماجرای دهنوی چه بود؟ بالاخره عاشق پرسپولیس بود یا سپاهان؟

یک اتفاقاتی افتاد بین دو تیم که با نشست و پادرمیانی حل شد. ولی قاسم همان‌طور که من برای اولین بار گفتم، پرسپولیسی است و پرسپولیسی هم می‌ماند. یک سری مسائل پیش آمد بین مدیربرنامه های ایشان. من خود قاسم را مقصر نمی‌دانم. چون مدیر برنامه یعنی کسی که وکیل شماست. باید راه درست را به شما نشان دهد. وکیل ایشان در بحثدهنوی خوب دقت نکرده بود.

*انگار چند تا هم مدیر برنامه داشت!

نه. یک نفر بود که او هم الان دیگر نیست.

*اما این اتفاقات منجر به این شد که دهنوی پول بیشتری از شما بگیرد. یعنی مبلغ قراردادش رفت بالا.

مدارک هم در کمیته انضباطی هست هم در سازمان لیگ. دهنوی در پرسپولیس بیشتر از سپاهان نگرفته. در قرارداد اولیه‌ای هم که داشتیم، رقم قرارداد او پایین‌تر بود. در قرارداد دوم هم باز مبلغ ما پایین‌تر از مبلغ سپاهان بود.

*یعنی برای رضای خدا برگشت پرسپولیس؟

نه. در قرارداد جدید ما فقط یک آپشن به آن اضافه کردیم.

*ارزشش را داشت این قدر برای دهنوی دعوا کنید؟

صد در صد. بازیکنان پرسپولیس همه بزرگ هستند.

*بعد از دربی همه می‌گفتند دهنوی ارزش این همه جنگیدن را نداشت؟

جنگ نبود. نقل و انتقالات فصل رقابت است. ما توان مالی سپاهان را نداشتیم اما سعی کردیم حقمان را بگیریم از این نقل و انتقالات. باشگاه پرسپولیس ۳۰ میلیون هوادار دارد. شیرینی و رویانیان دارند برای ۳۰ میلیون آدم تلاش می‌کنند. با چنین تفکری، باید بازیکنانی که نیاز است را جذب کنیم.

*سپاهانی‌ها میل گرد می‌دادند به بازیکنان؟

نمی‌دانم. راجع به باشگاه دیگر صحبت نمی‌کنم.

*به نظر می‌رسد پرسپولیس امسال بازیکن زیاد ندارد؟

در ایران اکثر تیم‌ها در پست بازیساز مشکل دارند. تیم‌ها در بازیکن خلاق محدودیت دارند. جباری می‌رود، استقلال و سپاهان به مشکل می‌خورد. این هست ولی در تیم ما همه خوب هستند. استقلال هفت بازیکن فیکس تیم ملی دارد. واقعا ما چند نفر در تیم ملی داریم؟ یکی دو نفر. بچه‌های ما پتانسیل خوبی دارند. پیام صادقیان و امید عالیشاه را نگاه کنید. دارند زحمت می‌کشند. بهتر است ما در تیم‌هایمان جوانگرایی داشته باشیم. دایی این شهامت را دارد که تیمش را جوان کند.

*شما اخیرا به ستاد منشور اخلاقی دعوت شدید؟

نه. تلفنی صحبت کردیم.

*مدل موهایتان مشکل داشت؟

من قیم بازیکنان تیم هستم. وقتی آن‌ها دعوت می‌شوند، من هم باید بروم و در کنارشان باشم.

*مسئولان ستاد منشور اخلاقی گفتند بازیکنان‌تان آرایشگرشان را عوض کنند؟

ما را با آقای علیپور در نیندازید.

*آن زمانی که پرسپولیسی‌ها در اصفهان مسموم شدند، پزشک تیم گفت مسمومیت شما با بقیه فرق می‌کند. آن زمان شما یک حرفی زدید که خیلی مهم بود. یادتان هست؟

ما با سپاهان آشتی کردیم. دیگر نمی خواهیم وارد این مباحثشویم. فقط گفتم اگر کمی با آزمایشگاه آشنا باشی، فرمول‌هایی هست که می‌توانی یک کاری انجام دهی و از آن اثری باقی نگذاری. اینکه بگویند در آزمایش چیزی نشان داده نشده، منطقی نیست. وقتی مهدوی‌کیا و محمد نوری می‌گویند شرایط طبیعی نبوده، دیگر نمی‌شود گفت که آزمایش‌ها چیزی نشان نداده‌اند.

