واکاوی علل قیام ۲۹ بهمن تبریز

29 بهمن سال ۱۳۵۶ روز دومین حرکت گسترده اسلامی و مردمی است که متعاقب قیام خونین ۱۹ دی مردم قم در شهر قهرمان پرور تبریز صورت گرفت، این حرکت راه امت اسلامی را به راه خونینی که در پیش روی داشت پیوند داد و لحظاتی را به دنبال آورد که از آن خورشید حیات آفرین انقلاب اسلامی شروع به درخشش کرد.

این قیام در شرایطی صورت گرفت که رژیم طاغوت تا دندان مسلح برای شکار هر جنبنده‌ای که به مخالفت برمی خواست سخت در کمین بود و در این راه همه امکانات خویش را با همکاری اجانب به یاری گرفته بود، مردم مسلمان و انقلابی تبریز مصمم و استوار، چون یاران با وفای سرور آزادگان حسین بن علی (ع)، با وجود مخاطراتی که در پیش روی داشتند، در یوم الله ۲۹ بهمن به عهد خود با اسلام و امام وفا کردند و به میعادگاه آمدند و با نثار خون خویش چهلمین روز حرکت خونین قم و حرکت شور آفرین مردم این دیار مذهبی را گرامی داشتند.

قلب‌های پاک ملت مسلمان ایران هنوز در سوگ شهدای ۱۹ دی قم آکنده از غم و اندوهی جانکاه بود. هنوز خون‌های طلاب جوان و اقشار مختلفی که در اعتراض به درج مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات و اساعه ادب به ساحت مقدس رهبر نهضت اسلامی به پا خاسته بودند، از سنگفرش کوچه و خیابان‌های قم پاک نشده بود که رژیم آمریکایی شاه در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ دست به جنایت دیگری زد و فاجعه ناگوار تبریز را رقم زد.

● کانون مبارزه

مسجد شعبان تبریز با نام «آیةا... سید محمدعلی قاضی طباطبایی» شناخته می‌شود. وی از سال ۴۲ در تبریز اقامت گزیده و رشته مبارزات و تحرکات سیاسی آذربایجان را در دست گرفته است.

خانه «آقای قاضی» خانه امید مردم تبریز و مسجد شعبان کانون مبارزه است. این روز‌ها در مسجد شعبان زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد. صحبت از برگزاری چهلم شهدای ۱۹ دی قم است، همه منتظرند تا ببینند آقای «قاضی» چه تصمیمی خواهند گرفت.

صبح روز جمعه ۲۸ بهمن، اعلامیه‌ای با امضای ۹ تن از علمای تراز اول تبریز (سید حسن انگجی، الاحقر جعفر اشراقی، سید یوسف الهاشمی، عبدالحمید شربیانی، عبدالمجید واعظی، الاحقر عبدالحسین غروی، سید محمدعلی قاضی طباطبایی، الاحقر کاظم دینوری و الاحقر عبدا... سرابی) بر دیوار‌ها نصب شده است و مردم را به حضور در مراسم چهلم شهدای قم دعوت می‌کند.

خورشید یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تازه طلوع کرده بود که با اتکا به خداوند، مردم دسته دسته، گروه گروه برای حضور در مسجد به راه افتادند، دانشجویان که نقش اساسی در این قیام داشتند، با تعطیلی کلاس‌های درس خویش و بازاریان و اصناف با تعطیلی مغازه‌های خود به اجتماع این سیل عظیم که در حال جاری شدن بود می‌پیوستند، دریایی که در حال خروشیدن پایه‌های ستمکاران را به لرزه در آورده بود.

جمعیت خداجوی و حق طلب که نورعشق الهی در دلهایشان نقش بسته بود، در بازار تبریز متراکم شدند و این در حالی بود که دهانه بازار به دستور «سپهبد آزموده» استاندار وقت رژیم طاغوت به وسیله مأموران تحت فرماندهی سرگرد «حق شناس» بسته شده بود تا از ورود مردم به مسجد جلوگیری کند.

هر لحظه به انبوه جمعیت حاضر افزوده می‌شد و این حضور بیشتر از حد مردم که لرزه بر اندام مأموران انداخته بود، توهین این افسر ارتش به مقدسات با واکنش مردم مواجه شده و موجب ایجاد درگیری می‌شود.

شهادت «محمد تجلاست» دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی که اولین معترض به این توهین است، منشأ انفجار می‌شود. مردم خشمگین جنازه خون آلود جوان قهرمان را برداشته و با شعار‌های «الله اکبر»، «خمینی رهبر» و «کشتند جوانان وطن، ا... اکبر» به طرف خیابان‌های شهر به حرکت درآمده و قیام از همین جا شروع می‌شود، طبق کسب تکلیفی که از «آیةالله قاضی» شده بود.

حرکت در خیابان آغاز می‌شود. مردم در حالی که شعار می‌دهند، پیش می‌روند و کم کم نوع شعار‌ها عوض می‌شود، «درود بر خمینی، مرگ بر شاه»، «وای بر این حکومت یزیدی». خبر به استاندار وقت «سپهبد اسکندر آزموده» می‌رسد، می‌گوید: «جایی که من هستم، آب بالا نمی‌رود!»

