چون در نیمه اول هیچ خبری از حمله روی دروازه هر دو تیم نبود و پرسپولیس و پدیده در خط میانی با هم خوددرگیری داشتند.

فقدان یک هافبک بازیساز در پرسپولیس آن‌قدر توی ذوق می‌زد که هیچ‌کدام از حرکات تند و تیز امید عالیشاه و کامیابی‌نیا به چشم نمی‌آمد.

در نیمه دوم اما هر دو تیم تلاش کردند به بازی سرعت بیشتری بدهند و مدافعان را دچار اشتباه کنند‌؛ چون ناهماهنگی‌هایــــی در خط دفاع هر دو تیم به چشم می‌خورد و می‌شد حــدس زد اگر فشار در محوطه جریمه بیشتر شـود این بازی به تساوی نمی‌رسد.

پرسپولیس در نیمه دوم، آن حالت دست به عصا و بی‌برنامه را رها کرد و البته رهاتر از همیشه ظاهر شد. این رهایی البته در یک ضد‌حمله کار دست پرسپولیسی‌ها داد.

زیرا دروازه‌بان پرسپولیس وقتی از دروازه خروج می‌کند همه تصور می‌کنند که توپ حریف دفع می‌شود اما سوشا مکانی بیشتر سایه توپ را می‌زند تا خود توپ را...

گل اول پدیده به همین راحتی به ‌ثمر رسید اما در ادامه این پرسپولیس بود که با حضور علی علیپور بی‌پرواتر از قبل شد.

حمله‌های پیاپی پرسپولیس طبیعتاً پدیده را تحت فشار قرار داد و یک اشتباه از خط دفاع این تیم کافی بود تا پرسپولیس به گل برسد.

گلزن هم گزینه خوبی بود‌؛ مهدی طارمی که نشان داد هنوز که هنوز است می‌شود روی خلاقیت او حساب کرد.

با این همه درست در شرایطی که پرسپولیس در موقعیت حمله بود و می‌توانست گل برتری را به‌ ثمر برساند در یک ضد‌حمله دیگر غافلگیر شد.

این غفلت و تعلل باز هم دو مقصر داشت‌؛ اولی دروازه‌بان پرسپولیس که باز بیرون آمده و منطقه خودش را پوشش نداده بود و دومی هم محسن بنگر که توپ به او خورد و به سمت دروازه کمانه کرد.

در موقعیت سوم که سوشا مکانی به ناچار از دروازه بیرون آمد، بازیکن پدیده مشهد را درو کرد و از بازی اخراج شد و جالب اینکه او حتی به داور مسابقه معترض هم نشد و این‌گونه پرسپولیس به کلی در اواخر این بازی متلاشی شد.

در هر حال نقطه ضعف پرسپولیس در خط میانی و دروازه یک بار دیگر کار دست این تیم داد و باعث شد در روزی که پرسپولیسی‌ها نیاز به این 3 امتیاز داشتند گل‌های بی‌موردی را دریافت کنند.

برای پرسپولیس باخت در این بازی یک آه و افسوس درست و حسابی داشت‌؛ چون اگر رامین رضاییان در واپسین لحظات به فریاد تیمش نمی‌رسید همین یک امتیاز هم نصیب شاگردان برانکو نمی‌شد.