مسبب مریخی شدن سام درخشانی و پیمان قاسمخانی!

 اگر سریال‌های کمدی دهه‌های 70 و 80 را مرور کنیم، رامین ناصرنصیر یکی از چهره‌هایی است که در آن سال‌ها با نقش‌های آرام، اما بانمکش درخشید و معروف شد. «جنگ 77»، «ساعت خوش»، «پشت کنکوری‌ها» و... باعث شد تا این بازیگر در مدت کوتاهی به یکی از چهره‌های محبوب تبدیل شود و در یادها بماند. آن سال‌ها انتظار داشتیم که شاهد کارهای بیشتری از رامین ناصرنصیر باشیم. هرچند که در سال‌های اخیر، او را در نقش‌های کمتر اما متفاوت‌تری دیده‌ایم. رامین ناصرنصیر به تازگی بازی کوتاه اما جالب توجهی در سریال « روزی روزگاری مریخ » هم داشت که از کارهای قبلی‌اش متمایز بود. به این بهانه سراغ این بازیگر رفتیم. در ادامه حاصل گفت‌وگوی خراسان را با این بازیگر می‌خوانید.
چه شد که در سریال «روزی روزگاری مریخ» حضور پیدا کردید؟
نقشم در سریال «روزی روزگاری مریخ» کوتاه، اما مهم بود. علت اصلی که آن را پذیرفتم، سابقه دوستی‌ام با پیمان قاسمخانی بود که به سال‌ها پیش و آن زمانی برمی‌گردد که هردو نفرمان خیلی معروف نبودیم.
یعنی بدون این‌که فیلم نامه را بخوانید آن را قبول کردید؟
پیمان، قبل از این‌که سریال را بنویسد ذهنیت کلی برای سریال داشت. به من گفت اگر قبول کنی که در سریال باشی، بر اساس ویژگی‌های تو این نقش را می‌نویسم. او بازی در نقش یک دکتر یا بهتر است بگویم یک دانشمند مجنون را پیشنهاد داد و من هم پذیرفتم. موضوع سریال هم همان طور که از اسمش پیداست، یک کمدی فانتزی است که در فضا و مکان خیالی می‌گذرد. در این سریال، پای شخصیت اصلی داستان طی یک ماجرای پیچیده، به کره مریخ باز می‌شود و این دکتر که من ایفاگر نقش آن هستم، مسبب حضور این شخصیت در مریخ است. نقشم با این‌که کوتاه است، اما جای مهمی قرار گرفته. به رغم کوتاهی، اما چون کار خاص و متفاوتی بود و به دلیل سابقه رفاقتم با پیمان قاسمخانی وارد این کار شدم، وگرنه قبول نمی‌کردم.
«روزی روزگاری مریخ» یک سریال فانتزی است که در کشور ما کمتر به آن توجه می‌شود. فکر می‌کنید مردم‌مان درباره کارهای فانتزی چه نظری دارند؟
چند روزی مشغول کار بودم و شخصا بازخوردی درباره «روزی روزگاری مریخ» نگرفتم، اما می‌دانم مردم ما از قصه‌هایی بیشتر استقبال می‌کنند که خودشان را در آن ببینند و همذات پنداری کنند. البته «روزی روزگاری مریخ» با کارهای دیگر فرق داشت. چون ادعای بازنمایی واقعیت را ندارد و از اساس، سراغ نمایش فانتزی و تخیلی می‌رود و تماشاگر هم تکلیف خودش را می‌داند.
«روزی روزگاری مریخ» را نویسنده‌ای نوشته که قبلا با سریال «مسافران» در تلویزیون این نوع فضای تخیلی را امتحان کرده است. به نظرتان کار موفقی است؟
هنوز پیام یا نظری درباره «روزی روزگاری مریخ» برایم ارسال نشده است، اما نظرات زیر پست‌های اینستاگرامی درباره سریال به دو دسته تقسیم می‌شود. عده‌ای خیلی آن را می‌پسندند، اما عده‌ای هم اصلا نمی‌پسندند و حد وسطی وجود ندارد. طبیعی هم هست. بعضی‌ها سلیقه و گرایش به سمت موضوعات فانتزی و تخیلی دارند و بعضی‌ها هم فضای واقعی را دوست دارند و این سریال، حد وسطی از مخاطب را ندارد. «روزی روزگاری مریخ» مستقیم سراغ تخیل می‌رود که مخاطب خاص خودش را دارد.
جزو چهره‌های شناخته‌شده طنز هستید اما در سال‌های اخیر، کارهای کمتری از شما در تلویزیون دیده می‌شود. علت این کم‌کاری چیست؟
فقط من کم‌کار نشده‌ام و خودِ تلویزیون هم میزان تولیداتش افت کرده است. کارهای تولیدی تقریبا منحصر شده به مناسبت‌ها و ایام خاصی مثل ماه رمضان، نوروز و کارها خیلی کم شده است. به ویژه در زمینه کمدی که من بیشتر فعالیت می‌کردم، کارهای تولیدی افت بیشتری داشته است. سال‌های پیش، سریال‌های کمدی طولانی شبانه داشتیم اما الان این چیزها را نداریم که دلیلش را باید از مدیران بپرسید. مدتی است که زمان زیادی از برنامه‌های تلویزیون با سریال‌های قدیمی پر می‌شود.

مسبب مریخی شدن سام درخشانی و پیمان قاسمخانی!


نظرسنجی‌هایی که در سال‌های اخیر منتشر شده، نشان می‌دهد میزان مخاطب بسیاری از کارهای تکراری و قدیمی، برابر یا حتی بیشتر از کارهای جدید است.
بله قبول دارم. همچنان که تعداد کارها کمتر شده، کیفیت کارها هم کم شده و شاید دلیل اصلی‌اش مشکلات اقتصادی باشد. وقتی بودجه کمتری به کارها تعلق می‌گیرد، مجبورید در انجام کارها تعجیل کنید تا هزینه‌هایتان کمتر شود. یا ناچار می‌شوید سراغ آدم‌های درجه‌چندم بروید تا دستمزد کمتری بدهید. در خیلی از کارها برای جلوی دوربین و قاب اصلی کار، سراغ بازیگران مطرح می‌روند، اما برای بقیه عوامل و پشت صحنه از عوامل ارزان استفاده می‌کنند. نویسنده، کارگردان، بازیگر، فیلم بردار و عوامل هم وقتی نیروی تازه‌کار باشند حاضرند با دستمزد کمتر، کار کنند تا رزومه‌ای برای خودشان بسازند، ولی نتیجه ضعیفی می‌شود.
این شرایط برای تلویزیون است ولی در سال‌های اخیر در نمایش خانگی شاهد کارهای خوبی بوده‌ایم.
به نظرم کارهای نمایشی در همه بخش‌ها شرایط خوبی ندارد و فضای پرتهدیدی وجود دارد. از یک طرف در تلویزیون به دلیل مسائل مالی و به ویژه تغییرات مدیریتی که می‌خواهند همه چیز را بررسی کنند، فعلا کارها متوقف شده است. در نمایش خانگی هم تهدیدهایی برای پلتفرم‌های آنلاین صورت گرفته و صحبت از تعطیلی آن‌هاست. سرمایه‌گذاران فعلا دست نگه داشته‌اند تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد. سینما هم که از قبل حالش خوب نبود. این‌ها باعث شده رکود عجیبی به وجود بیاید که شایسته فضای فرهنگی نیست. در صورتی که در بحران‌‌های اجتماعی، یکی از مهم‌ترین عوامل تلطیف فضا همین سرگرمی‌هاست، ولی آن هم دچار بحران شده است