به گزارش افکارنیوز به نقل از ايسنا، مرتضي مميز روز ۴ شهريور ماه سال ۱۳۱۵ در تهران به دنيا آمد و هفت سالي ميشود كه در روستاي كردان از توابع كرج آرام گرفته است.

بنیاد ممیز نیز در تمام این هفت سال، آذر ماه را بهانه‌ای برای مرور سال‌های حضور پیر گرافیک ایران بهانه می‌کند و شمع‌های تولد او را بدون هیاهویی خاموش می‌کند.

***

اما سال ۸۵ و در اولین جشن تولدی که در خاموشی ممیز در خانه هنرمندان ایران برپا شده بود، هنرمندان زیادی از از جایگاه و تاثیر ممیز سخن گفتند.

بن باس - دوست هلندی مرتضی ممیز و بنیان‌گذار و رییس آرشیو طراحان گرافیک هلند – در آن برنامه که به بهانه هفتاد سالگی پیر گرافیک ایران برپا شده بود، ممیز را طراح پرکار و معلمی خوانده بود که مرگش خیلی‌ها را افسرده کرد؛ کسی که وجود و توانایی‌اش را با دیگران برای بهتر شدن دنیا تقسیم کرد.

او در عین حال تاکید کرده بود که ممیز نه تنها در قلب، نوشته، داستان و گفت‌وگوهای ماست، در گفته‌ها و زندگی ما هم هست؛ از مرتضی برای سهمش در زندگی خودمان تشکر می‌کنیم.

***

آلن لوکرنک - دیگر طراح بین‌المللی - نیز در همان مراسم ممیز را طراح بزرگ، جهانی و نیز طراحی که به حقیقت و خرد جمعی و تقسیم مزایای کار گرافیک با دیگران اعتقاد دارد، دانسته و تاکید کرده بود که او سهم بزرگی در معرفی طراحی گرافیک ایران داشته است.

او که از دوستان صمیمی ممیز بود، در همان مراسم عنوان کرده بود: تصور می‌کنم مرتضی هم همچون همه‌ی ما با کارکردهایی که در دنیا وجود دارد، توانست خود را بهتر بشناسد. او به‌عنوان یک ایرانی در سال‌های ۵۰ درحالی که ایران از سنت خطاطی و تصویرسازی بهره‌مند بود، به گرافیک توجه نداشت، با هدفی که داشت، متوجه شد که این هنر چقدر مهم است و ضروری است آن‌را در کشورش توسعه دهد.

وی اضافه کرد: به‌خوبی در کارهایش وقتی در فرانسه تحصیل می‌کرد، مشاهده می‌شود، مثل هر طراحی تحت تاثیر چند مکتب، حتا مکتب‌های در تضاد با هم، بود. از گرافیک سوییس و پوسترهای لهستانی تاثیر می‌گرفت.

به اعتقاد او، ممیز دقت و ارتباط منظم و دقیق را از گرافیک سوییس و آزادی را که در پوسترهای لهستان بود، کسب کرده بود. دستش را آزاد می‌گذاشت؛ برای کارهای خلاق تحت تاثیر مکتبی بودن، لزوما کپی گرفتن نیست. او گمان می‌کند که این سنت اساسا در ایرانی‌ها نیست که از کپی کردن به تاثیر گرفتن برسند.

لوکرنک در بخش دیگری از آن سخنرانی گفته بود: مرتضی متعلق به ایران بود. سعی می‌کرد با قوانینی که در طراحی سویسی بود و با درک از گرافیک پوستر لهستانی کار کند، اما پیش از هر چیز گرافیست ایرانی بود و خیلی زود کارهایش به‌خاطر تازگی، تفاوت و ایرانی بودن در دنیا جا باز کرد؛ بخصوص تایپوگرافی که قبلا کار نشده بود. بسیار زود به‌عنوان نخستین ایرانی توانست به‌عضویت انجمن انجمن‌های طراحی بین‌المللی درآید.

