به گزارش خبرنگار مهر، شامگاه دوشنبه دوم خردادماه خیلیها که مسابقهها و رویدادهای فوتبال ایران برایشان اهمیت ندارد هم بیینده برنامه "نود" بودند، برنامهای که در اولین شب درگذشت ناصر حجازی یکی از مهمترین چهرههای تاریخ فوتبال ایران روی آنتن میرفت و طبیعی بود که بخشهای مهمی از برنامه به موضعگیری عادل فردوسیپور درباره این حادثه تلخ و پوشش خبری و تصویری آن اختصاص پیدا کند و در فقر برنامهسازی درست و حرفهای در چنین مواردی "نود" غنیمت است.

عادل فردوسی‌پور که متاثر بود و بارها اشاره کرد دوست ندارد برنامه‌اش را در چنین فضایی اجرا کند، مثل همیشه با اجرایی هوشمندانه و اداره کردن درست برنامه از فرصت پرداختن به بعضی مسائل در حاشیه " نود " استفاده کرد، بخش‌های ابتدایی " نود " به درگذشت ناصر حجازی اختصاص داشت و ایده مسابقه پیامک و تنها فرستادن عدد یک هم جذاب بود، اما هوشمندی فردوسی‌پور به جز اشاره به صفات حجازی و استقلالی که در حرفه‌اش داشت به اداره کرده بخش دوم برنامه مربوط می‌شود.

در بخشی که حسین شمس مهمان عادل فردوسی‌پور و " نود " بود، این مجری، کارشناس و گزارشگر فوتبال با صراحت و به درستی با تحلیل‌های کارشناسانه و مستدل بدون درنظر گرفتن منافع خود یا گروهی خاص به نقد و تحلیل فرایندی که این روزها در فدراسیون فوتبال در جریان است پرداخت و تلاش کرد با نقد این جریان و سوء مدیریت‌هایی که به زیان فوتبال تمام شده، دست کم اطلاعاتی درست به تماشاگرش بدهد، اطلاعاتی که حتی اگر به نتیجه مثبت نرسد و مشکلی از مشکلات فوتبال بحران زده ایران حل نکند، در تاریخ ثبت می‌شود و جایگاه " نود " به عنوان برنامه‌ای تحلیلی و نه صرفا گزارشی و خبری را در تلویزیون تعیین می‌کند.

برای ما که در حوزه سینما فعالیت می‌کنیم، داشتن برنامه‌ای مانند " نود " در حوزه سینما به رویا می‌ماند، این موضوع تنها به ضعف‌های برنامه " هفت " که بیش از یک سال است روی آنتن شبکه سه می‌رود، مربوط نمی‌شود، حوزه سینما مانند ورزش و به ویژه فوتبال نیست، هر چند هر دو شباهت‌هایی دارند اما فضای حاکم بر سینما و مدیرانش با فضایی که بر ورزش فوتبال حاکم است، تفاوت‌های آشکار و نهان فراوان دارد.

همان‌قدر که حمایت شبکه سه به باقی بودن " نود " کمک کرده، " هفت " هم بدون حمایت مدیران تلویزیون و به ویژه علی اصغر پورمحمدی نمی‌تواند دوام بیاورد، فشارهای بسیاری بر " هفت " وجود دارد و این فشارها استقلال برنامه را تحت الشعاع قرار می‌دهد، اما در همین فضا و شرایط می‌توان از سازندگان برنامه " هفت " انتظار داشت عادل فردوسی‌پور را الگو قرار بدهند، تلاش کنند به جز اطلاع‌رسانی و خبررسانی در بخش تحلیل با حوصله و وسواس بیشتری عمل کنند.

می‌شود از سینماگران و مدیران سینمایی و حتی اهالی رسانه خواست به جای حمله کردن‌های مداوم به " هفت " و مجری‌اش به دنبال ایجاد فضایی باشند که در آن نقد و انتقاد حرفه‌ای و جدی برای حل مشکلات سینمای ایران در حوزه‌های مختلف بیشتر شود، اما در یک سال گذشته گویی گروههای مختلف روزنامه‌نگاران، مدیران و اهالی سینما که اهداف مختلف و منافع متفاوت دارند تلاش کرده‌اند تنها برنامه انتقادی سینما را تعطیل کنند.

در بیش از یک دهه‌ای که " نود " روی آنتن بوده هرگز چنین یکپارچگی علیه عادل فردوسی‌پور وجود نداشته! و اهالی ورزش برکات وجود این برنامه را حالا بیشتر از گذشته می‌بینند، فردوسی‌پور می‌تواند در برنامه زنده‌اش مسئولان ورزش را به باد انتقاد بگیرد و آنها را وادار به پاسخ‌گویی کند، کارکردی که " هفت " هنوز نتوانسته داشته باشد و باید به مرور و با وجود فشارها این ویژگی در برنامه وجود داشته باشد.

مهم نیست که تهیه‌کنندگان خرده‌پای سینمای بدنه را که برای ادامه حیاتشان مجبور به ساختن آثار سخیف هستند در برنامه‌ای زنده که برای هربار روی آنتن رفتنش مسیری طولانی و پرپیچ و خم طی می‌شود به باد انتقاد گرفت، مهم این است که سیاست‌های اشتباه که به پیکره سینما ضربه می‌زند نقد شود، مهم این نیست که " هفت " تریبون منتقدی باشد که گاه داوری‌های شخصی‌اش را در نقد و تحلیل بر معیارهای حرفه‌ای ترجیح می‌دهد، مهم این است که گفتگویی مانند آنچه فریبرز عرب‌نیا در این برنامه داشت روی آنتن برود و مشکلات واقعی بازیگری منعکس شود.

شامگاه دوشنبه دوم خردادماه و با دیدن برنامه " نود " جای خالی صراحت‌، هوشمندی و فرصت شناسی در " هفت " بیشتر به چشم آمد، کاش در آن شامگاه بهاری فریدون جیرانی هم یکی از بینندگان " نود " بوده باشد.