افکارنیوز: به عنوان مثال فامیل دور مجموعه كلاه قرمزی را به عنوان آدمی عجول و مضطرب میشناسیم و وقتی او مدام تكرار میكند شما درباره من چی فكر میكنین این جمله كاملا همراستا با ویژگیهای رفتاریاش قرار میگیرد. فامیل دور نگران قضاوت دیگران است و میخواهد خودش را اصلاح كند.
بچه موشهای عزیز گفتم یا نگفتم
در این مطلب سراغ عروسکهایی رفتهایم که «تکیهکلام» های ماندگار و خاطرهانگیزی داشتهاند. مرور فهرست این عروسکها نشان میدهد که اتفاقا بیشترشان جزو شخصیتهای معروف و محبوب تلویزیونی هستند.
عروسکی میتواند تکیهکلام داشته باشد که واجد هویتی مستقل باشد. این عروسک با تکرار یک کلمه یا جمله منحصربهفرد خودش را در ذهن مخاطب ماندگار میکند و جذابیت کل اثر را بالا میبرد.
به عنوان مثال «فامیل دور» مجموعه «کلاه قرمزی» را به عنوان آدمی عجول و مضطرب میشناسیم و وقتی او مدام تکرار میکند «شما درباره من چی فکر میکنین» این جمله کاملا همراستا با ویژگیهای رفتاریاش قرار میگیرد. فامیل دور نگران قضاوت دیگران است و میخواهد خودش را اصلاح کند.
جملاتی که در این مطالب میخوانید توسط عروسکها بیان شده و تا مدتی سر زبانها افتادهاند. برخی عروسکها، دیالوگهایشان را در مسیر قصه گفتهاند و برخی در ترانه تیتراژ.(مثل آقبابا در مجموعه هادی و هدی و کار در مجموعه کار و اندیشه)
مرور دوباره این تکیهکلامها ما را به دنیای پرخاطره عروسکهای تلویزیونی پرتاب میکند.
مجموعه کلاه قرمزی
کلاه قرمزی: سلین: سلام / خوفین: خوبین / اکشال نداره: اشکال نداره / جوف آب: جوب آب / اهین: بله / آی مرجی: آقای مجری / خوگشل: خوشگل / محسولیت: مسئولیت / سلط: سطل، نفص: نصف / تولد عید شما مبارک / دیگه تهنا نیستیم / سلام الاغ عزیز حالت چطوره؟ / میخوام برم تلفزیون.
پسرخاله: چی گفتی؟ نه فقط میخوام ببینم چی گفتی؟ … مگه چیه؟ … عیده دیگه، همه باید به هم کمک کنیم. میخوای برم نون بگیرم؟ میخوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟ خب گناه داره، دلم سوخت، بچه است، نمیتونه بگه چی میخواد.
پسرعمه زا: کلاه قرمزی هوووووووو… چی جوری شد؟ یک بار دیگه بوگو. ها؟ ما نمیفهمیم ای چی میگه.
فامیل دور: آقای مجری، سال نوتون مبارک، صد سال به این سالها، هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، آقای مجری! نخوردیم نون گندم، دیدیم که دست مردم… بهرام که گور میگرفتی همه عمر، دیدی که چگونه «دور» بهرام گرفت! در بستنی رو باید بست، راه رفتنی رو باید رفت.
همساده: خرد و خاکشیر شدیم آغو، لهله شدیم، داغون، به خاک سیاه نشستمها.
جیگر: گفتم یا نگفتم؟
خونه مادربزرگه
مادربزرگه: جانقربان.
هاپوکومار: صاحب، کرداهه(او لهجه هندی داشت و صاحبش را گم کرده بود.)
مدرسه موشها
نارنجی: ایش، حالم به هم میخوره از این بچه موشهای بیتربیت.
دم باریک: موش موشک من، میخوره غصه، که نمیتونه بره مدرسه.
گوش دراز: دیو، دیو، دارم میشنوم، صدای پای یک موش بزرگ را میشنوم.
معلم: بنشینید بچه موشهای عزیز!
خوش خواب: من کیام؟ اینجا کجاست؟
سنجد
سنجد: برمیگردم.
زیزیگولو
زیزیگولو: امیر آقای جمالی و آقای پدرآقا را با تشدید و آهنگ خودش تلفظ میکرد، مادرخانومی زیزی گولو هیچ وقت هیجانزده نمیشد. مثلا وقتی دید آقای جمالی از یک بلندی افتاد، گفت: آقای جمالی مرد! او جملهای داشت که وقتی آن را میخواند، اتفاقات عجیب و غریب میافتاد. جملهاش این بود: زیزی گولو آسیپاسی درا کوتا تا به تا.
کار و اندیشه
کار: من کارم، من کارم… بازو و نیرو دارم… هر چیزی رو میسازم… از تنبلی بیزارم…
منبع: جام جم آنلاین
شناسه خبر:
۱۲۹۵۰۶
تکیهکلامهای عروسکی!
عروسکی میتواند تکیهکلام داشته باشد که واجد هویتی مستقل باشد. این عروسک با تکرار یک کلمه یا جمله منحصربهفرد خودش را در ذهن مخاطب ماندگار میکند و جذابیت کل اثر را بالا میبرد.
۰