به گزارش افکار نیوز،اين نويسنده انتقاد از برخي مسايلي كه در فضاي اجتماعي ميبينيم را از ديگر مسايلي كه خداحافظ بچه به آنها ميپردازد دانست اما تاكيد كرد: نقد در فضاي داستان اتفاق ميافتد و روايت داستاني، اهميت بيشتري دارد.

ابوالحسنی، اشاره‌ای نیز به کمبود سریال‌های ماورائی روی آنتن داشت.

ابوالحسنی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره‌ی پیشرفت متن فیلمنامه، گفت: متن سریال تمام نشده و من همچنان مشغول نگارش آن هستم. هر چند بخش‌های باقیمانده مربوط به هفته‌‌ی آخر ماه رمضان است.

*** انتقاد به پزشکان و پرستاران

او درباره‌ی اعتراض صنف پرستاران به سریال «خداحافظ بچه» نیز خاطرنشان کرد: این مساله دیگر تکراری شده است، چرا که فقط معتادان و قاچاقچیان هستند که صنف ندارند وگرنه درباره هر شغل یا صنفی سریال بسازیم درباره‌اش اعتراض می‌شود.

او ادامه داد: من به شدت با اخلاق پزشکی مشکل دارم و به نظرم پزشکان ما در اخلاق پیشرفت نکرده‌اند؛ البته این حرفی که می‌زنم کلی است وگرنه ممکن است در مورد همه‌ی آدم‌ها این طور نباشد و استثنائاتی هم وجود داشته باشد. نقدمان در مورد پرستاران نیز می‌تواند نقد درستی باشد، هر چند بخشی از این رفتار پرستاران در سریال بیشتر به خاطر افزودن بار طنز به داستان بود.

*** سال گذشته، همه ماوراء زده شده بودند

ابوالحسنی که سال گذشته سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» را با موضوعی ماورایی نوشته بود، درباره‌ی اینکه امسال هیچ سریال ماورایی روی آنتن وجود ندارد، گفت: این مساله به تصمیمات مدیریتی تلویزیون مربوط می‌شود. اول اینکه خود ما که سریال را می سازیم و یا می‌نویسیم نمی‌دانیم که شبکه‌های دیگر چه سریالی را می‌سازند به علاوه اصلا مشخص نیست آیا کارمان در ماه رمضان روی آنتن می‌رود یا نه.


خداحافظ بچه
او افزود: سال گذشته استثنائا می‌دانستیم که سریالمان ماه رمضان پخش می‌شود و وقتی فهمیدیم دو شبکه دیگر سریال ماورایی دارند، حیرت کردیم. در نتیجه‌ی این سریال‌ها بود که همه ماورا زده شدند. اما امسال می‌گویند که چرا سریال ماورایی پخش نمی‌کنیم. هر چند که سال گذشته با اینکه سریالمان ماورایی بود دوست داشتم یک قصه رئال را بنویسم.

*** از قصه به مضمون می‌روم، نقد در بستر داستان اتفاق می‌افتد

این نویسنده تاکید کرد: اصولا من از مضمون به سراغ داستان نمی‌روم بلکه در ابتدا قصه‌ای را پیدا می‌کنم و بعد می‌بینم در این قصه چه مضامینی را می‌توانم بگنجانم که هم جنبه سرگرمی و داستان‌گویی داشته باشد و هم اینکه حرفی در آن زده باشیم.

در این قصه هم سعی کردم قصه‌ی خوبی را پیدا کنم که بضاعت این را داشته باشد که هم لحظات خنده‌دار و هم لحظات گریه‌دار داشته باشد. در جریان داستان هم تحقیق کردم که مساله فرزندخواندگی چگونه است و چطور یک خانواده به سرپرستی یک کودک می‌رسند. این کار مراحل زیادی دارد که به نظر من باید تسهیل شود. تا خانواده‌هایی که چراغشان خاموش است و بچه‌هایی که بدون سرپرست نگهداری می‌شوند به یکدیگر برسند.

