ناگفته‌های شهباززاده از زندگی در ترکیه

سجاد شهباززاده را می توان بدشانس ترین بازیکن سال 95 نامید، بازیکنی که در تیم آلانیا اسپور با اتفاق های عجیبی روبه رو شد و مجبور شد این تیم را در نیم فصل اول ترک کند، بعد از آن قصد بازگشت به استقلال را داشت اما این تیم از فعالیت در فصل نقل و انتقالات منع شد، او بعد از این اتفاق با تراکتورسازی قرارداد امضا کرد اما این باشگاه هم مثل استقلال ممنوع الفعالیت شد تا در نهایت تصمیم بگیرد با نفت تهران قرارداد امضا کند، تیمی که در این روزها با مشکلات عدیده مالی دست و پنجه نرم می کند. گفتگوی تفصیلی ورزش سه با شهباززاده را در ادامه می خوانید:

 


یک نیم فصل ناموفق در ترکیه داشتی. در مورد این موضوع صحبت کن.
اول باید در مورداختلاف سطح لیگ ایران و ترکیه صحبت کنیم. اگر بخواهیم بگوییم لیگ ایران سطح برابری با لیگ ترکیه دارد و یا حتی کمی پایین تراست صحبت کاملا اشتباهی کرده ایم. سطح لیگ ترکیه از نظر امکانات بسیار بالاتر از لیگ ایران است. بله اگر بخواهیم لیگ ترکیه را با لیگ های معتبر مقایسه کنیم سطح این لیگ پایین تر است اما به هرحال باید اول از این سطح ها شروع کرد و بعد به سطح بالاتر رسید. الان مثل 15 سال پیش نیست که یک بازیکن مثل آندو تیموریان مستقیم از ابومسلم به انگلیس برود و من هم دوست داشتم سطح بالاتری از فوتبال را تجربه کنم.

 


به نظر تو سطح لیگ ترکیه از لیگ هایی که بازیکنان ایرانی در آن بازی می کنند پایین تر است؟
من فکر نمی کنم پایین تر باشد. لیگ ترکیه سطح مشخصی دارد و با توجه به تیم های ترکیه ای که در  لیگ قهرمانان اروپا بازی می کنند فکر نمی کنم این لیگ سطح پایین تری نسبت به این لیگ ها داشته باشد.

 


چرا حضور تو در اروپا مثل سایر بازیکنان برجسته نشد؟
این سوالی است که برای من هم وجود دارد و اینطور نیست که خودم بخواهم بگویم. آنچه مسلم است لیگ ترکیه سطح کاملا قابل قبولی دارد و فکر می کنم همه این موضوع را می دانند.

 

 


چرا تصمیم گرفتی از آلانیا اسپور جدا شوی؟
به دلیل مسائلی که پیش آمد کمی آمدن من به آلانیا اسپور طولانی شد. یکسری حرف ها به من زده شد که وقتی اتفاق ها را کنار هم می گذارم می گویم درست است اما چون قابل اثبات نیست نمی توانم در مورد آن صحبت کنم. فقط می توانم بگویم سطح من مشخص بود و من در بازی هایی که به میدان رفتم خیلی خوب توانستم قابلیت های خودم را نشان بدهم ولی در فوتبال خیلی عوامل برای موفقیت لازم است که در این تجربه این عوامل چندان به نفع من نبود.

 


جدایی رامین رضاییان و مهدی طارمی از ریزه اسپور تو را از حضور در فوتبال ترکیه نگران نکرد؟
نه من اصلا با آنها حرف نزدم و نگران هم نشدم. چون من شرایطم با آنها فرق داشت و همه چیز برایم داشت خوب پیش می رفت. در هفته دوم به ترکیب اصلی رسیدم، همه از من راضی بودند ولی به یکباره نمی دانم چه شد که شرایط تغییر کرد.

 


فکر کنم با آمدن واگنر لاو کمی شرایط تو در آلانیا اسپور پیچیده شد. درست است؟
بله فکر می کنم از زمانی که او به تیم ما آمد سرمربی من را به پست هافبک چپ برد. به گفته خودش در این پست هم خوب کار می کردم اما نمی دانم چه شد که به یکباره شرایط کاملا برای من تغییر کرد.

 


از حضور در فوتبال اروپا دلسرد نشدی؟
اتفاقا بر عکس چیزی که شما می گویید تجربیات بسیار خوبی در این یک نیم فصل کسب کردم و دوباره تلاش می کنم به اروپا بروم. من اصلا نا امید و دلسرد نشده ام.

 

 

 


یعنی فکر می کنی دوباره فرصت حضور در فوتبال اروپا برای تو ایجاد می شود؟
اگر انگیزه رفتن به اروپا را نداشته باشم، اصلا فوتبال بازی کردن برایم معنی ندارد.

