به گزارش افکارنیوز، درست در آخرین روز سال ۹۳ خبری مخابره شد که مثل بمب در ورزش ایران صدا کرد؛ توافق و تفاهم فدراسیون فوتبال و کارلوس کی روش برای ادامه ندادن همکاری مربی پرتغالی با تیم ملی؛ خبری که هم علی کفاشیان و هم خود شخصِ کی روش آن را پس از جلسه ای که در روز پایانی سال در کمپ تیم های ملی برگزار کردند به صورت جداگانه تأیید و اعلام کردند که پس از دیدارهای تدارکاتی تیم ملی مقابل شیلی و سوئد، همکاری طرفین برای همیشه به پایان خواهد رسید.

البته زمزمه های جدایی کی روش پس از برگزاری جام ملت های آسیا ۲۰۱۵ همواره به گوش می رسید و این موضوع را به خوبی می شد از مصاحبه های وی پس از انجام این رقابت ها به مفهوم واقعی درک کرد. کی روش در یکی از این گفت و گو ها به صراحت اعلام کرده بود که«برآورده کردن توقع هواداران فوتبال ایران با امکاناتی که در اختیارش قرار دارد، تقریبا محال است»تا اولین نشانه های رفتن از حدود یک ماه پیش این چنین روشن و آشکار باشد.

**فلش بکی به گذشته

تیم ملی پس از عملکردی به نسبت قابل قبول در جام جهانی ۲۰۱۴ در حالی به ایران بازگشت که احساس متفاوتی آن زمان در جامعه فوتبالی کشورمان برای ادامه همکاری مربی پرتغالی وجود داشت؛ از وزیر ورزش گرفته تا سایر مسئولان ورزشی و غیرورزشی تا مردمی که با فوتبال زندگی می کنند و کارشناسان فوتبال ایران، هرکدام در این مورد به نحوی به اظهارنظر پرداخته اما با همه اینها تقریبا فضای فوتبالی جامعه به سود کارلوس بود تا قرداد مرد چشم آبی پرتغالی پس از چند بار رفت و آمد به ایران سرانجام با تیم ملی تمدید شود.

کارلوس در اولین بازگشت خود به ایران پس از جام جهانی که به منظور تمدید قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران انجام شده بود اعلام کرده بود که«از فردای جام جهانی باید کار را برای موفقیت در جام ملت های آغاز می کردیم و حتی اگر از امروز هم کار را آغاز کنیم، خیلی دیر است»تا به این ترتیب او نشان دهد تا چه اندازه علاقه دارد همچنان در فوتبال ایران به کار خود ادامه دهد، هرچند که در همان زمان هم(درست مثل این روزها) هر از گاهی اخباری مبنی بر پیشنهاد تیم های ملی کشورهای مختلف و بعضا تیم های باشگاهی به او به گوش می رسید تا مشخص شود او چندان هم از این حیثبی طرفدار نیست.

خوب یا بد، درست یا غلط، کارلوس کی روش در فوتبال ایران ماند و به کارش ادامه داد و با تیم ملی به جام ملت ها هم رفت اما نتیجه ای که در استرالیا به دست آمد هت تریک ناکامی تیم ملی در قاره کهن به مانند دو دوره قبلی بود، با این حال کی روش دوباره به ایران بازگشت تا کارش را ادامه دهد اما این بار با شرایطی بسیار متفاوت.

**دعوا از کجا شروع شد؟

بانزدیک شدن به مرحله اول گروهی انتخابی المپیک ۲۰۱۶ نام علیرضا جهانبخش و سردار آزمون در فهرست نهایی محمد خاکپور برای تیم امید قرار گرفت تا بهانه برای ناسازگاری کی روش هم به دستش بیاید و او بارها با اعلام اینکه اولویت در همه جای جهان با تیم های ملی بزرگسالان است، خواستار همراهی این دو بازیکن با تیم ملی در اردوی اروپایی این تیم شود تا به این ترتیب تجربه این دو بازیکن جوان نیز در میادین بین المللی بیشتر شود.

مرغ کی روش قبل از اعزام تیم ملی به اتریش یک پا داشت و او همچنان روی مواضعش پافشاری می کرد و به قدری روی این موضوع اصرار داشت که تو گویی تیم خاکپور برای کشوری دیگر غیر از ایران است و انگار نه انگار هم که کی روش طبق قرارداد به عنوان سوپروایزر تیم های ملی رده های سنی مختلف باید نیم نگاهی هم به تیم های فوق داشته باشد و برای موفقیت آنها نیز برنامه ریزی و تلاش کند.