ابوالحسنی خاطرنشان کرد: من آدم‌ها و مسایل آن‌ها را در کنار یکدیگر می‌بینم و همیشه می‌خواهم قصه درست جلو رود تا بتوانم آدم‌های قصه را به خوبی تعریف کنم و شخصیت‌ها خودشان قصه را جلو ببرند. اگر در این میان فرصتی دست داد به نقد اوضاع هم می‌پردازم اما اگر نشد مهمترین چیز برای من داستان است؛ چرا که مهمترین ویژگی سریال سرگرم‌کنندگی است. در غیر این صورت کسی سریال را نمی‌بیند درست مثل شکلاتی که باید در یک جعبه زیبا بسته‌بندی و پیچیده شود تا مخاطب از آن استقبال کند.

*** به ژانر اصلی داستان، وفادار نبودیم

نویسنده سریال «خداحافظ بچه» درباره‌ی ژانر سریالش و اینکه آیا قصد داشته لحظات مفرح را به منظور کم شدن بار تلخی سریال بگنجاند نیز توضیح داد: اشکالاتی که در مورد ژانر وجود دارد قبول دارم. وقتی به نگارش سریال شروع کردم با این هدف بود که یک سریال مفرح و خنده‌دار را بنویسم و با بامزگی‌هایی که درون قصه قرار می‌دهم، تماشاگر را خیلی ناامید نکنم و به او امید بدهم. اگر تماشاگر ناراحت نشد و امیدش را از دست نداد، توانسته‌ام این کار را انجام دهم ولی اگر نه در کارم موفق نبوده‌ام.

او تاکید کرد: ما به ژانر اولیه که تصمیم آن را گرفته بودیم وفادار نبودیم. قرار بود داستان یک داستان مفرح باشد ولی به دلیل لحظات غم‌انگیزی که در آن وجود داشت، نتوانستیم به ژانر اولیه وفادار بمانیم. در واقع ما ژانر را فدای مردم کردیم. هر چند خود من قصه‌های تلخ را دوست ندارم. با این حال چون برخی مسایل کلید محرک داستان بودند تمام تلاشم را کردم تا در عین باورپذیری فضای مفرحی را برای مخاطب به وجود بیاورم.

ابوالحسنی همچنین در پاسخ به ممنوعیت پرداختن به تلخی‌ها در مجموعه‌های تلویزیونی نیز توضیح داد: تصمیم تلویزیون این است که این اتفاق نیفتد. چون فضا به سمت سیاه شدن پیش می‌رفت و این مساله خوب هم نیست چون فردی که خسته و با مشکلات زیادی از سر کار می‌آید در سریال‌های تلویزیونی هم باید درد و غصه آدم‌های دیگر را می‌دید به همین دلیل سعی کردم فضای طنز را همواره در سریال «خداحافظ بچه» حفظ کنم.

او اشاره‌ای هم به شخصیت‌های قصه کرد و افزود: بهروز، شخصیت بامزه‌ای در قصه است. جلوتر که برویم شخصیت‌های بامزه دیگری در قصه هستند مثلا سعی کردیم با حضور آتیلا پسیانی و حدیثمیرامینی(در نقش رعنا) فضا را لطیف کنیم تا بار غم در قصه نماند؛ هر چند امیدواریم و حضور بچه در قصه سعی شده توسط مرتضی و لیلا حفظ شود.

***‌ نظارت علیرضا افخمی و مجید میرمیران

نویسنده‌ی سریال «خداحافظ بچه» در ادامه‌ی سخنانش از تیم تولید و نظارت که بر عهده‌ی مجید میرمیران و علیرضا افخمی بود، گفت و افزود: حتی نام مجید میرمیران در تیتراژ هم نیست اما او و علیرضا افخمی روی کار ما نظارت داشتند و ایده‌های بسیار خوبی را دادند و اجازه ندادند تا کار از کنترل خارج شود. به اعتقاد من بیش از نیمی از کار را این دو انجام دادند و درصد باقیمانده متعلق به همه عوامل دیگر است.

