تنها فوتبالیست سیاسی ایران که بود؟

شاهین، تاج و دارایی، تماشاگران فوتبال تهران یکی از این سه تیم را انتخاب می کردند. البته برخلاف تصور همه که احساس می کنند تمام مسابقات آن دوران پرتماشاگر بوده، دیدارهایی داشتیم که تنها بیست نفر تماشاچی در استادیوم امجدیه داشت. اصلا بازی دیهیم و شعاع که در آن بیاتی به خاطر عقب افتادن تیمش توپ بازی را سوراخ کرد تا دیدار نیمه کاره رها شود، کمتر از پنجاه تماشاگر داشت. با وجود این استقبال از تاج و شاهین  و دارایی به حدی بود که جایگاه تماشاگر استادیوم امجدیه را توسعه دادند  و از هشت هزار نفر به دوازده هزار نفر افزایش دادند. تماشاگران شاهین در این بین مخالف خوان تر بودند. منشور دکتر اکرامی شاهین روی سه اصل «علم، اخلاق و ورزش» پایه گذاشته شده بود. اما تعابیر سیاسی که الان از آن دوران شاهین می شود بین فوتبالیست های تیم چندان مصداقی نداشت. شاید تنها فوتبالیستی که در شاهین بود و گرایش های سیاسی مخالف با حکومت داشت، پرویز دهداری بود که تا آخر عمرش هم با آن گرایش سیاسی زندگی کرد با این حال باید قبول کنیم که تماشاگران شاهین مخالف سیاست های دوران بودند.

 اگر بخواهیم باشگاهی را که در آن دوران پاتوق آدم های فرهیخته بودند نام ببریم. باید از «بوستان ورزش» نام برد که در والیبال و بسکتبال تیم داشت. ساختمان «بوستان ورزش» جایی بود که الان در حاشیه استادیوم شیرودی آپارتمان سازی کردند از آن سو هواداران تاج هم دلخوشی از حمایت دربار از تیم شان نداشت. دوچرخه سواران حتی پس از اینکه تاج شد هم حمایت دربار را پشت خود نداشت. اما تیمسار خسروانی رییس تاج که برای ارادت نام تیمش را تاج گذاشته بود، با موج مخالفت های تماشاگران تیم مواجه شد یا وجود این تاج بالاخره خودش را به حکومت وصل کرد اینطور نبود که دربار بخواهد از محبوبیت تاج سوءاستفاده کند در اصل خسروانی با یان کار به دنبال استفاده از امکانات دربار بود.

 اتفاقا پس از اینکه جدیکار در تیم نادر مخالفت هایی را با نظام پهلوی داشت او را به تاج بردند تا دیگر آرام تر فوتبالش را دنبال کند. او که در چیت سازی تهران هم کار می کرد، آشنایی زیادی با فضاهای کارگری داشت و برای همین گرایش زیادی به چپ داشت اما پس از اینکه او به تاج رفت دیگر کمتر رفت سراغ سیاست پس از این اتفاقات هم که تماشاگران دگراندیش فوتبال ایران به خاطر اینکه شاهین رقیب اصلی تاج بود، به سمت آن گرایش پیدا کردند از سوی دیگر هم فارغ التحصیلان مدرسه دارایی تهران که از مدارس تحت پوشش وزارت دارایی بود، دور هم جمع شدند تا قطب سوم فوتبال تهران شکل بگیرد پایگاه اصلی دارایی مال بچه های خیابان شکوفه و دولاب بود. آنها به قدری تیم خوبی را شکل دادند که پس از چند سال برای هر بازی آنها چهار، پنج هزار نفر به امجدیه می آمدند این سه تیم رقابت پنهانی هم برای تصاحب پست های مدیریتی ورزش ایران داشتند. روسای این سه تیم دوست داشتند که در ریاست فدراسیون های ورزشی و هیات های ورزشی از عناصر خودشان استفاده کنند اما نه شاهین در رساندن عناصر خودش به پست های مدیریتی ورزش موفق شد نه دارایی.

البته تاج و شاهین تیم های دیگری هم در تهران داشتند دیهیم، سپه، کوروش و حتی راه آهن تیم هایی بودند که با حمایت تیمسار خسروانی در تاج شکل گرفتند از آن سو فولاد  و داریوش هم تحت حمایت شاهین آغاز به کار کردند. البته دارایی که قطب سوم فوتبال تهران به حساب می آمد هم کیان و شعاع را داشت. به هرحال دارایی پس از اینکه در سال های ابتدایی دهه 1340 یکی، دو مرتبه قهرمان شد توانست نام خودش را در فوتبال تهران سر زبان ها بیندازد با این حال باید قبول کرد که پایگاه بیشتر تیم های تهران محله های شهر بود. مثلا تیمی داشتیم به نام شرق که در آن بچه های شرق تهران و محله تهران نو بازی می کردند.

