سلوک
  • شخصیت امام خمینی، هم از حیث ساخت و تربیت و هم از حیث نگاه و پرداخت به معرفت‌های قدیم و جدید و هم از حیث تلاقی با الگوهای شاخص انسانی- الهی دارای وجه تطوری و تحولی ممتازی است. با اینکه امام از استوانه‌های استوار اخلاقی، فقهی و فلسفی استفاده کردند اما هیچ‌گاه از هیچ‌کدام به نفع هیچ کدام منصرف نشده، بلکه آنها را از زاویه‌ای بالاتر، درگیر و در تعامل با هم می‌دیدند.

  • مرحوم قاضی از نجف به کربلا برای زیارت تشرّف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عبّاسیّه و عبور از در صحن، در آن دالانی که میان در صحن و خود صحن است و نسبتاً قدری طویل است، شخص دیوانه‌ای با ایشان می‌گوید: «أبوالفضل کعبۀ اولیاء است.»

  • علامه طهرانی می فرمودند: بارى، یک روز براى ما، مرحوم آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی نقل مى‏ کرد که در مرحله اى از مراحل سیر و سلوک، حال عجیبى پیدا کردم و بدین کیفیّت بود که نفس خود را افاضه کننده علم و قدرت و رزق و حیات به جمیع موجودات مى‏دیدم، بدین قسم که هر موجودى از موجودات از من مدد مى ‏گیرد، و من مُعطى و مُفیض فیض وجود به ماهیّات امکانیّه و قوالب وجودیّه هستم.

  • اما در زهد و سلوک قرآنی، داشتن انواع محبوب ها جایز است، چرا که انسان می خواهد زندگی کند، منتها به این صورت که تمام محبوب های مشروع را در دل خود راه بدهد و محبت خدا را هم در دل جا بدهد، مشروط بر اینکه، محبت خدا یک سر و گردن از بقیه محبوب ها بلندتر باشد که اگر یک وقت میان حبّ خدا و حبّ مال و غیر تضادی پیش آمد، آن را به پای حبّ خدا قربان کند.