آقای درخشان روی اسکوربرد نمی توان عمل زیبایی انجام داد!

4 امتیاز از 5 بازی. این عملکرد فاجعه‌بار کافی بود تا حکم اخراج زودهنگام حمید درخشان از باشگاه خونه به خونه امضا شود. او تیم مازندرانی را به عنوان یک تیم مدعی قهرمانی تحویل گرفت و قرار بود صعود این تیم به لیگ برتر را قبل از پایان مسابقات دسته یک قطعی کند اما به جای نزدیک‌تر کردن باشگاه به اهداف‌اش، خونه به خونه را از رده‌های بالایی جدول رده‌بندی دور کرد. حمید درخشان یک سال قبل از پرسپولیس اخراج شد، حالا از خونه به خونه و شاید سال بعد از ذرت‌کاران پارس آباد مغان و سال بعدتر تپل اسپورتِ بافقِ یزد. دوران او به عنوان یک مربی، خیلی وقت است که تمام شده اما به نظر می‌رسد خود درخشان قصد ندارد متوجه مفهوم بازنشستگی شود و تصمیم دارد همچنان به این ستیز بی‌نتیجه ادامه بدهد. جنگی میان شکست و شکست.

 

کمی قبل از برگزاری جام جهانی 2014، در فاصله‌ای کوتاه تا مسابقه سخت تیم ملی ایران با آرژانتین، حمید درخشان یکی از مهمان‌های برنامه ورزشی شبانه شبکه دوم تلویزیون بود. یکی از همان مهمان‌هایی که میکروفون‌شان کمی بیشتر از حد معمول روشن ماند تا مخاطبان تلویزیون، صحبت‌های واقعی و بدون نقاب‌شان را بشنوند و با ریشخند آن‌ها درباره گلباران شدن احتمالی تیم کی‌روش در نبرد با مسی و دی‌ماریا و هیگواین روبرو شوند. کارشناسیِ مبتنی بر تمسخر درخشان، نابود شدن تیم ملی در مسابقه با آلبی سلسته بود اما پسران کی‌روش تا آخرین ثانیه‌های بازی، جانانه مقاومت کردند و در نهایت به شوت مهارنشدنی مسی باختند. از آن روز به بعد، حمید درخشان مدام با همین پیش‌بینی‌های اشتباه در رسانه‌ها ظاهر می‌شود و عجیب اینکه همچنان تیم و تریبون پیدا می‌کند.

 

در ماه‌های اول حضور برانکو روی نیمکت پرسپولیس، حمید درخشان یکی از منتقدان جدی مربی کروات بود. بعد از سه شکست پرسپولیس در 4 هفته ابتدایی لیگ پانزدهم، «حمید خانِ فرگوسن»(!) برای چندمین بار دست به مقایسه تیم خودش و تیم برانکو زد تا دستاوردهای جدید پرسپولیس را به سخره بگیرد. حالا که قرمزها به صدر جدول رفته‌اند و بعد از مدت‌ها با دور شدن از کابوس روزهای حضور درخشان روی نیمکت، به آرامش رسیده‌اند خبری از مصاحبه‌های تند آقای مربی نیست اما چه کسی نمی‌داند که او در انتظار اولین باخت تیم نشسته تا دوباره به واژه‌هایی سرشار از توهم درباره پرسپولیس خودش اشاره کند.  در حمید درخشان، پتانسیل عجیبی برای فرافکنی وجود دارد. نیرویی که موجب می‌شود او شکست‌هایش را به سرعت از یاد ببرد اما هیچ ثانیه‌ای را برای تاختن به باخت‌های دیگران از دست ندهد. بعد از افتضاح اشی‌مشی وار آقای درخشان اما بیشتر از او، تریبون‌هایی که خودشان را به حرف‌های او اختصاص داده‌اند، صفحه‌هایی که با مصاحبه‌های او سیاه شدند و میکروفون‌هایی که در مقابل او قرار گرفته‌اند باید شرمنده باشند. حمید درخشان یک بازنده واقعی است. یک بازنده ترحم‌انگیز که دوست دارد ادای آدم‌های برنده را دربیاورد. در فوتبال اما این نتایج و اسکوربرد هستند که واقعیت آخر را مطرح می‌کنند. نمی‌شود روی آنچه اسکوربرد نشان می‌دهد عمل زیبایی انجام داد آقای درخشان!