*شما وسط بازی می‌دانستید نتیجه چند چند بود؟ داور بازی می‌گفت نقی‌زاده گیر داده بود و می‌پرسید بازی چند چند است!

بهتر است به این مسئله نپردازیم. نمی‌خواهیم به روابط دو باشگاه خدشه وارد شود.

*شما قبلا در هیات مدیره یک بیمارستان بودید؟

مدیرعامل و عضو هیات مدیره یک بیمارستان بودم.

*یعنی درس پزشکی خواندید؟

کسی که رئیس جمهور می‌شود باید کشاورزی و اقتصاد و صنایع و ورزش و بقیه علوم را خوانده باشد؟ علم مدیرت مهم است. مدیریت بیمارستان هم مثل مدیریت فوتبال است. در همان مبحثهم مدیریت کارهای زیربنایی می کند و کارهایی که نیاز است برای رشد مجموعه را انجام می‌دهد. ارتباطاتی که دارد، مهم است برای پیشبرد کارها.

*علی دایی اول فصل رابطه خوبی با شما نداشت. چطور شد که خوب شد رابطه شما؟

درباره به عهده گرفتن سرپرستی دلایل زیادی داشتم. وقتی سردار به من پیشنهاد سرپرستی را داد خیلی‌ها سعی کردند من را منصرف کنند. می‌گفتند سیبل می‌شوی. از فردا به تو حمله می‌کنند آن هم با کلاشینکف، نه با دارت. گفتند این پست را قبول نکن اما من خودم را پرسپولیسی می‌دانم و به عنوان سرباز رویانیان نمی‌توانستم قبول نکنم. دوست داشتم قدمی بردارم. از یکی از دوستانم می‌پرسیدم، می‌گفت در بقیه تیم‌ها ۷۰ درصد کارهایی که من می‌کنم محول به افراد دیگر شده است. اما در پرسپولیس من همه این کارها را انجام می‌دهم.

*چه دلیلی دارد این همه کار کنید و این همه مسئولیت قبول کنید که آخرش روی نیمکت خوابتان ببرد؟

آن موضوع را که در موردش بحثکردیم. اتفاقا کارها در باشگاه پرسپولیس تقسیم شده است. اما باید نظارت داشته باشیم روی آن. یک جاهایی کاری که آقای رویانیان می‌تواند انجام بدهد من نمی‌توانم انجام دهم. و کاری که من می‌توانم انجام دهم را شاید کسی دیگر نتواند. من هم همیشه دغدغه دارم. دوست دارم چک کنم کارها را که اتفاقی نیفتد.

*شما در نقل و انتقالات سمت هر بازیکنی رفتید با او توافق کردید.

باور کنید ما با بازیکنانی که توافق کردیم، بیشتر از دیگران پول ندادیم. مذاکره هم یک فن است که باید به آن مسلط باشی.

*به هر حال شما برگ برنده داشتید.

برگ برنده ما نام پرسپولیس بود. امسال هم که خود علی دایی مربی بزرگی است و خیلی‌ها آرزو دارند با دایی کار کنند.

*پارسال هم همین بود. یعنی پارسال هم سمت هر بازیکنی رفتید او را جذب کردید.

مذاکره یک فن دارد. بازیکنان به ما اعتماد می‌کنند. به رویانیان که مدیرعامل باشگاه است اعتماد می‌کنند.

*ربطی به اتاق طبقه دوم هتل اوین ندارد؟

پرسپولیس اسم بزرگی دارد. ما باید یک چیزهایی را بپذیریم. بعضی تیم‌ها توانشان جوری است که اگر بخواهیم مقایسه کنیم، خیلی راحت‌تر عمل می‌کنند. ولی در مورد ما موضوع این است که نام پرسپولیس تاثیر می‌گذارد.

*خدایی چند تا پورشه دادید؟

چنین چیزی نبوده اصلا.

*دو تا پورشه که آرم باشگاه داشت؟

آن‌ها برای رالی بودند.

*سید جلال و بنگر که پورشه گرفتند.

