اظهارات جهانبخش در مورد تفاوت میان فوتبال ایران و هلند

در تاریخ بیستم مرداد ماه سال ۱۳۷۲ در شمال کشور به دنیا آمد، اما در قزوین بزرگ شد. علیرضا جهانبخش فوتبالیست جوان، نخستین بازی ملی خود را برای تیم ملی دانش آموزان و در مقابل تیم ملی بلغارستان انجام داد و در اولین بازی ملی در رده بزرگسالان مقابل تیم تایلند در مقدماتی جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ به میدان رفت و اولین گل ملی خود را به تایلند زد.

اواخر بهار ۹۲ بود که لباس تیم NEC  در لیگ فوتبال هلند را پوشید و آن قدر خوب کار کرد که به عنوان برترین بازیکن دسته اول لیگ هلند برگزیده و برنده جایزه گاو طلایی شد. او دومین خارجی بود که پس از کیسوکه هوندای ژاپنی، این افتخار را کسب کرد. او در حال حاضر پیراهن باشگاه آلکمار را بر تن دارد.

گفتگو با علیرضا جهانبخش را در این گزارش بخوانید:

 متولدین مردادماه چه ویژگی‌هایی دارند؟

 فکر می‌کنم مهربان و مغرور هستند البته احساسی و خیلی دلسوز هم هستند. خودم خیلی بدقول هستم و این را تمام دوستانم می‌دانند. البته از وقتی به هلند آمدم سعی کردم خوش قول باشم و عادت بدم را ترک کنم.

 چطور فوتبالیست شدی؟

 من رشته‌های مختلفی مثل هندبال، آمادگی جسمانی، دو و میدانی و فوتسال را تا ۱۲ سالگی تجربه کردم. حتی به تیم ملی فوتسال نوجوانان هم دعوت شدم، اما فوتبال را بیشتر دوست داشتم. فوتبال را از قزوین شروع کردم. ۲ سال در قزوین در تیم پیام البرز قزوین و بعد از آن یک سال در باشگاه پرشین که در سوپرلیگ قزوین بود، به صورت حرفه‌ای بازی کردم. بعد از آن در تیم پایه داماش تست دادم و وارد آن باشگاه شدم.

 پشیمان نیستی؟

 نه تنها پشیمان نیستم بلکه خدا را از این بابت شکر می‌کنم.

 چطور سر از هلند درآوردی؟

 برای مسابقات زیر ۱۹ سال آسیا به امارات رفته بودیم، با اینکه نتیجه خوبی نگرفتیم، بعد از بازی‌ها تماسی با من گرفته شد و پیشنهاد بازی در هلند را دادند که من هم برای پیشرفت فوتبالم از آن استقبال کردم.

 از انتخابت راضی هستی؟

 بله. انتخاب‌هایی که انجام می‌شود یکی از دلایل پیشرفت است. در این بین مشورت با آن‌هایی که تجربه دارند خیلی اهمیت دارد. باید دید چه کسی مشورت می‌دهد و چه کسی به یک بازیکن کمک می‌کند. انتخاب اشتباه می‌تواند بازیکن را ۲ سال عقب بیندازد.

۲ سالی که در این سطح از فوتبال اروپا جبرانش سخت است. بازیکنانی که با ما در تیم جوانان حضور داشتند، همگی در لیگ برتر می‌درخشند. همگی سعی دارند تا پیشرفت کنند، هر کدام هم مسیری را انتخاب کردند. بازی‌های آن‌ها نوید روز‌های خوبی را می‌دهد، نوید روز‌هایی که به مراحل بالاتر برسند و دوباره پیشرفت کنند. فقط یک شرط دارد، این که انتخاب‌های درستی انجام بدهند.

خانواده مخالف حضورت در خارج از کشور نبودند؟

 مادرم دوست داشت ایران بمانم و کنار خانواده باشم. پدرم هم علاقه داشت به پرسپولیس بروم، اما من دوست داشتم به اروپا بروم و تصمیم گرفتم این اتفاق بیفتد. پدر و مادرم هم قانع شدند. آن زمان امیر عابدینی که مدیرعامل داماش بود خیلی حمایتم کرد. او روی تصمیم تاثیر زیادی داشت و البته امیر هاشمی مقدم هم از هلند تماس گرفت و دلگرمم کرد و به من اطمینان داد که در نایمخن موفق می‌شوم.

با مهدی مهدوی کیا هم صحبت کردم و او هم اروپا را پیشنهاد داد و تاکید کرد اگر به هلند بروم پیشرفت می‌کنم. البته اوایل خیلی سخت بود، اما کم کم عادت کردم و الان هم از شرایطم در آلکمار رضایت دارم. خدا را شکر زندگی ام در هلند خیلی بهتر شده و راضی هستم. ۲ سال در نایمخن برای من خوب گذشت، هم در شهر نایمخن و هم از نظر شرایط فوتبالی همه چیز خوب بود.

الان هم به آلکمار آمده ام، وضعیت خوب است و رفته رفته شرایطم بهتر هم می‌شود. این مسائل خیلی روی فوتبال تاثیرگذار است، چون اگر شرایط زندگی خوب باشد مطمئنا به دنبال آن با آرامشی که هست فوتبال آدم بهتر می‌شود.

 در کودکی حسرت داشتن چیزی را داشتی؟

پدرم، چون در شرکت دوچرخه سازی کار می‌کرد در سالگرد ۵ سالگی ام یک دوچرخه به من هدیه داد. البته همیشه دوست داشتم یک نفر برایم پلی استیشن بخرد، اما هیچ وقت به آرزویم نرسیدم. البته به کسی نگفتم، اما واقعا گران بود و من هم در نوجوانی پول خریدش را نداشتم.

