دلنوشته احساسی علی شمخانی برای آیت الله هاشمی رفسنجانی

شمخانی در آن متن تعابیر عجیبی نظیر «پرواز گوارایت فرمانده» و «جامانده از قافله شهیدان» برای هاشمی استفاده کرده است.

 

گفتنی است عملکرد آیت الله هاشمی در 10 سال پایانی عمرشان نظیر خاطره گویی‌های یک نفره از امام، فتنه پیچیده 88، ماجرای گفتمان به جای موشک و ... در افکار عمومی ثبت است.

لازم به ذکر است شمخانی از ابتدای دولت روحانی به این سمت منصوب شد و تا خردادماه امسال یعنی پس از گذشت حدود دوسال از شروع دولت آیت الله رئیسی هم عهده دار این مسئولیت بود.

 متن کامل دلنوشته شمخانی را در ادامه خواهید خواند:

بسم الله الرحمن الرحیم

پرواز گوارایت فرمانده. بالاخره نوبت تو هم رسید چریک پیر! پریدنی شدی همسنگر! عادت به استقبالت داشتیم نه بدرقه، چون همیشه بودی، آنجا که سربازهای بی ادعا در کوچه پس کوچه های جهاد، کلید طلایی باغ آسمان را جستجو می کردند. رفتنت هم چون بودنت شور و حماسه و استثناء بود و قاعده همدلی برای زنده نگهداشتن نهضت. چون همیشه، گوشه ای در میان مردم در فرصتی که برای آخرین وداع با تو داشتم به گفتگو و درد و دل بی تکلف با هم میهنان نجیبی گذشت که محبت و قدر شناسی و عشق به ملک و مملکت را سوگمندانه فریاد می کردند وچه زیبا ما را به خودمان فرا می خواندند.  می دانی که ما کهنه سربازها نسبتی با تملق و تکلف و چاپلوسی نداریم و این شرافت، گوهری است که در دکان سیاست بازان خریداری ندارد. راستی چقدر خنده دار است عیار اندکت را عده ای به امید شفقتی یا طمع در عنایتی، بسیار بخوانند و خنده دارتر که باور کنی و با آن تملق دروغ، خودت را گم کنی و وامصیبت! پس نمی خواهم از امروز بگویم که مردانگی را باقیاس ادعا وزن می کنند.

دلنوشته احساسی علی شمخانی برای آیت الله هاشمی رفسنجانی

از خونروزهایی می گویم که مردانِ مرد از میان خیل مدعیان به عیار خطر پذیری و جنگ محک می خوردند.  انگشت شمار بودند امثال شما، که عافیت دنیا را گذاشتند و بی بهانه، همراه با خیل یاران خود، لباس رزم بر تن و اسلحه بر دوش، سنگر به سنگر جبهه ها را هم نفس و هم پای جوانانی تازه بالیده، مشق عشق کردند و نبرد را نه در خانه های امن که از میان خاک و آتش و باروت و خون راهبری کردند. عکسهای پادگانی برخی مدعیان که کیلومترها دورتر از گلستان خون و خطر برای روزهای مبادا با فلاشهای بی صداقتی و تکلیف گریزی پرنور می شد هنوز در لطیفه های فرهنگ جبهه پرخواننده است تو می دانی ،برای آنان که شهادت را در لحظه های ناب شب عملیات درک کرده اند، رفتن و پرکشیدن عادتی قدیمی است اما نمی شود که دم پرواز را درک نکرده، آرام بیابی! وقتی یار و رفیق و همسنگر دیرینت در پیام وداع می گوید "هیچ کس برای ما هاشمی نمی شود"، چون منی چه می توانم بگویم؟ برای نسل ما این رزم شبانه پایانی ندارد سردار. نوبتمان کی می رسد؟! ترسم که گاه پریدن، نفسها به شماره افتاده باشد... ... این آخرین پرواز گوارایت، مرد!

خدانگهدار همسنگر، خداحافظ همرزم، بدرود فرمانده پیر سرباز جامانده از قافله شهیدان- علی شمخانی