 


اگر از ترکیه پیشنهاد داشته باشی، دوباره پاسح مثبت می دهی؟
نمی توانم در این باره پاسخ دقیقی بدهم. با توجه به اتفاق هایی که افتاد نمی توانم بگویم دوباره حتما به لیگ ترکیه می روم ولی نمی توانم هم بگویم هرگز به لیگ این کشور نمی روم و همه چیز بستگی به شرایط آن زمان دارد.

 


چرا یک بار نمی گویی در ترکیه چه اتفاقی می افتد که بازیکنان ایرانی نمی توانند در آن دوام بیاورند؟
من در مورد 2 بازیکن عزیز دیگر اطلاعاتی ندارم ولی در مورد خودم واقعا چیز  واضح و مشخصی وجود ندارد. آنها هرگز به من نگفتند با تو حال نمی کنیم تا من هم به شما بگویم. واقعا خودم هم نمی دانم چه اتفاقی برای من افتاد و چیز مشخص و واضحی وجود ندارد.

 


خیلی ها می گویند زمانی که می خواستی از استقلال جدا شوی، کسی به تو اصراری برای ماندن نکرد. این درست است؟
اتفاقا اینطوری نیست و آقای منصوریان و اعضای کادرفنی خیلی به من لطف داشتند و اصرار کردن در استقلال بمانم. خیلی ها آرزو دارند در استقلال بازی کنند و برای من بعد از 2 سال خوب خیلی راحت بود که در این تیم بمانم ولی من سعی کردم بالا نگاه کنم و البته مسوولان استقلال هم راه درستی را برای ماندن من انتخاب نکردند.

 

 

مسوولان استقلال برای نگه داشتن تو چه راهی را رفتند؟
خب من دو سال قبل و زمانی که با استقلال قرارداد امضا کردم بندی را در قراردادم پیش بینی کرده بودم که اگر پیشنهاد از باشگاه های خارجی داشته باشم بتوانم در پایان فصل جدا شوم و شاید اگر این بند در قرارداد من رعایت می شد خیلی همه چیز راحت تر جلو می رفت. حتما می دانید مدیر برنامه های من با باشگاه آلانیا اسپور به مشکل خورد و این موضوع مشکلاتی را برای من به وجود آورد که یکی از دلایل این مسائله به خاطر دیر پیوستنم به این باشگاه ترکیه ای بود.

 


خیلی ها می گویند شهباززاده آنقدر عاشق استقلال نبود که به راحتی از این تیم جدا شد. نظر تو در این باره چیست؟
اصلا اینطوری نیست. همه می دانند بازیکنانی مثل خسرو  حیدری می توانستند در تیم های بهتر از استقلال بازی کند ولی او برای فوتبال خود برنامه ای داشت که ترجیح داد در این تیم بماند ولی من در آن مقطع آینده فوتبالم را طور دیگری تصور کرده بودم و به همین دلیل هم تصمیم گرفتم در آن مقطع از استقلال جدا شوم تا بتوانم در مسیر فوتبالم پیشرفت کنم.

 

 


تو خودت دوست داری در استقلال اسطوره شوی و یا حضور در فوتبال اروپا را به این اتفاق ها ترجیح می دهی؟
این سوال شما جواب مشخص دارد. استقلال آنقدر بزرگ است که درخشیدن در آن می تواند به تمام رویاهای فوتبالی یک بازیکن چربش داشته باشد و این چیز مشخصی است. بازی برای این هواداران استقلال بسیار لذت بخش است و این موضوع مشخصی است.

 


نتایج ضعیف استقلال در پایان فصل تو را تحریک نکرد که از این تیم جدا شوی؟
من به پیشنهاد خارج از کشور کلی تر نگاه می کنم. من از لیگ ترکیه و ایران  پیشنهاد داشتم و ترجیح دادم فوتبالم را در خارج از ایران ادامه بدهم. نتایج استقلال هیچ تاثیری در انتخاب من نداشت. من در پایان نیم فصل اول فصل گذشته هم پیشنهاد خارج از کشور داشتم و طبق بندی که در قراردادم وجود  داشت وقتی با مخالفت آقای مظلومی روبه رو شدم،  در این تیم ماندم وهیچ اعتراضی هم نکردم. اما در پایان فصل با توجه به این که قانون به من اجازه می داد ترجیح دادم جدا شوم.

 


این که می گویند در استقلال باند و باند بازی وجود دارد، درست است؟
حرف هایی که دهان به دهان می چرخد اغلب حرف هایی است که اصلا صحت ندارد. در 2 سالی که در استقلال بودم هرگز باند بازی ندیدم و فکر می کنم این بحث ها برای خراب کردن فوتبالیست ها مطرح می شود و اصلا صحت ندارد و مطرح کردن آن هم درست نیست.