 اینکه در ابتدا به فوتبال حرفه‌ای عادت نداشتی تو را اذیت نمی‌کرد؟

چرا. چون مثل یک کارمند از ۸ صبح تا زمانی که تمرین تمام شود در باشگاه هستیم. اگر ۲ نوبت تمرین باشد تا حدود ساعت ۶ بعد از ظهر در باشگاه می‌مانیم. اوایل که عادت نداشتم خیلی سخت می‌گذشت. من نزدیکی‌های آمستردام زندگی می‌کنم و باید برای تمرین به آلکمار بروم. برای پیمودن این مسیر هر روز نزدیک ۳۰ تا ۴۰ دقیقه در راه هستم و رانندگی می‌کنم. اینجا گواهینامه هلندی گرفته ام تا مشکلی برای رانندگی نداشته باشم. البته می‌توانستم گواهینامه ایرانی ام را هم بین المللی کنم، اما اعتبار آن ۶ ماه دیگر تمدید می‌شود، به همین دلیل اینجا امتحان رانندگی دادم و گواهینامه گرفتم.

 در کودکی بچه شلوغی بودی؟

زیاد. یکی از سرگرمی‌های ما موقع دوچرخه سواری، این بود که تورنمنت دوچرخه سواری می‌گذاشتیم و یک خاطره بد هم از تورنمنت‌ها و کورس گذاشتن‌ها دارم. من تازه ۲ روز بود که دوچرخه خریده بودم در کوچه خودمان با یکی از دوستانم کورس گذاشتم. قرار بود از اول تا آخر کوچه را رکاب بزنیم که اتفاقا اول هم شدم، به انتهای کوچه که رسیدم خوشحال بودم و می‌خندیدم که یک لحظه برگشتم ببینم دوستم چقدر با من فاصله دارد، برگشتن من همانا و تصادف کردنم با تیر چراغ برق همان! دوچرخه ام خراب و صورتم زخمی شد.

 خوشبختانه شنیدیم پس از عمل جراحی مادرتان توسط پروفسور سمیعی حال ایشان خوب است.

بله خدا را شکر. الان مادرم وضعیت خوبی دارند، می‌خواهم از باشگاه آلکمار و سرمربی تیم تشکر کنم که در این مدت یار و یاور من بودند، وضعیت مرا درک کردند و اجازه دادند بیشتر پیش خانواده و مادرم باشم.

روز‌های سختی بود که به خیر و خوشی تمام شد، باید از پروفسور سمیعی تشکر ویژه داشته باشم، چون در هر جای دنیا که باشد هموطنان خودش را در ارجحیت قرار می‌دهد.

 تیم ملی هم که به جام جهانی صعود کرد و حالا همه انتظار صعود از گروهش را دارند.

 مردم فکر می‌کنند ما صعود خیلی آسانی به جام جهانی داشتیم، اما واقعا این طور نبود. ما با کار گروهی و رابطه خوب بین بازیکن و مربی توانستیم به این موفقیت برسیم. می‌خواستیم هر روز در هر بازی بهتر شویم و سطح فوتبال ایران را بالاتر ببریم. امیدوارم بتوانیم بازی دوستانه بزرگی داشته باشیم تا حضور موفقی هم در جام جهانی داشته باشیم.

 انتظارات از تیم ملی خیلی بالا رفته، این کار اصلا آسان نیست، صعود به دور دوم کار دشواری است. با این حال فکر می‌کنم بازی‌های تدارکاتی بزرگ و آمادگی مناسب عوامل مهمی برای بالا بردن کیفیت تیم باشد. تیم‌های جام جهانی با مرحله انتخابی متفاوت هستند. ما در دوره قبل (جام جهانی ۲۰۱۴) عملکرد خوبی داشتیم، اما برای صعود کافی نبود.

 بازی در هلند چه چیزی به فوتبالت اضافه کرد؟

 از وقتی به فوتبال هلند آمدم چیز‌های زیادی از فوتبال یاد گرفتم که مهم‌ترین آن نظم بود. هلندی‌ها فوتبال را در سنین پایه به بازیکنان نوجوان یاد می‌دهند. خوشبختانه من در ۱۸ سالگی به هلند آمدم که سال خوبی محسوب می‌شود. قبل از آن در لیگ ایران بازی کردم و باید بگویم از نظر امکانات، فرق بسیار زیادی بین ایران و هلند است.

اینجا تمرینات منظم است و شرایط خیلی خوبی برای پیشرفت بازیکنان وجود دارد. علاوه بر آن از نظر تاکتیکی هم طبیعتا تفاوت‌هایی وجود دارد. ما در ایران برای چیز‌های ساده مثل توپ، مشکل داریم و اینجا چنین چیز‌هایی ابدا مطرح نیست.

 در هلند مشکل زبان نداری؟

 در هلند حدود هشتاد درصد مردم انگلیسی صحبت می‌کنند، من هم، چون به زبان انگلیسی مسلط ترم به این زبان با آن‌ها صحبت می‌کنم. البته زبان هلندی را هم متوجه می‌شوم.

 چند تا خواهر و برادر هستید؟

یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به نام محمدرضا دارم که او هم فوتبال بازی می‌کند.

 کلام پایانی؟

از خانواده ام و تمام مربیانم تشکر می‌کنم.