تا نزدیکی شهر دسته‌های دیگری که از نقاط دیگر شهر راه افتاده اند، به سمت مرکز شهر پیش می‌آیند. «ساعت ۳ بعدازظهر، شهر به صورت کامل در کنترل مردم تظاهرکننده است. زمزمه‌هایی در شهر می‌پیچد که نیرو‌های کمکی و زره پوش‌ها برای باز پس گیری شهر در راهند. بعضی‌ها می‌گویند که توسط چند هواپیمای سی-۱۳۰ از تهران آورده شده اند.

فریاد «مرگ بر شاه» شهر را به لرزه در آورده است، از همان نخستین لحظات قیام، مأموران نظامی، مردم حق جو را مورد هدف گلوله و رگبار مسلسل‌های خود قرار می‌دهند و آن‌ها را به خاک و خون می‌کشند و در پی این تظاهرات عده بسیاری زخمی و تعدادی نیز به خیل شهدا پیوستند.

حوالی ساعت ۵/۲ بعدازظهر، نیرو‌های کمکی ارتش با تانک‌ها و زره پوش‌ها وارد شهر می‌شوند. در شهر حکومت نظامی اعلام می‌شود، با وجود اعلام حکومت نظامی تا پاسی از شب مردم در کوچه‌ها و خیابان‌ها به مبارزه ادامه دادند.

تظاهرکنندگان به مراکز نظام حمله می‌کنند و مردم غیرتمند تبریز در ستیز با مظاهر کثیف طاغوت، اماکنی از قبیل سینماها، مشروب فروشی‌ها و کاخ جوانان را آتش می‌زنند. ساختمان جرثومه فساد، حزب رستاخیز در هم کوبیده می‌شود. وقتی خبر واقعه تبریز به گوش «محمدرضا پهلوی» می‌رسد، با عصبانیت می‌گوید: «هر ایرانی از وضع موجود کشور ناراضی است، پاسپورتش حاضر است و می‌تواند از کشور خارج شود!»

خود شاه جنایتکار هم بخوبی می‌دانست که قیام تبریز همچون نهضت همه ایران اسلامی بود و برای دفاع از حق و احکام اسلام صورت گرفته بود. بی شک نسبت دادن این قیام به مارکسیست‌ها یا مارکسیست‌های اسلامی که در تبلیغات شاهانه دیده می‌شد، خدعه‌ای بیش نبود و نشانگر این واقعیت بود که این مکاتب انحرافی جایگاهی در ایران ندارند والا شاه از آن‌ها ذکری به میان نمی‌آورد. بیش از یک هفته از واقعه ۲۹ بهمن می‌گذرد، ولی هنوز در بازار شهر، تردد و خرید و فروش عادی جریان ندارد.

واکاوی علل قیام ۲۹ بهمن تبریز

اعلامیه‌ای از سوی علمای شهر صادر می‌شود و از مردم می‌خواهد که کسب و کار خود را آغاز کنند تا مرکز استان دچار رکود اقتصادی نشود، پس از پخش این اعلامیه، بازار شهر از تعطیلی کامل خارج می‌شود، ولی تا نزدیکی‌های عید سال ۵۷ به صورت نیمه تعطیل به کار خود ادامه می‌دهد.

از روز ۳۰ بهمن ماه، اطلاعیه‌های علما، مراجع و حوزه‌های علمیه در همدردی با مردم تبریز و محکومیت کشتار مردم توسط مأموران امنیتی حکومت، صادر می‌شود.

● پیام امام خمینی (ره)

در میان تمامی پیام‌های صادره، پیام امام خمینی (ره)، یا به تعبیر خود غمنامه، در ۸ اسفند ۵۶ از شور و حال دیگری برخوردار است.

قسمت‌هایی از این پیام آمده است: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان، درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز، درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد مرگ بر شاه خط بطلان بر خرافه گویی‌های او کشیدند، زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت خود مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زدند.

خاطره بسیار تأسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمانی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند، من به شما اهالی محترم آذربایجان نوید می‌دهم، نوید پیروزی نهایی را که شما آذربایجانی‌های غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور به پا خاسته و فداکاری کردید.»

در قسمت دیگری از این پیام آمده است: «.. با خواست خداوند قهار اکنون در تمام کشور صدای ضد شاهی و ضد رژیمی بلند است و بلندتر خواهد شد و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند برای انتقام از این ضحاک زمانه (شاه) به اهتزاز درخواهد آمد، ملت اسلام یکدل و یک جهت به پاس از مکتب حیاتبخش قرآن آثار این رژیم ضد اسلامی را محو خواهد کرد.

در چهلم شهدای تبریز بود که یزد جانانه خروشید و شهدایی چند به پیشگاه نهضت اسلامی تقدیم نمود و پس از آن با برگزاری چهلم‌های مکرر و پیوسته شدن تمامی مبارزات مردم مسلمان ایران در ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ طومار رژیم پوسیده شاهنشاهی، برای همیشه در هم پیچیده شد.