کی روش که اعلام کرده بود در صورت عدم همکاری فدراسیون با وی بر سر این موضوع برای همیشه تیم ملی ایران را ترک خواهد کرد، در بحبوحه این دعوا در مصاحبه ای عجیب اعلام کرد«هیچکس در ایران دلش بیشتر از او برای هر دو تیم ملی نمی سوزد»اماهیچگاه نگفت که چطور می توان با گرفتن ابزارهای پیشرفت و پیروزی یک تیم، برایش آرزوی موفقیت کرد! تا این دلسوزی بیشتر تعبیر به دوستی خاله خرسه باشد!

در نهایت هم با هوایی کردن این دو بازیکن و با این رفتارهای متناقض هم تیم ملی بزرگسالان آسیب دید و هم تیم ملی امید متضرر شد.

**ورق برگشت!

تفاهم برای عدم همکاری طرفین(فدراسیون و کی روش) درست در روز پایانی سال اعلام شد تا فرصت زیادی با توجه به تعطیلات نوروز برای تحلیل، انتقاد و کارشناسی و پرداختن به این خبر از سوی رسانه ها باقی نماند و بیشتر به نظر می رسید طرفین در پشت پرده این تفاهم، اهداف دیگری را در پشت پرده داشتند و به دنبال مسائل غیر می گشتند.

در جلسه ای که در آن از حضور افراد تحصیل کرده و نماینده آنها خبری نبود، خبر جدایی کی روش توسط کفاشیان تأیید شد تا همین «طرفین داستان» به بازخوردهای این خبر در مدت تعطیلات پرداخته تا در صورت کسب نتیجه ای مناسب در دو دیدار مقابل شیلی و سوئد آنگاه فشار افکار عمومی و رسانه ها به افراد تحصیلکرده برای ماندن کی روش بیشتر شود تا در نهایت مقامات بالادستی فدراسیون فوتبال و نمایندگانشان در فدراسیون فوتبال، به ماندن و ادامه همکاری کی روش با تیم ملی دوباره رضایت دهند اما …

صبح روز اول فروردین تیم ملی برای برپایی اردویی تدارکاتی در حالی راهی اتریش شد که پلیس فرودگاه از همراهی کی روش با تیم ملی خودداری کرده و او را به خاطر عدم پرداخت مالیاتش که پرداخت آن به عهده فدراسیون بود ممانعت به عمل آورد تا «طرفین» از این نشانه آشکار متوجه شوند، موضوع جدی تر از هر توافق پشت پرده ای بوده و عزم مقامات ورزش برای رفتن کی روش از فوتبال ایران جزم تر از این حرف هاست!

البته ضبط پاسپورت کی روش توسط پلیس فرودگاه در بازگشت دوباره تیم ملی نیز یک بار دیگر خاطر مربی تیم ملی را مکدر کرده و این نکته را بار دیگر به وی یادآوری کرد که تقریباً عصر او در فوتبال ایران به پایان رسیده است!

**نشانه های رفتن جدی است!

بر همین اساس انبار پر از باروت کی روش در شبی که او جداگانه قصد داشت به تیم ملی در اتریش بپیوندد کمی فوران کرد و او یک بار دیگر دست اندرکاران اداری جدید فدراسیون فوتبال را نشانه رفته و اعلام کرد که به هیچ وجه اجازه نمی دهد تا آنها با رفتارها و اقداماتشان به او، کادرفنی و بازیکنانش توهین کنند. کی روش همچنین اعلام کرد که در هر طبقه فدراسیون فوتبال تصمیماتی مستقل و جداگانه گرفته می شود که این موضوع اصلا به نفع فوتبال ایران نبوده و فوتبال ایران نمی تواند با این وضعیت پیشرفت کند.

کارلوس در ادامه کار در تعطیلات نوروز دست به اقدامات دیگری هم زد که هر کدام از آنها می تواند از عزم جدی او برای رفتن همیشگی از فوتبال ایران خبر دهد.

کی روش ابتدا در اردوی اتریش و زمانی که حاج صفی به خاطر مصدومیت قصد ترک اردو را داشت به گرمی او را در آغوش کشیده و با او برای همیشه خداحافظی کرد، درست مثل همان کاری که در بازگشت تیم ملی به ایران با سایر بازیکنان انجام داد و با آروزی موفقیت برای آنها به طور ضمنی برای همیشه با آنها وداع گفت!

البته این نشانه ها به همین جا ختم نمی شود؛ او در آخرین کنفرانس خبری اش(بعد از بازی با سوئد) در صحبت هایی جنجالی یک بار دیگر برخی مسئولان ایرانی را به باد انتقاد گرفته و اعلام کرد که«از این جدایی غمگین است اما زندگی برای او همچنان ادامه دارد…»البته این صحبت ها در محفلی بین المللی و با حضور خبرنگاران خارجی زده شد تا از دید کی روش، او توانسته باشد در آخرین روزهای حضورش در فوتبال ایران به خوبی با آبروی افرادی که موافق حضورش در تیم ملی ایران نیستند در رسانه های خارجی این چنین بازی کرده باشد.

