بازیکن سابق استقلال: خیلی از نزدیکانم فوت کردند

بختیار رحمانی بازیکن کردزبان تیم پیکان که پدر، مادر و همزبانانش در غرب کشور درگیر زلزله شده‌اند بسیار ناراحت و نگران بود.

به همین بهانه دقایقی با رحمانی همکلام شدیم.

خیلی از نزدیکانم فوت کردند

متأسفانه خیلی از نزدیکان و پدر و مادرم در سرپل ذهاب هستند و از همه بدتر اینکه خیلی از اعضای فامیلم فوت شده‌اند. متأسفانه در شهر سرپل ذهاب آپارتمان‌هایی که در مسکن مهر بودند و عده‌ای آنجا زندگی می‌کردند بیشترین آسیب و صدمه را دیده‌اند و کشته‌های زیادی داده‌اند. شرایط این آپارتمان‌‌ها به گونه‌ای بوده که فقط پایه‌های آن‌ها باقی مانده‌ است.

حتی تماس تلفنی هم به دشواری برقرار می‌شود

تلفن‌‌ها و راه‌های ارتباطی با زلزله‌زدگان بسیار سخت انجام می‌شود. پس از شنیدن خبر فقط دو بار توانستم با دشواری بسیار زیاد با برادرم تماس بگیرم و از اوضاع پدر و مادرم خبر بگیرم.

زلزله شدید شهرمان را زیر و رو کرده

زلزله 3/7 ریشتری واقعاً شدید بوده و شهرمان سرپل ذهاب را زیر و رو کرده است. من با پدر و مادرم حرف زدم. پدرم خیلی ناراحت بود و مادرم هم در کرمانشاه گیر کرده و به دلیل مسدود بودن جاده‌ها فعلاً برای برگشتن از کرمانشاه با مشکلات بسیاری مواجه شده است.

فاجعه در روستاها عمیق‌تر است

در روستا‌های اطراف شهر‌های زلزله‌زده شرایط بسیار بدتری حاکم است و روستا‌ها به کل از بین رفته‌‌اند. در این بین روستای زادگاه پدرم که از آنجا خاطرات بسیاری داشتیم تقریباً کاملاً از بین رفته، اتفاقی که بسیار دردناک است.

با بازیکنان کردزبان صحبت کردم

با چند بازیکن کردزبان و دوستانم نظیر وریا غفوری، کاوه رضایی و چند بازیکن دیگر صحبت کردم. خوشبختانه زلزله به شهر زادگاه وریا غفوری در سنندج آسیبی وارد نکرده و با کاوه رضایی هم که صحبت کردم مشکلی برای خانواده‌اش به وجود نیامده است.

مردم به لحاظ معیشتی در مناطق زلزله‌زده مشکل دارند

زلزله‌زده‌ها به لحاظ معیشتی با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند. از مردم می‌خواهم کمک‌های خودشان را هر چه سریع‌تر به مناطق زلزله‌زده ارسال کرده و به یاری هموطنان‌شان بشتابند.

نیاز شدیدی به خون وجود دارد

در اینستاگرام خودم هم مطلبی قرار دادم و در آن از هموطنانم خواستم تا به یاری زلزله‌زدگان بشتابند. آسیب‌دیدگان نیاز شدیدی به خون دارند خصوصاً گروه خونی O منفی.

برادرم تا حدودی خیالم را راحت کرد

خیلی نگران پدر و مادرم بودم اما خوشبختانه برادرم در شهرمان است، همین موضوع موجب شد تا برادرم به اوضاع پدر و مادرم به خوبی رسیدگی و مشکلات را کمتر کند. ان‌شا‌ءا... بعد از بهتر شدن اوضاع، خانواده‌ام به تهران می‌آیند.‌