به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، ایران در تمام دورانها به دلایل متعدد مورد توجه کشورهای غربی و بعضاً تعرض آنها قرار گرفته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که دست اجانب از کشور کوتاه شد، کشور همیشه و در همه حال مورد تهدید کشورهای غربی قرار گرفته و از هر فرصتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی استفاده کردهاند. هالیوود معروفترین اثر خود را در سال ۱۹۹۱ یعنی تنها چند سال پس از پایان جنگ فیزیکی ایران و عراق آغاز کرد و با ساخت فیلم بدون دخترم هرگز جنگ روانی علیه ایران را با هدفگذاری مشخص شروع کرد. فیلمی که ایران را محیطی بسته و غیرقابل تحمل برای زنان به نمایش میگذارد. بسیاری از آثاری که در طول سالها تولید شد شاید از محصولات هالیوود نباشد اما مورد حمایت آمریکا قرار گرفته و در بسیاری از جشنوارهها نیز مورد توجه هیئت داوران بوده است.

تعدادی از فیلم‌هایی که علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی ساخته شده، توسط کارگردانان ایرانی الاصل مقیم خارج از کشور(از جمله آمریکا و اروپا) بوده است، این کارگردانان بدون اطلاع کافی از شرایط ایران و با توجه به پیش فرض‌های خود آثاری را خلق کردند و از هنر صنعت سینما که بهترین رسانه تبلیغی در دنیای امروز به شمار می‌آید بهره برده و به مقاصد پلید خود که معرفی چهره‌ای نامناسب و دور از واقعیت از ایران بوده است، رسیده‌اند. از جمله آثار ساخته شده در این زمینه می‌توان به فیلم‌های ‌ «سنگسار ثریا‌»(سیروس نورسته)، «پرسپولیس» و «خورش آلو با مرغ»(مرجان ساتراپی)، «زنان بدون مردان»(شیرین نشاط)، «روسری طلایی»(بهمن نصیری)، «شرایط»(مریم کشاورز) و… اشاره کرد که همگی فضایی دور از واقعیت جامعه ایران را به تصویر می‌کشد. آثار مستند بسیاری هم با این رویکرد ساخته شده، از آن جمله «روزهای سبز»(حنا مخملباف) و «در بازار دو جنس»(سودابه مرتضایی) را می‌توان برشمرد.

روز گذشته رئیس سازمان سینمایی کشور ساخت فیلم پنج میلیاردی «لاله» را در مقابل فیلم‌هایی که علیه ایران با بازیگران و به زبان انگلیسی ساخته می‌شوند، دانست و از آن به عنوان پروژه‌ای که بتواند در این مسیر موفق عمل کند یاد کرد. این درحالی است که کارگردانی برای ساخت این فیلم - که قرار است در مقابله با فیلم‌های ضد ایرانی قد علم کند - انتخاب می‌شود که خود بیش از ۲۰ سال است که در خارج از کشور به سر می‌برد و از سال ۱۹۸۲ با عنوان تهیه‌کننده و کارگردان در هالیوود ایران‌ستیز حضور پیدا کرده است و تاکنون بیش از ۱۴ اثر در کسوت‌های مدیر تولید، تهیه‌کننده و کارگردان خلق کرده است که از جمله می‌توان به «خانه کجاست»، «برنج خونی»، «چشم لس‌آنجلس»(تهیه‌کننده و کارگردان)، «خاطرات کفش قرمز»، «قصری به نام حقیقت» و «دستان خدا»(تهیه‌کننده) و… اشاره کرد.

کارگردانی برای مقابله با فیلم‌های ضد ایرانی انتخاب شده است که خود در هالیوود فعالیت کرده است، این در حالی است که جواد شمقدری در اولین کنفرانس «هالیوودیسم و سینما» اعلام کرد: تفکر صهیونیستی در زیربنای مثلثهالیوود تدوین‌‌کننده تمام تفکرات اقشار مختلف از کارگر تا نخبگان جامعه است. در این شرایط چگونه کارگردانی برای ساخت فیلمی در مقابله با فیلم‌های ضد ایرانی تعیین می‌شود که خود سال‌ها در کسوت تهیه‌کننده و کارگردان فعالیت کرده و فعالیتش ادامه داشته است.

وی در ادامه صحبت‌هایش در نشست کنفرانس هالیوودیسم و سینما ابراز امیدواری می‌کند که به راهکارهای مبارزه با الگوی تفکر صهیونیستی منجر شود. در این جا این سوال مطرح است آیا با انتخاب این کارگردان می‌‌توان به نتیجه‌ای که مد نظر رئیس سازمان سینمایی است رسید؟ در شرایطی که بسیاری از کارگردانان مطرح سینمای ایران که سال‌هاست در ایران کار و زندگی کردند و تمام مناسبات ایران را می‌شناسند بیکار هستند، چرا باید کارگردانی از هالیوود ساخت این پروژه که این‌قدر برای کشور اهمیت دارد و حتی اضافه شدن بودجه آن به دلیل حضور بازیگران خارجی و انگلیسی زبان برای آقایان در شرایط امروز جامعه _ که در تحریم و اوضاع نابسامان اقتصادی به سر می‌بریم _ مهم نیست، می‌توان با این کارگردان به آن هدف از پیش تعیین شده رسید؟ آیا در ساخت چنین فیلمی هدف‌گذاری درست و از پیش تعیین شده‌ای صورت گرفته یا تنها به دلیل سفارش یا تامین بودجه خارجی توسط کارگردان ساخت این فیلم به او سپرده شده است؟

اینجاست که باید بپرسیم آیا فیلمنامهای که توسط یک نویسنده هالیوودی و اسدالله نیکنژاد نوشته شده و جلیل عرفانمنش (یکی از مشاوران رئیس سازمان سینمایی) آن را بازنویسی میکند، میتواند رسالت خود را به خوبی به انجام برساند و فیلمی در مقابل فیلمهای تاکنون ساخته شده ضد ایرانی از جمله بدون دخترم هرگز، ۳۰۰، اسکندر، کشتیگیرو ... باشد و الگویی تفکری در این زمینه برای ساخت آثار بعدی فراهم کند؟