افکار

- آخرین تقاضاهایی قاتل پای چوبه دار، اجرای حکم از سوی اولیای دم، شیون مادر قاتل پس از اجرای حکم، درخواست مردم برای اجرای سریع حکم جنایتکاران و خونسردی مرد جنایتکار از مهمترین حاشیه های این اعدام بود.

* ساعت یک بامداد چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، خیابان شهید مدنی بالاتر از چهارراه نظام آباد. ماموران کلانتری در حال نصب داربست در محل اجرای حکم هستند. محل اجرای حکم، محلی است که کارگران فصلی هر روز آنجا می نشینند تا کاری پیدا کنند و شب با دست پر به خانه بروند.

*در محل بنری سفید رنگ نصب شده که بر روی آن بزرگ نوشته شده است: محل اجرای حکم قاتلان دختران شرق تهران معروف به شکارچی.

* با گذشت ساعت کم کم بر تعداد ماموران حاضر در محل افزوده می شود. همزمان محل اجرای حکم حصار کشی می شود.

*ساعت ۴ صبح یکدستگاه جرثقیل وارد محوطه می شود تا ساعتی دیگر حکم مرد جنایتکار را اجرا کند.

* هوا سرد است اما ماموران در حال جنب و جوش هستند تا مراسم در امنیت کامل برگزار شود.

* ماموران یگان امداد در اطراف محل اجرای حکم مستقر شدند. ماموران راهنمایی و رانندگی نیز از ساعت پنج صبح خیابان مدنی را بستند که البته با اعتراض تعدادی از رانندگان عبوری روبه رو شد.

عقربه های ساعت ۵ صبح را نشان می داد. حدود هزار نفر در محل اجرای حکم ایستاده بودند که هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد. خیلی از آنها حتی نمی دانستند جرم مرد اعدامی چیست. برخی هم خیال می کردند عامل جنایت خیابان مدنی قرار بود اعدام شود.

* احمد ۳۵ ساله می گفت: شنیدم قرار است یک قاتل را اعدام کنند. حقش است. باید این جنایتکاران را به سزای اعمالشان رساند تا جامعه امنیت پیدا کند.

* پیرزنی گفت: خدا به پدر و مادر این دو دختر صبر بدهد. کلی تلاش کنی فرزند بزرگ کنی بعد یک نفر از خدا بی خبر بیاید و دسته گل زندگیت را پرپر کند.

* ساعت ۵ و ۳۵ دقیقه پزشک قانونی وارد محوطه اجرای حکم شد.

* در محل دیگری نیز وصیت نامه قاتل گرفته می شود.

*ساعت ۵ و ۴۱ دقیقه بود که اولیای دم مقتولان وارد محوطه اجرای حکم شدند.

، ۱۰ دقیقه بعد هم سرپرست دادسرای جنایی تهران همراه قاضی اجرای حکم خود را به محل اعدام مرد جنایتکار رساندند.

*ساعت ۵ و ۵۵ دقیقه قاتل را به محل اجرای حکم آوردند. البته ناهماهنگی در محل ورود خودرو باعثشد دوباره خودروی حامل مرد اعدامی از محوطه خارج و از در دیگری وارد شود.

*سرانجام ساعت ۶ و ۷ دقیقه طناب سفید دار بر قلاب جرثقیل بسته شد و سه دقیقه بعد قاتل پای چوبه دار قرار گرفت.

* باران شدیدی نیز شروع به باریدن کرده بود و حاضران زیر باران منتظر اجرای حکم مرد جنایتکار بودند.

* علی سعی می کرد خونسرد باشد و فقط می گفت: پشیمانم. او در آخرین لحظات هم از اولیای دم تقاضای بخشش داشت.

* پس از قرائت قرآن، حکم مرد اعدامی خوانده شد. در این حکم آمده بود: از تاریخ ۳۰ آبان سال ۸۴ تا خرداد سال ۸۵ در اتوبان شهید باقری و شرق تهران ۱۰ فقره جرح عمدی با چاقو و سرقت اموال دختران گزارش شد. در این میان دو نفر از قربانیان جان خود را از دست دادند. علی در آخرین سرقت گوشی تلفن همراه یکی از قربانیان را سرقت کرد که ۱۶ خرداد ۸۵ با ردیابی های پلیسی دستگیر شد. او در بازجویی ها به قتل دو دختر و مجروح کردن هشت تن دیگر اعتراف کرد. قاتل در باره دو قتلش گفت: " ندا را وقتی وارد خانه شد تعقیبش کرده و یک ضربه چاقو به شکم او زدم. اعظم را هم وقتی در حال صحبت با تلفن در پرایدش بود، در داخل خودرو با چاقو زدم. " پس از محاکمه علی در شعبه ۷۱ دادگاه کیفریاستان تهران، قضات او را به ۲ بار قصاص محکوم کردند که شعبه ۴۲ دیوان عالی کشور حکم مجازات او را تائید کرد. قاتل انگیزه اش از این کار را سرقت و تنفر از دختران اعلام کرده است.

* ساعت ۶ و ۲۰ دقیقه با کشیدن چهارپایه از زیر پای قاتل از سوی یکی از اولیای دم زندگی او برای همیشه بسته شد.

*با اجرای حکم اعدام صدای شیون و زاری از دو گوشه محل اجرای حکم بلند شد. از یک سوی اولیای دم بودند که با فریاد و گریه خواستار مرگ قاتل بودند و سوی دیگر مادر قاتل در مرگ پسرش زاری می کرد.

* پس از مرگ قاتل، خواهر یکی از مقتولان به مهر گفت: خواهرم بی گناه کشته شد. اجرای حکم این قاتل در ملاءعام باعثمی شود تا افرادی که نقشه های مجرمانه در سر دارند متوجه سزای عمل خود شوند و دیگر خواهر در سوگ خواهرش اشک نریزد.

پس از حدود ۲۵ دقیقه جسد به پائین منتقل شد و با تائید مرگش از سوی پزشک قانونی، آن را به آمبولانسی که در محل بود منتقل کردند.