واکنش مهاجم استقلال به ناکامی آبی پوشان در گلزنی

فرشید اسماعیلی درباره مصدومیت بازیکن مشکی‌پوشان، اقدامش برای کمک به او، روند گل نزدن‌های استقلال و ... صحبت‌هایی را مطرح کرد که در زیر می خوانید:

* در صحنه‌ای که سجاد دانایی مدافع مشکی‌پوشان روی زمین افتاد، به یک‌باره سمت او رفتی و دهانش را باز کردی. در مورد این صحنه چه توضیحی داری؟

وقتی من و جابر برای توپ به هوا پریدیم، این بنده خدا بین ما گیر کرد. وقتی پایم به او برخورد کرد، متوجه شدم که این ضربه به کجای بدن او برخورد کرده است. مانده بودم مدافع مشکی‌پوشان چطور بین ما گیر کرده بود و اصلا چرا آنجا حضور داشت. اگر فیلم بازی را یک بار دیگر ببینید، متوجه می‌شوید که هنوز سرم به زمین نخورده، به صورت او نگاه کردم و به سمتش رفتم. وقتی دیدم او نفس نفس می‌زند و دهانش را بسته، خیلی سریع دستم را گذاشتم تا دهانش بسته نشود. باور کنید دستانم زخمی شده است. وقتی دستم را گذاشتم، تا آخرین لحظه رها نکردم تا مبادا اتفاق بدی بیفتد و به هوش بیاید. کسی هم حواسش به دانایی نبود، حتی گلر مشکی‌پوشان. وقتی این اتفاق افتاد، به جابر انصاری گفتم بیا و کمک کن. وقتی دکتر ستوده و پزشکان دیگر آمدند و متوجه شدم خون از دماغش بیرون آمده و سر و صدا می‌کند، خیالم راحت شد که اتفاق بدی نیفتاده است. خیلی حالم بود و پیش خودم گفتم یعنی آدم کشته‌ام؟

*  یعنی فکر کردی برای او اتفاقی افتاده است؟

بله، خیلی حالم بد شده بود. به علیرضا مرزبان گفتم تو را خدا این بازیکن را تعویض کن، دیدید که خیلی زود هم تعویض شد. اگر برای مدافع مشکی‌پوشان اتفاقی می‌افتاد، خودم را نمی‌بخشیدم. بعد از آن صحنه، عصبانی بودم و طور درگیری شده بودم. طوری شوکه شده بودم که نمی‌دانستم باید چه کار کنم. پیش خودم فکر می‌کردم خدایا من باعث شدم اتفاقی برای این جوان بیفتد، جوانی که فکر می‌کنم اولین بازی رسمی‌اش در لیگ برتر بود.

* از کجا می‌دانستی که باید جلوی بسته شدن دهانش را بگیری؟

در کلیپ‌ها دیده بودم که اگر چنین اتفاقی بیفتد، بازیکنان چه کار می‌کنند. در آن صحنه، توپ به جای دیگری رفته بود و زمانی که زانویم به کمرش برخورد کرد، او گیج شد و روی زمین افتاد. سرم را چرخاندم، دیدم که دندانش را به هم می‌سابد. به خاطر همین دستم را گذاشتم تا دهانش بسته نشود.

* بگذریم، چرا این همه موقعیت خراب می‌کنید؟

خودتان بازی را دیدید، 13 موقعیت گلزنی داشتیم، اما نمی‌دانم چرا توپ‌ها وارد دروازه نشدند. اینکه مردم بگویند چرا سجاد شهباززاده و جابر انصاری توپ‌ها را گل نمی‌زنند، درست نیست. خود من هم یک موقعیت خوب خراب کردم. هیچ بازیکنی دوست ندارد موقعیت گل خراب کند. همه دوست دارند گل بزنند. مگر می‌شود 13 موقعیت داشته باشی، اما هیچ کدام وارد دروازه نشود؟ یا توپ مهدی قائدی به تیر دروازه بخورد؟

* به خاطر همین بیشتر بازیکنان در صفحه شخصی‌شان نوشته بودند: خدایا حکمتت چیست؟

دقیقا، خدایا حکمتت چیست، نمی‌دانم.

* البته استقلال به نسبت به گذشته بهتر و با برنامه‌تر بازی می‌کند. آیا خودتان این تغییرات را حس می‌کنید؟

صد در صد این تغییرات را می‌بینیم. نه فقط من، بلکه همه بازیکنان. شرایط استقلال عوض شده و هر تیمی جلوی ما بازی می‌کند، مالکیت با استقلال است. امیدوارم شرایط بهتر شود و بتوانیم از موقعیت‌های‌مان استفاده کنیم.

* خودت هم کم موقعیت از دست نمی‌دهی!

نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که توپ‌های‌مان گل نمی‌شود. فکر می‌کنید بازیکن بدش می‌آید توپش گل نشود؟ بازیکن می‌آید که گل بزند. بارها فیلم بازی با سیاه‌جامگان را دیدم و پیش خودم گفتم اگر ضربه سرم را طور دیگری زده بودم، شاید توپ وارد دروازه شده بود.

* با حضور وینفرد شفر، پست بازی‌ات تغییر کرده و یک خط جلوتر بازی می‌کنی. از این مسئله راضی هستی؟

خودتان می‌دانید که در استقلال در پست‌های مختلف از هافبک دفاعی گرفته تا دیگر پست‌ها بازی کرده‌ام. امسال هم نزدیک خط حمله بازی می‌کنم و مشکلی ندارم. هر جا که کادر فنی بخواهد بازی می‌کنم.