در نهایت اینکه کی روش با نادیده گرفتن برخی از قوانین نانوشته در ایران در آخرین حضورش بر روی نیمکت تیم ملیبا تیپ و پوششی متفاوت حاضر شدو حتی در مسیر بازگشت به ایران نیزدر مصاحبه ایاعلام کرد که«در داخل فدراسیون اختلاف نظرهایی وجود دارد. فدراسیون ایران متحد نیست و از هم گسیخته است. برخی در فدراسیون احترام می‌گذارند و برخی دیگر اهانت می‌کنند.»

البته او در ادامه این گفت و گو اعلام کرده بود که«من ضعیف‌ترین حلقه در میان زنجیره فوتبالی در ایران بودم. برعکس انتظارات، هیچ گونه اختیاری در دست من نبود. همه اختیارات را از من گرفته بودند.»او تقریبا مثل این حرف ها را در کنفرانس خبری بعد از بازی با سوئد هم زده بود و در سخنانی عجیب گفته بود که«در آخر از همه هواداران عذرخواهی می کنم چون جای این صحبت ها در کنفرانس مطبوعاتی نبود، اما بسیار متاسف و ناراحت هستم که بگویم واقعا فضایی برای این دو طرز تفکر در فدراسیون فوتبال در کنار هم وجود ندارد و به خاطر اینکه من مربی افتاده و دور از غرور و با خضوع هستم، البته این امر با ترسو بودن متفاوت است؛ راه خودم را متوجه شدم چون آنقدر هم دیگر گمراه نیستم. فردی در صورت من بگوید استاندارهای حداقلی من را ندارید از یک مربی با ۳۳ سال تجربه دیگر چه توقعی دارید؛ بنابراین واقعا عذر می خواهم»

**شاید هم سرکار هستیم!

کی روش قبل از اردوی تیم ملی در اروپا و در آخرین روزهای حضورش در ایران در سال ۹۳ با حضور در سازمان لیگ فدراسیون فوتبال، تقویم مفصل تیم ملی تا سال ۲۰۱۸ را ارائه کرد تا در برنامه های این سازمان برای برنامه ریزی فصول بعدی لیگ برتر لحاظ شود و این موضوع نشان می دهد شاید تمام این برنامه ها و فرضیه هایی که در بالا برای خداحافظی کی روش مطرح شد، از همان ابتدا بی اساس و بی پایه بوده و اصولا گویا قرار نیست رفتنی از سوی کی روش در کار باشد و او همچنان در فوتبال ایران ماندگار خواهد بود.

البته داستان حضور کی روش در سازمان لیگ قبل از ماجرای دردسرهای او برای ورود و خروج از ایران بود و شاید این دردسرها بعداً معادلات ماندن یا رفتن سرمربی پرتغالی تیم ملی را دستخوش تغییراتی کرده باشد.

**کاپیتان با کی روش رفت و با او هم شاید برگردد!

آخرین اتفاقی که در تعطیلات نوروز رخ داد و حسابی صدا کرد، خداحافظی کاپیتان تیم ملی با ۱۵۱ بازی ملی از میادین بود و جواد نکونام که حالا رکورددار بازی ملی در ایران است و البته همواره طی چند سال اخیر حضورش در تیم ملی، با انتقادات فراوانی نیز همراه بوده در جمع خودمانی بازیکنان تیم ملی پس از بازی با سوئد، و نه در زمین فوتبال این خبر را اعلام کرد در حالی که بنابر اخبار منتشر شده برخی از رسانه ها، سوئدی ها تمام اقدامات را برای خداحافظی باشکوه نکونام فراهم کرده بودند تا این بازیکن در میدان مسابقه کفش هایش را بیاوزید اما جواد نیز ترجیح داد به گونه ای غیر رسمی خداحافظی کند تا راه های بازگشت برای وی همچنان باز باشد!

البته کفاشیان نیز در گفت و گویی تلویزیونی اعلام کرده«نکونام هیچ هماهنگی را برای این‌کار با ما انجام نداده بود و مطمئنا او دوباره بر می‌گردد و در دیدار بعدی تیم ملی در صورت آمادگی و صلاحدید سرمربی بازی خواهد کرد و این یعنی اینکه هر احتمالی برای بازگشت جواد به تیم ملی همچنان وجود دارد»و شاید هم سرنوشت او نیز به سرنوشت کی روش گره خورده و در صورت ادامه همکاری سرمربی پرتغالی با تیم ملی، نکونام نیز همچنان تیم ملی را در مصاف های آینده همراهی خواهد کرد.