 


تو در 2 سال گذشته پول زیادی از فوتبال در نیاوردی. این موضوع درست است؟
من تا زمانی که در آلانیا بودم پولم را به طور کامل گرفتم و تسویه حساب کردم. 

 


قرارداد تو در آلانیا اسپور کمتر از قراردادها در لیگ ایران بود؟
نه اینطور نیست. قرارداد من با آلانیا تقریبا هم تراز با قراردادهای ایران بود و اگر بیشتر نباشد کمتر هم نبود. البته این را بگویم که دلیل رفتن من مسائل مالی نبود و شخصیت من را هواداران استقلال به خوبی می شناسند. من اگر دنبال پول بودم پارسال از لیگ قطر پیشنهاد داشتم اما فعلا اولویت های من در فوتبال چیزی غیر از بدست آوردن پول است.

 

 


تو از 2 سال گذشته طلب زیادی از استقلال داری. این موضوع درست است؟
من خیلی دنبال این نیستم از مسائل مالی گله کنم و این را شما خودتان می دانید ولی واقعا باید یک جایی جلوی بعضی از مدیران در فوتبال گرفته شود. شما الان باید به بازیکنان حق بدهید هرچند که آنها قراردادهای بالایی می بندند اما یاد ندارم بازیکنی وجود داشته باشد که پول هایش را گرفته باشد. اگر هم قراردادها در فوتبال زیاد است برای چرخش مالی زیادی است که در آن وجود دارد که در ایران این چرخه نسبت به لیگ های معتبر اروپایی بسیار کمتر است. اما مدیرانی در فوتبال وجود دارند که پول نمی دهند و این اصلا توجیه پذیر نیست.

 


ولی به نظر بازیکنان ایرانی هم چندان حرفه ای نیستند و در واقع با کوچکترین مشکل مالی راه اعتصاب را در پیش می گیرند.
این حرف درستی نیست. آخرین مقصر این اتفاق ها بازیکنان و مربیان هستند. شما یک ساختار درست کنید و اگر بازیکن آن ساختار را رعایت نکرد او را جریمه کنید. ولی در فوتبال ایران هیچ ساختاری وجود ندارد و اصلا این اصول باشگاه داری درست نیست. در اینجا بازیکنان مجبور هستند اعتصاب کنند چون دست شان به جای دیگری بند نیست. اتفاقا بازیکنان ایرانی از این نظر از بازیکنان کشورهای دیگر بهتر عمل می کنند و تا آخرین لحظه کارشان را انجام می دهند. 

 


از این بحث دور شویم. آخرین دربی تو با پیراهن استقلال مربوط به بازی می شود که با نتیجه 4 بر 2 شکست خوردید. در آن بازی چه حسی داشتی؟
واقعا دوست نداشتم این سوال را از من بپرسید. تجربه خیلی تلخی بود، تجربه ای که دوست ندارم هرگز تکرار شود.

 


از نظر تو 4 برد پشت سر هم با ارزش تر است یا یک پیروزی 4 بر 2 که به نماد پرسپولیسی ها تبدیل شده است؟

راستش را بخواهید من از خیلی از کری های هواداری سر در نمی آورم ولی به طور قطع 4 پیروزی پشت سر هم در بی ارزش بسیار بیشتری دارد.

 


دوست داشتی در دربی این فصل که استقلال با نتیجه 3 بر 2 پیروز شد در زمین حضور داشتید؟
بازی را دیدم و از ته دل خوشحال شدم که استقلال توانست آن شکست را جبران کند و خیلی حس خوبی داشتم.

 


خیلی ها می گویند پیراهن شماره 10 استقلال فصل بعد برای تو کنار گذاشته شده است. قصد بازگشت به این تیم را داری؟
راستش را بخواهید در فوتبال و به ویژه فوتبال ایران هیچ چیز مشخص نیست و نمی دانم فصل آینده چه اتفاقی برای من خواهد افتاد. الان تمام تلاشم این است که 7 بازی باقی مانده را خوب برای نفت بازی کنم تا ببینیم برای فصل بعد چه اتفاقی رخ خواهد داد.

 


نیمکت نشینی نیم فصل اول در ترکیه تو را از آمادگی دور نکرده است؟
نه چون ما در ترکیه مدام بازی های دوستانه برگزار می کردیم و من بازی می کردم اما از بعد از بازی با گالاتسرای که تصمیم گرفتم جدا شوم دور از بازی بودم و 3 هفته به صورت انفرادی تمرین می کردم و این باعث شد کمی از شرایط بازی دور باشم.

 


از نظر تو قشنگ ترین گل نیم فصل اول  سوپر لیگ ترکیه گل تو به گالاتسرای است؟
گل های قشنگی زده شد اما به نظر من گل من از همه بهتر بود.(با خنده)

 

 

 


در ترکیه برابر مهمترین بازیکنی که به میدان رفتی کدام بازیکن بود؟
به طور قطع اشنایدر. او در نیم فصل اول زیاد خوب نبود ولی در بازی با ما که من به گالاتسرای گل زدم فوق العاده بازی کرد و حتی رسانه های ترکیه ای نوشتند که او به بازی ها برگشت.

