آنها عزیزشان را در بستر بیماری می‌بینند و مدیران فوتبال را بی‌توجه به عزیزشان. همین بی‌توجهی خوره‌ای است که به جان‌شان افتاده و هم‌اندازه بیماری آقارضا آزارشان می‌دهد. بعداز ظهر دیروز خانم عقیلی همسر محترمه رضا احدی در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد به همکارمان گفت: از صبح امروز (یک‌شنبه) شرایط جسمانی رضا وخیم شد. ریه‌هایش آب آورده و طحالش دچار مشکل شده است. کلاً وضعیت داخلی‌اش بر هم ریخته و از مردم می‌خواهم دعایش کنند.

حال رضا اصلاً خوب نیست. ما بعد از خدا چشم امیدمان به دعای مردم و تلاش پزشکان است. همسر احدی در حالی که گریه می‌کرد، ادامه داد: رضا از نوجوانی در استقلال بود. این همه سال برای این تیم بازی کرد. با این تیم قهرمان ایران و آسیا شد، در استقلال مربیگری کرد و کلی شاگرد تحویل این تیم و تیم ملی داده اما تا الان (ساعت 16 یک‌شنبه) غیر از آقای نظری‌جویباری هیچ‌کدام از مدیران باشگاه استقلال به ملاقاتش نیامده‌اند.

انگار نه انگار که رضا برای این تیم زحمت کشیده است. مگر ما از کسی تقاضای کمک کرده‌ایم؟ مگر رضا در همه این سال‌ها به کسی رو انداخت؟ رضا سرش به زندگی گرم بود و جوانی‌اش را برای استقلال گذاشت اما خیلی متأسفم برای آقای افشارزاده که هیچ سراغی از این پیشکسوت نگرفت. همه حرف ما این است که حداقل وقتی رضا بیمار شده به ملاقاتش بیایند تا روحیه بگیرد اما متأسفانه نه آقای افشارزاده آمد و نه آن بازیکنانی که رضا برای‌شان زحمت کشید، زحمت یک تماس خشک و خالی به خودشان نداده‌اند. فدراسیون هم که انگار نه انگار که احدی اصلاً بازیکن تیم ملی بود.

کاش این رسم زشت مریض‌پرستی روزی از جامعه ما برچیده شود و آدم‌ها تا وقتی سالم هستند مورد توجه قرار بگیرند هرچند که رضا احدی آن‌قدر مظلوم است که حتی وقتی بیمار شد بازهم یک عده به سراغش نیامدند. نمی‌خواستیم بیشتر از این مزاحم همسر رضا احدی شویم و می‌دانستیم خیلی حال و روز خوشی ندارد. او حرف‌هایش را این‌طوری تمام کرد: رضا از این فوتبال ضربه خورد چون سالم کار می‌کرد. خدا به من و بچه‌هایش رحم کند و او را دوباره به ما بدهد.