**کارلوس علاقه دارد بماند اما …

کارلوس درست مثل گذشته و آن طور که از شواهد برآمده و همچنان هم برمی آید علاقه زیادی دارد تا در فوتبال ایران به کارش ادامه دهد، اما امروز به قول خودش،کادر اداری جدیدی در فدراسیون روی کار آمده که به نمایندگی از افرادی تحصیل کرده، این مأموریت را دارند تا نسخه او را برای همیشه در فوتبال ایران بپیچندو یک بار دیگر به قول کارلوس، میل، علاقه، شور و شوق مردم هم برای آنها هیچ جایگاهی نداشته و آنها با توهین به وی، قصد دارند تا به کارش در فوتبال ایران به این طریق خاتمه دهند.

منتقدان جدید او اعتقاد دارند که کی روش در مدت حضورش در تیم ملی نه تنها نتایج قابل قبولی کسب نکرده بلکه در زمینه جوانگرایی در تیم ملی، آموزش به مربیان وطنی و حمایت وی از تیم های پایه و … که بیشتر این موارد در قراردادش به عنوان الزامات وجود داشته، کار خاصی انجام نداده و دیگر نباید فرصت بیشتری به او برای کار در فوتبال ایران داد.

به همه اینها اخلاق تند و عصبانیت های گاه و بیگاه و دعواهایی که طی چند سال اخیر با تمام ارکان فوتبال ایران داشته است را هم اضافه کنید تا جایی که حتی کفاشیان نیز این از بداخلاقی او گلگی و انتقاد کرده و این موضوع را خسته کننده توصیف کرده است.

**صحبت پایانی؛ آقایان زودتر تصمیم بگیرید!

صحبت پایانی این نوشتار هم تقدیم به کسانی که برای ورزش و به خصوص برای فوتبال تصمیم می گیرند؛ آقای وزیر و معاون وزیر ورزش، آقای رئیس و دبیرکل فدراسیون و سایر افراد دست اندارکار، فوتبال همچنان برای مردم مهم است و همین مردم به قول خودتان با پیروزی های تیم ملی خوشحال و با شکست آن ناراحت شده و اشک می ریزند. پس بیایید به خاطر همین مردم اختلافات قدیمی، عمیق و شاید کذایی گذشته را کنار زده و هرچه زودتر تصمیمی مناسب و موثر برای تیم ملی بگیرید که فردا پشیمانی برای هیچکس هیچ سودی نخواهد داشت و خدایی ناکرده کاری نکنید که تعبیر به نوش داروی بعد از مرگ سهراب شود.

اینکه ۸ ماه یا یک سال است یکدیگر را ندیده اید و آرزوی دیدار یا آشتی در سال جدید را دارید اصلا هنر نیست و به مردم هم ارتباطی ندارد؛آن چیزی که مردم می خواهند فقط و فقط و فقط موفقیت و سربلندی تیم ملی فوتبال ایران در تمام میادین و عرصه ها و صعود راحت و بی دردسر به جام جهانی است.

باز هم تأکید می کنیم که مثل ۴ سال گذشته درخبرگزاری فارسهیچگاه قصدمان حمایت کورکورانه یا تخریب بی مورد کی روش نبوده و نیست و اماهر چه که هست اخلاق او هم باید تا امروز به دست همین آقایان مسئول آمده باشد. کی روش آدمی است که تا از ماندن خیالش راحت نشود، برای تیم ملی قدمی نخواهد برداشت و طبیعی است که در این مرحله از کار که ماندن یا رفتنش هنوز قطعی نیست، دغدغه ذهنی و فکری اش مسائل دیگری به غیر از تیم ملی و موفقیت این تیم باشد.

پس اگر قرار است او بماند سریع تر تکلیفش را مشخص کنید و یک بار دیگر با اطمینان به وی، سکان هدایت تیم ملی را به کارلوس کی روش بسپارید در غیر این صورت و اگر به هر دلیلی صلاح را در ماندن این مربی نمی بینید باز هم در اسرع وقت مربی جایگزین او را انتخاب کنید، چراکه ۲۵ فروردین ماه سال جاری تیم ملی ایران حریفان خود در دو رقابت ادغام شده مقدماتی جام ملت های ۲۰۱۹ امارات و جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه در مرحله اول گروهی را خواهد شناخت تا جام جهانی ۲۰۱۸ از خرداد همین امسال برای تیم ملی آغاز شود واین یعنی اینکه فقط به اندازه یک پلک بر هم زدن تا آغاز این رقابت ها برای تیم ملی فوتبال ایران فاصله باقی مانده است.

در نهایت اینکه مردم هنوز فوتبال را دوست دارند و با تصمیمی درست و منطقی می توان دوباره خیل عظیم جمعیت را برای تماشای مسابقات به ورزشگاه ها سرازیر کرد.