این طراح فرانسوی در عین حال با مرور تلاش‌های ممیز در ارتقای گرافیک ایران، یادآور شده بود: از همان ابتدا ممیز می‌دانست که تحصیلات چقدر برای این رشته مهم است. چقدر جنگید تا این رشته را از سلطه‌ی نقاشی درآورد و به رسمیت بشناساند و بهترین طراحان را به‌عنوان استاد دعوت کند و نتیجه مشاهده می‌شود و طراحی گرافیک ایران یکی از متحرک و بااصالت‌ترین رشته‌هایی است که به‌سرعت جایگاهی را در دنیا به‌خود اختصاص می‌دهد.

این گرافیست بین‌المللی تصریح کرد که هیچ چیز ابدی نیست؛ مثل مکتب‌ها؛ مکتب لهستان از بین رفت، حتا اگر نقش پررنگی را بازی کرده باشد. کسی چه‌می‌داند که این اتفاقی که در ایران افتاده، چقدر دوام پیدا کند، اما معتقدم از بین نمی‌رود چون خوب تعلیم داد شده و اعضای انجمن برای نگه‌داری آن می‌کوشند و تاریخچه‌ای چون ممیز پشت سرخود دارند.

آلن لوکرنک در جشن تولد ۷۰سالگی پیر گرافیک ایران گفته بود: احترام می‌گذارم به ممیز به‌عنوان طراح گرافیک درجه یک و گرافیست مدرن؛ احترام به خاطر پایه‌گذاری گرافیک در دانشگاه تهران، بیشتر از هر چیزی به‌عنوان یک انسان به او احترام می‌گذارم که با هوش و ذکاوتش گرافیک ایران را جذاب و خاص کرد. بدون هوش، ذکاوت و قلب رئوف او این امر امکان ندارد. کمتر کسی در قلبم به راحتی جا می‌گیرد و افتخار می‌کنم که دوست او هستم.

***

اما در آن مراسم که اولین جشن تولد ممیز بدون حضور این هنرمند بود، آیدین آغداشلو نیز حرف‌های بسیاری زد.

آغداشلو، ممیز را از هنرمندان معاصری دانست که ذره‌ای در حقش فروگذار نشده و گفته بود: همه چیز از یاد می‌رود، ولی مردم اصیل و فرهنگ‌دوست ما در یاد می‌دارند که وامدار چه کسی و چه کسانی هستند. آدم‌ها، مکتب‌ها، سبک‌ها، شیوه‌ها پدیدار می‌شوند، قد می‌افرازند و از میان می‌روند و آن‌چه باقی می‌ماند، معنا و مفهوم تداوم زندگی هنرمند و یا فرهنگ در طول تاریخ معاصر است.

او با اشاره به این‌که گفته می‌شود گرافیک با ممیز آغاز شده و درعین حالی که لقبی که برای ممیز تثبیت شده از یاد نمی‌بریم، یادآور شد: بخشی از ممیز آغازگر نوعی از نگاه به گرافیک گذشته و تجدید حیات و جان بخشیدن به آن است، والا کسانی که تصاویر زیبای چاپ سنگی دوره قاجار را خلق کردند، بودند و چه کسانی که با سعی فراوان به‌رغم نبودن وسایل و امکانات کافی با مشقت بسیار گرافیک را به‌عنوان هنری فرعی و در جوار نقاشی راه بردند.

او تاکید کرد که دید واقع‌گرایانه و نقادانه را که سعی کرده در همه عمر داشته باشد، نگه ‌داشته، یادآور شد: گرافیک ایران از دهه‌ی بعد از شهریور ۲۰ نوع دیگری شد و آفاق‌های جدیدی را تجربه کرد. رنجی که گرافیست‌های اجرایی، نه طراحان ما بردند، مثال‌زدنی است. چگونگی یافتن زبان تکثیر و امانت را به‌درستی منتقل کردن، امری است که نباید هیچ‌گاه از یاد برد. گرافیست‌های معتبر قبل از ممیز نقاشان بزرگی بودند و حرکت موازی نقاشی - گرافیک به‌صورت مرسوم وجود داشت. مهمترین عرصه‌ گرافیکی کاری بود که در زمینه‌ی تصویرگری انجام می‌شد. دوره‌ای که استاد محمد بهرامی، استاد بیوک احمری و مرحوم دولو تصویرگری می‌کردند، یکی از دوره‌های تعیین‌کننده در تاریخ معاصر گرافیک ایران است که از یاد رفته و مغفول مانده است.