 کیان، تیم صدری میرعمادی بود. از قدیمی ترین روزنامه نگاران ایران که با وجود معلولیت جسمی که روزبه روز هم تشدید می شد، تیم را اداره می کرد. پس از صدری میرعمادی، کیان به منصور امیر آصفی رسید راه آهن هم از دور هم جمع شدند بچه های محله راه آهن شکل گرفته بود. فوتبالیست های محله چهارصد دستگاه تیم شعاع را راه انداخته بودند و نادر هم از فارغ التحصیلان دانشسرای مقدماتی تشکیل شده بود. به خاطر ساختار محله ای که در تیم های فوتبال وجود داشت، چیزی به نام بودجه برای تیم ها وجود نداشت. بلیت مسابقات فوتبال در امجدیه یک تومان بود. تیم ها درآمد زیادی نداشتند. تیم ها که براساس محله های تهران شکل گرفته بودند، سنت جالبی داشتند. آنها به سنت تیم های محلی هر ماه از بازیکنان شان پول می گرفتند تا با آن پول برای تیم لباس بخرند. حتی یادم می آید زمانی که شاهین مطرح ترین تیم ایران لقب گرفته بود، هم این سنت حفظ شده بود. با این حال باید اضافه کنیم که اولین تیمی که بحث دستمزد برای فوتبالیست ها را باز کرده تاج بود که برای هر جلسه تمرین 6 تومان به بازیکنانش می داد. از آن سو هم شاید بزرگ ترین مشکلی که بین دهداری و مدیران شاهین پیش آمده بود، انگار به همین مسایل برمی  گشت. گویا دهداری اعتراض کرده بود به اینکه اگر به ما دستمزد نمی دهید، حداقل بلیت های بازی را بدهید تا ما به خانواده مان بدهیم و مجبور نباشیم از جیب خرج کنیم.

فعال ترین هیات ورزشی ایران هیات فوتبال استان تهران بود که با 10 تا 14 تیم لیگ فوتبال تهران را برگزار می کرد. هر استان دیگر هم برای خودش مسابقات لیگ داشت. در استان اصفهان لیگ تنها به تیم های شهر اصفهان لیگ تنها به تیم های شهر اصفهان محدود می شد. در تبریز هم اوضاع همینطور بود جالب اینجاست که در استان خوزستان اهواز برای خودش لیگ جدایی داشت و آبادان هم لیگ جدا در آبادان کارگر و جم از تیم های خوب بودند. در اهواز شاهین و تاج در کنار هم رقابت داغی را داشتند البته در اهواز تیم خوبی داشتند به نام کلوب شنا که تعطیل شد.

الان از آن تیم ها شاهین اهواز هنوز فعال است و در لیگ دسته اول بازی می کند. تاج هم بنیان استقلال اهواز فعلی شد به هرحال در آن سال ها تاج در شهرهای زیادی تیم فوتبال داشت که همه پس از پیروزی انقلاب بنیان تیم استقلال در همان شهرها شدند. در آن دوران در تبریز تاج و آذر دو قطب فوتبال آذربایجان بودند. البته آذربایجان در فوتبال آن دوران به تبع از وضع سیاسی استان های آذری چندان مراوده ورزشی با استان های دیگر نداشت. البته شاهین هم به سبک تاج در شهرهای مختلف تیم داشت. یکی از این تیم ها شاهین اصفهان بود که پایه گذار آن محمود حریری بود. شاهین اصفهان سال ها بعد پایه شکل گرفتن سپاهان شد. با این وجود باید نکته دیگری را اضافه کنم. اینکه در انتخاب تیم ملی حق بازیکنان در شهرستان ها نادیده گرفته می شد و 95 درصد ملی پوشان ایران را بازیکنان تهرانی تشکیل می دادند. البته چند نفر از بازیکنان آبادانی که مشهور بودند، همیشه به تیم ملی دعوت می شدند.

تهران پایگاه مرکزی خطوط هوایی در خاورمیانه بود. هرکسی از اروپای به سمت شرق اسیا پرواز می کرد. قطعا در ایران توقف داشت. این به نفع فوتبال ما تمام شد. تمام تیم هایی که از غرب به شرق مسافرت می کردند. سرزده در تهران توقفی داشتند. هر وقت این تیم ها برای یکی، دو روز در تهران می ماندند. هیات فوتبال تهران سریع تیم منتخب تهران را جمع و جور می کرد تا با این تیم ها بازی دوستانه داشته باشند. اما با وجود اینکه مربیان ایران در معرض تاکتیک های متنوع فوتبال دنیا قرار داشتند. مفاهیم نوین فوتبال از سال 1966 میلادی به فوتبال ما وارد شد. مهدی اسداللهی نویسنده کیهان ورزشی به خاطر معالجه برای چند سال به فرانسه رفت و پس از بازگشتش به ایران با ترجمه مقالات تاکتیکی مجلات اکیپ و فرانس فوتبال در کیهان ورزشی سبک شناسی فوتبال را وارد فوتبال ایران کرد. اما اولین کسی که در فوتبال ایران بحث فوتبال سیستماتیک را ایران راه انداخت رایکوف بود. او برای اولین مرتبه در سال 1348 در ایران کلاس مربیگری برگزار کرد پس از او جکیچ در تاج مفاهیم فوتبال آلمان را در ایران توسعه داد. با این بسترسازی نوبت رسید به دتمار کرامر که در سال 1971 به ایران بیاید و مباحث تئوریک در فوتبال ایران را جا بیندازد.