به گزارش افکارنیوز به نقل از شهر، داريم برميگرديم به دوران فيلمفارسي؛ فيلم فارسي تعريفش اين است كه مولفههايي همچون داستانپردازي عجولانه، قهرمان سازي، رقص و آواز کابارهاي بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولي، عشقهاي غيرواقعي، حادثه پردازي و غيره دارد. در اين فيلم هم فقط صحنههاي مربوط به كافه حذف شده است وگرنه از دسته فيلمفارسي كه روي پرده رفته است. به واسطه شوخيهايي كه در اين فيلمها وجود دارد، بازار اقتصادي خوبي دارند ولي الان استقبال از اين فيلمها كم شده و مشخص شده كه مخاطب ديگر از اين مدل فيلم خوشش نميآيد و اين فيلمهاي سينمايي نتيجه نمي‏دهد.

مهمترین موضوع در این مسأله؛ مقاطع سیاست‌های سینمایی است که اجازه می‌دهد اینطور فیلم‌ها ساخته شود. از روی فیلمنامه، کارگردان و بازیگران می‌توان فهمید که این اثر چه خروجی خواهد داشت! ولی به هرحال در مقطعی روی فیلم‌هایی سیاست‌گذاری نمی‌شود و بی‌محابا در مورد این نوع فیلم‌ها تصمیم‌گیری می‌شود.

خروجی این فیلم‌ها هم فرقی با فیلم‌فارسی ندارد؛ برای اینکه این فیلم‌ها محتوا ندارد. فقط ممیزی‌هایی روی آن در حدی اعمال شده که عناصری چون کافه و از این قبیل چیزها ندارد ولی از نظر کلی و شکل همان فیلم‌فارسی هستند.


در عین حال این فیلم‌ها خاصیت سرگرم‌کنندگی هم ندارند. چون ذائقه مخاطب اینطور فیلم‌ها را نمی‌پسندد. گرچه حتی برهه‌ای از زمان هم اگر اینطور فیلم‌ها مخاطب داشت. در هر حال باید برنامه‌ریزی درستی انجام دهیم؛ حداقل چیزی به عنوان سرگرمی به مردم ارایه شود. وگرنه این دسته از فیلم‌ها نمی‌تواند مخاطب را جذب کند.

خیلی از مخاطبان سینمای ایران شاید خیلی به حرف منتقدها گوش نکنند ولی در هر حال تصمیم درست می‌گیرند. در واقع زمانی این فیلم‌های کمدی می‌توانند موفق باشند که یک حرفی برای مردم داشته باشند اما با تکرار شدن شوخی‌های کلامی در نمایش اتفاق تازه‌ای نمی‌افتد. بنابراین فیلم‌های کمدی به رشد آدم‌ها باید کمک کنند که این گونه از فیلم‌ها این ویژگی را ندارند.

در واقع هیچ جنبه‌ای از این فیلم نمی‌تواند چیزی در بر داشته باشد. فقط با تکیه کردن به شوخی‌های کلامی و خلاقیت‌های فردی که این بازیگران در هر فیلم، حضور دارند و در فیلم به کار می‌برند، مخاطب را خسته می‌کند.

در این فیلم‌ها داستان‌ها از یک خط و فرمول واحد پیروی می‌کنند و وقتی آن فرمول لو رفت، در نتیجه؛ مخاطب هم اقبالی نشان نمی‌دهد. در پیدا کردن رگ خواب مخاطب، این موضوع اهمیت دارد که بفهمید؛ مخاطب چه چیزی نیاز دارد و این یک کار فنی و حساسی است اما تجربه نشان داده؛ فیلم‌هایی که تقریبا با احترام به دغدغه‌های مردم، سراغ موضوعات اجتماعی و مورد توجه مردم رفته‌اند، با استقبال روبرو شده‌اند.

این را هم باید یادآور شد؛ اگر فیلمی که مخاطب زیادی داشت؛ لزوما فیلم خوبی نمی‌تواند باشد و همینطور اگر فیلمی نتوانست با مخاطب ارتباط برقرار کند؛ لزوما فیلم بدی نیست. اینها شرط لازمند اما شرط کافی نیستند.


رضا منتظری
نويسنده و منتقد سينما