این نقاش معاصر در عین حال گفته بود: اهمیت عمده‌ی شخصیت ممیز به‌عنوان مهمترین گرافیست‌های تاریخ معاصر ما این است که در دروه‌ی مناسبی ظهور کرد. دوره انتظار ورود جریان هوا و خون تازه در رگ‌های گرافیک معاصر ایران. اقتصاد کمی پیشرفته‌تر بود، امکانات فنی و اجرایی افزون و امکان مراوده، خارج از کشور بیشتر بود و فرهنگ ایران مخصوصا در دهه‌ی ۴۰ آمادگی کامل داشت که برای هواهای تازه‌ جایی باز کند. به‌همین دلیل گرافیستی از نوع مرتضی ممیز، از همان دوره به‌عنوان اولین نمونه ذکر و شناخته می‌شود.

به‌گفته‌ی آغداشلو، جسارت ممیز درهم شکستن مجموعه‌ی زیبایی‌شناسی پیش‌فرض‌شده‌ای بود که گرافیک ایران به آن خو کرده بود؛ به‌همین دلیل است که شگفتی، تعجب و ناباوری با کار او آغاز می‌شود. ممیز قطعا یکی از جسورترین گرافیست‌های تاریخ معاصر ایران است. در کنار این جسارت و جامع‌الاطراف بودن، یک گرافیست فرهنگی بود؛ هرچند یک گرافیست تبلیغاتی، ‌تجاری می‌توانست باشد و در جاهایی هم بود. در هر بخشی که در گرافیک می‌شد کار کرد، ممیز کار کرد. من خودم را به‌عنوان گرافیست، همیشه تصویرگر دانستم، اما هیچ‌وقت خودم و بسیاری دیگر را از حیثجامع‌الاطراف بودن در کار با ممیز دهه‌ی ۴۰ مقایسه نمی‌کنم.

***

به گزارش ایسنا، ممیز فارغ‌التحصیل رشته نقاشی از دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دارای گواهینامه طراحی غرفه و ویترین و معماری داخلی از مدرسه‌ی عالی هنرهای تزیینی پاریس بود.

او مدیر هنری و طراح گرافیک نشریاتی چون ایران آباد، کتاب هفته، کیهان هفته، فرهنگ کاوش نگین، فرهنگ و زندگی، رودکی، فصل‌نامه خاورمیانه، گفت‌وگو و پیام امروز بوده و مسؤولیت طراحی صحنه و لباس ۱۴ تئاتر و دو فیلم سینمایی را به‌عهده داشت. بسیاری از پوسترهای رویدادها و بیلبوردهای فیلم‌های سینمایی مطرح را او طراحی کرده است.

چهل‌وپنج سال تلاش بی‌وقفه در عرصه‌ی گرافیک معاصر ایران، ایجاد تشکل حرفه‌یی طراحان گرافیک، خلق فضاهای جدید طراحی، مدیریت هنری و گرافیکی بسیاری از نشریات معتبر ایران، طراحی صحنه و مطرح ساختن گرافیک ایران در صحنه‌های بین‌المللی و بالاخره تدریس و… از ممیز چهره‌ای منحصربه‌فرد و فراتر از مرزهای ایران ساخت.

ممیز کارگردان و طراح سه فیلم کوتاه نیز بود و طراحی و نقاشی، طراحی روی جلد، طراحی اعلان و نشانه‌ها، حرف‌های تجربه و سایر مقاله‌ها، ازجمله تالیفاتش به‌شمار می‌رود.

جایزه‌ و نشان رتبه‌ نخست دانشگاه هنرهای زیبا، دیپلم بینال پوستر ورشو، جایزه طراح شاعر از فستیوال فیلم کن، دیپلم برای فیلم یک نقطه سبز از فستیوال مسکو، فیلم برگزیده‌ی جشنواره سینمایی بیروت و جایزه ممتاز نمایشگاه طراحی امروز از نشان درجه‌ی یک دولتی، جمله افتخارهایی است که در کارنامه‌ی این چهره‌ی ماندگار هنر ایران ثبت شده است.

او سرانجام بهدليل ابتلا به بيماري سرطان پروستات و عوارض ناشي از آن پنجم آذرماه ۸۴ در بيمارستان آبان درگذشت.