نه. شما الان می‌خواهی بازیکن بگیری و پول هم نداری. می‌روی با اسپانسر صحبت می‌کنی، اسپانسر می‌گوید ده تا واحد مسکونی یا ماشین می‌دهم به شما. شما چه کار می‌کنی؟ باید آن خانه‌ها و ماشین‌ها را بفروشی و پولش را بدهی به بازیکنان. مثلا امروز مشکل داری در پرداخت پول به کسی. یک چیزی را با چک می‌خری و پولش که آمد دستت، پولش را می‌دهی.

*یعنی شما به بازیکنان ماشین ندادید؟

نه. شیثقرار بود یک ماشینی از ما بگیرد که خودش هم پشیمان شد و قبول هم نکرد.

*علی پروین چطور؟

نه. پروین هم ماشین نگرفته. من متاسفم. نباید با این حرف‌ها بعضی از آدم‌ها را تخریب کنیم.

*کلا چند تا ماشین گرفتید از اسپانسرتان؟

ما اگر دو تا ماشین هم بدهیم و بخریم بزرگ جلوه می‌کند.

*داشتیم در مورد علی دایی صحبت می‌کردیم که بحثمنحرف شد. همان بحثرا ادامه بدهید.

علی دایی شناسنامه فوتبال ایران است. نزدیک به نیم قرن طول می‌کشد در فوتبال ما کسی مثل علی دایی به وجود بیاید. واقعا علی دایی هم برای من سربلندی دارد هم از افتخارات فوتبال ایران است. یک جمله هم بگویم؛ اغراق نیست اگر بگوییم پرسپولیس اردویی است که فرمانده اش شیر است نه روباه. دایی یک خوبی دارد که جلوی شما و پشت شما یک طور است. تکلیف شما مشخص است.

*یعنی مربیان قبلی این طور نبودند؟

منظورم این نبود. ولی دایی خیلی خوب است. به نظرم انسان بزرگ و صادق و یکرنگی است.

*فکر می‌کنی رهبری‌فرد توسط کسی تحریک می‌شود که این حرف‌ها را می‌زند؟

خود پیشکسوتان واقعا خوب و دوست داشتنی هستند. یک سری از افراد ممکن است برای اهدافی، شیطنت کنند. خلاصه نمی‌خواهیم اشاره کنیم اما پیش می‌آید. کد مستقیم نمی‌دهیم.

*شما از ابتدای حضورتان در پرسپولیس با رسانه‌ها هم درگیری‌های زیادی داشتید.

من خودم می‌گویم رسانه پلیس اجتماع است. هر پلیسی اگر نادرستی ببیند نباید سکوت کند. اگر سکوت کند خیانت کرده. اما تخریب و مسخره کردن و دست انداختن را قبول ندارم. اگر پلیس شما را مسخره کند یا دست بیندازد چه کار می‌کنید؟ چه حسی دست می‌دهد؟ من یک چنین ذهنیتی دارم که اخلاقی نیست دست انداختن. در این یکی دو سال بارها و بارها مطالب زیادی بوده علیه خودم که سرشار از غرض ورزی بوده اما واکنش نشان ندادم. نویسنده مطلب را هم می دیدم و لبخند می زدم و به روی خودم نمی‌آوردم. اما رسانه واقعا پلیس است. اگر خلاف ببیند و بازتاب ندهد خیانت کرده. اما از یک پلیس توقع تمسخر دیگران را نداریم.

*شما به مدیرعاملی پرسپولیس هم فکر می‌کنی؟

نه. آقای رویانیان هست.

*همیشه که رویانیان نیست؟

ما یک خدمتگذار هستیم. من شاگرد رویانیان هستم و به این موضوع افتخار می‌کنم. خدا را شکر که زندگی سالمی داشتم. ولی من یک چیزی در ذهن خودم است. خیلی‌ها عاشق پرسپولیس هستند. ولی یک چیزی در ذهنم هست. با اینکه هر صحبتی کنید یک چیز دیگر درمی‌آید. می‌خواهم اگر شرایط فراهم شود، تا آخر عمرم هرچه درآمد دارم، ۵ درصدش را به باشگاه و پیشکسوتان بدهم.

*حتی اگر در پرسپولیس نباشید این کار را می‌کنید؟

بله. اگر شرایطش فراهم باشد، می‌خواهم تا آخر عمرم ۵ درصد از درآمدم را به پرسپولیس بدهم.