 


فکر می کنی چقدر تفاوت بین بازیکنان ایرانی و ترکیه ای وجود دارد؟
من با اطمینان می گویم تا زمین های تمرینی و بازی در فوتبال ایران درست نشود امکان ندارد ما پیشرفت می کنیم. در فوتبال دنیا بازیکن هنوز پاس را دریافت نکرده است دنبال حرکت بدی است ولی در ایران بازیکن باید به این فکر باشد که با دو سه ضرب بتواند توپ را کنترل کند. طبیعی است در این شرایط کار تاکتیکی معنی ندارد.

 


تو در تعطیلات نیم فصل اول از پرسپولیس پیشنهاد داشتی، این موضوع را تایید می کنی؟
بعد از جدایی من از آلانیا اسپور و کنسل شدن قراردادم با تراکتورسازی چند باشگاه به دنبال جذب من بودند که پرسپولیس هم یکی از آنها بود. با این حال من همه جوانب را در نظر گرفتم و ترجیح دادم با نفت تهران قرارداد امضا کنم.

 

 


این که برانکوایوانکویچ به تو پیشنهاد داد، برای تو چه حسی داشت؟
هر پیشنهادی که بازیکن داشته باشد لذت بخش است و وقتی مربی بزرگی مثل برانکو تاییدت می کند، خیلی اعتماد به نفس بازیکن را بالا می برد.

 


فکر می کنی در شرایط فعلی و با وجود این تعداد مهاجم با کیفیت، می شود به تیم ملی دعوت شد؟
چرا که نه. من فکر می کنم اگر تلاشم را بیشتر کنم می توانم نظر آقای کی روش را جلب کنم و من هم تمام تلاشم را برای این موضوع می کنم.

 


تو اول فصل فکر می کردی استقلال اینقدر خوب بتواند نتیجه بگیرد؟
من از اول فصل بازی های استقلال را دنبال می کردم و همان زمان که تیم خوب نتیجه نمی گرفت احساس من به طور کلی این بود که تیم دارد کار درستی در زمین بازی انجام می دهد و خوشحالم که این تیم در این فصل اینقدر خوب نتیجه گرفت و نمایش خوبی هم داشت.

 


این که در نفت با علی دایی و محسن خلیلی، دو آقای گل سابق کار می کنی برای تو به عنوان یک مهاجم نوک مفید است؟
اصلا یکی از دلایلی که من به نفت تهران آمدم حضور آقای دایی بود اما متاسفانه شرایط نفت طوری است که کسی تمرکزی روی کارش ندارد. البته ما در تمرین مسائل مالی را فراموش می کنیم اما به هرحال شرایط آنطور که باید لذت بخش باشد، پیش نرفته است. امیدوارم بعد از عید همه چیز درست شود و بتوانیم بهتر کار کنیم.

 


بهترین بازی زندگی فوتبالت کدام بازی بود؟
بازی استقلال برابر تراکتورسازی در نیمه نهایی جام حذفی که با نتیجه 2 بر یک پیروز شدیم به من خیلی چسبید. لذت بخشی این بازی برای من به این دلیل بود که منصورخان پورحیدری بیمار بودند و قرار شد به ایشان نگوییم بازی چه ساعتی است چون دکتر استرس را برایشان ممنوع کرده بود. بعد از این که بازی تمام شد نتیجه را به ایشان گفتند و بعد از بازی هم من به ملاقات منصورخان رفتم و این بازی برای من بسیار شیرین بود.

 


چرا در بازی هایی که تو دربی بازی کرده ای، استقلال هرگز موفق به پیروزی نشده است؟
خب این فقط مربوط به من نبود و خیلی از بازیکنان فعلی در آن 4 دربی حضور داشتند و موفق به پیروزی نشدند.

 

 


تو در اولین دربی که بازی کردی موفق به گلزنی شد ولی استقلال شکست خورد. گل زدن در دربی چه حسی دارد؟
خب واقعا حس گل زدن در دربی قابل توصیفی نیست ولی کاش ما پیروز می شدیم تا این حس تکمیل می شد. متاسفانه شکست ما لذت این گل را از من گرفت.

 


بهترین خاطره سال 95 برای تو چه بود؟

بهترین خاطره گلی بود که به گالاتسرای زدم چون خیلی چیزها به خودم و البته خیلی ها ثابت شد. البته سال 95 بیشتر از موفقیت برای من تجربه خوبی داشت.

 


بدترین خاطره سال 95 ؟
فکر می کنم درگذشت منصورخان پورحیدری بدترین خاطره من از سال 95 بود.