او درباره‌ی با همکاری با منوچهر هادی که نخستین تجربه سریال‌سازی‌اش را تجربه می‌کند نیز گفت: منوچهر هادی چند ۹۰ دقیقه‌ای و دو فیلم سینمایی ساخته و من در سری اول «عملیات ۱۲۵» با او که قرار بود بخشی از کار را کارگردانی کند اما این اتفاق نیفتاد آشنا شدم. منوچهر هادی فکر بازی دارد و ما در طول سریال همیشه با هم مشورت می‌کردیم. رابطه‌ی ما نیز همیشه مثبت بود هر چند خیلی از ایده‌های من با او فرق داشت و نظراتمان ممکن بود موافق نباشد اما نتیجه‌ی رابطه ما مثبت بود.

*** به دنبال یک پایان‌بندی خوبم که کسی نتواند حدس بزند

سجاد ابوالحسنی در بخش دیگری از سخنانش درباره‌ی پایان‌بندی سریال توضیح داد: اینکه هر قسمت یک بچه بیاید و برود ممکن است تماشاگر را نگران کند اما قطعا همیشه این طور نیست و آدم‌ها و فضای جدیدی وارد سریال می‌شوند که تعلیق زیادی را برای مخاطب به وجود می‌آورند.

او اظهار امیدواری کرد که «خداحافظ بچه» پایان‌بندی خوبی داشته باشد و ادامه داد: در حال حاضر پایان‌بندی ندارد اما دنبال یک پایان خوبم که کسی نتواند آن را حدس بزند.


خداحافظ بچه
*** «دزد و پلیس» سعید آقاخانی هم خوب بود، اما سریال ما خانوادگی بود

او بار دیگر بر این مساله تاکید کرد که گروه تولید نمی‌دانستند که قطعا برای ماه رمضان پخش می‌شود و ادامه داد: حتی می‌شنیدم که سریال سعید آقاخانی بسیار خوب است و تا زمانی که تیزر «خداحافظ بچه» را روی آنتن ندیدم نمی‌دانستم سریال ما پخش می‌شود اما حس می‌کنم که چون سریال ما جنبه‌ی خانوادگی بیشتری داشت انتخاب شد. به علاوه به خاطر وجود بچه در سریال خانم‌ها سریال ما را دنبال می کنند و زمانی که آن‌ها سریال را ببینند مرد خانه هم نمی‌تواند شبکه را عوض کند.

*** ژانر از دستم در رفت!

ابوالحسنی همچنین تاکید کرد: مطمئنا سریال ما هم نقاط ضعفی دارد و بدون نقطه ضعف نخواهد بود. یکی از آنها ژانر است که از دستم در رفت و رعایت نکردم اما دلیلش این بود که می‌خواستم باورپذیر باشد هر چند می‌شد ژانر را حفظ کرد و باورپذیری‌اش را از بین نبرد اما به هر حال مسایلی مثل زمان مطرح است؛ مثلا من به جای یک هفته یا چند روز فقط یک روز فرصت داشتم یک سکانس را بنویسم. زمانی پیش می‌آید که مجبوریم بین چند مورد یکی را انتخاب کنیم و ما همراهی تماشاگر را انتخاب کردیم.

او تاكيد كرد: عنصر اميدواري كه در همه سريال سعي كردهام آن را حفظ كنم به نظر بهترين قسمت كار است كه كارگردان و دو بازيگر اصلي آن را فهميدند. ليلا و مرتضي به خوبي از عهدهي نقش برآمدند و به نظرم زن و شوهري شدند كه باورپذيري آنها براي انجام كارهايي براي بچهدار شدن زياد است. حتي شهرام حقيقتدوست هم كه از او انتظار نداشتم به خوبي از عهدهي نقش برآمد و مهراوه شريفينيا نيز نقشش را به خوبي ايفا كرد.