*شما کلا فوتبال می‌بینید؟

فوتبال خودمان را زیاد. یکی از دلایلی که در گذشته سعی می‌کردم فوتبال نگاه نکنم این بود که اعصابم به هم می‌ریخت. همیشه تا دقیقه نود این استرس زیاد بود. حالا وسط زمین هستیم و دیگر مجبورم فوتبال زیاد نگاه کنم.

*وقتی سرپرست پرسپولیس شدی، از چهره‌های فوتبالی کسی را می‌شناختی؟

خیلی ها را می‌شناختم. خیلی ها را هم نمی‌شناختم. یکی از دوستانم توصیه خوبی کرد. گفت در حیطه فنی ورود نکن که هر کسی در این حیطه وارد شود غرق می‌شود.

*فرق ۴-۲ - ۳-۱ و ۴-۴ - ۲ را می‌دانی؟

(می‌خندد) سیستم‌ها را که حفظ هستیم.

*یک وقت‌هایی مشخص است که از کنار زمین می‌گویی پنالتی بود یا آفساید بود.

اگر خدا قبول کند یک کمی تشخیص می‌دهم این چیزها را.

*شما هم شنیدید که آقای کفاشیان می‌گفت دربی خوب و با کیفیتی داشتیم؟

این حرف به خاطر پاس‌ها بود. البته ما استقبال می‌کنیم اگر واقعا در ایران نرم افزاری باشد که درصد واقعی مالکیت توپ را نشان دهد. مثلا بلافاصله بعد از بازی می‌نویسند ۵۱ درصد استقلال صاحب توپ بوده و ۴۹ درصد پرسپولیس، نمی‌دانم این چه نرم افزاری است که با این سرعت درصد مالکیت توپ را محاسبه می‌کند. ما حاضریم پول خوبی بدهیم و این را بخریم. برای فهمیدن درصد مالکیت تیم‌ها باید یک سری دوربین در زمین باشند که ما الان این تعداد دوربین نداریم. پارسال هم به این موضوع اعتراض کردیم.

*الان که یحیی گل‌محمدی از پرسپولیس رفته نظری در مورد او ندارید؟

یحیی یک روزی سرمربی تیم ملی می‌شود. مربی باهوش و جوانی است که به نظرم دچار بدشانسی شد.

*دربی به نظرتان کسل کننده نبود؟

واقعا اگر قبل از دربی می پرسیدند کی برنده است می گفتم استقلال را می‌بریم. فیلم های داخل رختکن ما هست. توصیه دایی برای هجوم است و برد. این طور نبود که بگوید گل نخوریم و بعد گل بزنیم. من هم آن شب در برنامه نود نمی‌خواستم تقصیرها را گردن عادل بیندازم اما فرقی که بین مربی برنده و بازنده وجود دارد، به مربی بازنده دربی آسیب می‌زند. ما فرهنگ مربی بازنده را نمی توانیم داشته باشیم. من نظر شخصی‌ام را می‌گویم. قلعه نویی یا دایی، هر کدام می‌باختند ما آن یکی را تیرباران می‌کردیم. در صورتی که ما نگاه نمی کنیم که فوتبال برد و باخت دارد. چنین باختی در چندین بازی بعدی تیم‌ها تاثیر می گذارد. این مسابقه فقط یک دربی نیست.

*پس با این حساب شما الان از نتیجه راضی هستید؟

دایی حاضر به این نیست که بخواهد بازی مساوی شود. او قبل از مسابقه به بچه‌ها گفت که فقط برد می خواهم از شما. شاید دایی راضی نباشد من این حرف را می‌زنم. اما می گفت برد می خواهم فقط. من با چند مربی کار کردم. کنارشان بودم و دیده ام. می گفتند گل نخورید، حالا گل می زنید. ولی علی دایی هیچ وقت این جمله را در دربی نگفت. هر کسی قبل از دربی می پرسید می گفتیم بازی را می بریم.

*الان پرسپولیس خوب نیست. هواداران هم انتظار قهرمانی دارند.

ما با ثبات مدیریت، بهتر شدهایم. هرچه میگذرد ما وضعیت بهتری پیدا میکنیم. پارسال هم میتوانستیم قهرمان جام حذفی شویم و سهمیه آسیا بگیریم.