*بازتاب قیام

رادیو بی بی سی در تحلیلی که دو روز پس از قیام مردم تبریز پخش شد، گفت: قیام گسترده مردم تبریز و قتل عام آن بازتاب وسیعی در سراسر ایران و محافل روحانی و غیرروحانی داشت. مراجع و آیات حوزه علمیه قم نخستین مقامات روحانی بودند که در این خصوص با اعلامیه و تلگراف موضع‌گیری کردند.

اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور، نهضت آزادی ایران نیز اعلامیه‌هایی نشر دادند. یکی از نشریات وابسته به کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور نوشت: قیام تبریز نه فقط برگی زرین به تاریخ مبارزات ضدارتجاعی و قهرمانانه اهالی ستمکش این شهر می‌افزاید، بلکه لحظه‌ای درخشان در تاریخ پیکار خلق‌های میهن است. پس از قیام تبریز دانشجویان مبارز ایرانی مقیم کشور‌های اروپایی و آمریکایی دست به افشاگری زدند.

در آمریکا جو حاکم چنان گرایش به شاه داشت که هیچ نشریه معتبری غیر از چند روزنامه محلی و کم‌تیراژ حاضر به چاپ مطالب دانشجویان نشد. روزنامه واشنگتن پست، چند مقاله به اوضاع تبریز اختصاص داد، نیویورک تایمز ضمن صحبت از ترکی که رژیم برداشته، در روز‌های بعد تعداد کشته‌شدگان تبریز را از ۶ به بالاتر از ۷۰ نفر رساند و توضیح داد که بلوای تبریز، بلوایی است پیچیده، ولی ننوشت که پیچیدگی بلوا در کجا نهفته است.

تعدادی از دانشجویان مبارز ایرانی مشغول به تحصیل در برلن شرقی (پایتخت جمهوری دمکراتیک سابق آلمان) سفارت ایران را در برلن به اشغال خود درآوردند و به افشای جنایات شاه و پخش خبر مبارزه مردم تبریز پرداختند، خبر این جریان به سراسر جهان مخابره شد.

سرکنسول آمریکا در تبریز قیام مردم این شهر را در واژه «نهضت ایران در آستانه پیروزی» لقب داد.

*شاخص‌های قیام ۲۹ بهمن تبریز 

در این روز قیام شهری تمام عیار رخ داد که از بازار شروع شد و همه محلات، حتی برخی از روستا‌های نزدیک را نیز در بر‌گرفت. حرکت مردم تبریز در حالی صورت گرفت که سال‌ها سکون و رخوت بر این منطقه سایه افکنده بود. افسانه شکست‌نا‌پذیر بودن رژیم شاه در این روز تاریخی از سوی مردم آذربایجان باطل شد و پس از آن مردم جرات و جسارت پیدا کردند تا در همه جا دست به قیام بزنند. تا آن تاریخ رژیم ادعا می‌کرد که ایران جزیره ثبات و آرامش منطقه است و با اقتدار جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برگزار می‌کرد. 

نقش تعیین‌کننده مردم آذربایجان در انقلاب‌ها و جنبش‌های اجتماعی ایران بر کسی پوشیده نیست و ۲۹ بهمن نیز یکبار دیگر مهر تاییدی بود بر این ادعا. به نظر برخی صاحبنظران قیام تاریخی مردم تبریز پس از قیام مشهور به کمون پاریس، دومین قیام شهری بدون سازماندهی وسیع در سطح جهان بوده که به وقوع پیوسته است. از جمله شاخصه‌های قابل توجه در این قیام مردمی رعایت بسیاری از نکات اخلاقی بود. در حالی که در تمام قیام‌های شهری که بدون رهبری و سازماندهی انجام می‌شود، عده‌ای فرصت‌طلب به غارت می‌پردازند ولی در ۲۹ بهمن ۵۶ تبریز با‌وجود اینکه مقر حزب رستاخیز و بسیاری از بانک‌ها و اتومبیل‌های دولتی مورد حمله قرار گرفت ولی حتی احدی دست به یک برگ اسکناس نزد که حاکی از رشد فرهنگی مردم این سرزمین دارد.

روزنامه اطلاعات در تاریخ دوم اسفندماه ۱۳۵۶ (شماره ۱۵۵۴۴) نوشت که در تبریز ده‌ها بانک ویران و میلیون‌ها اسکناس بدون اینکه یک برگ از آن‌ها برداشته شود به آتش کشیده شد، همان روزنامه در هفتم اسفند (شماره ۱۵۵۴۷) نوشت فقط یک سماور از حزب رستاخیز به سرقت رفته که سارق آن هم بازداشت شده است. اصلی‌ترین نشانه‌گیری شعار‌های مردمی در این روز به سمت استبداد و رژیم شاهنشاهی بود. شعار‌هایی مانند: بیز شاهی ایستمیریک والسلام. به همین دلیل می‌توان گفت: قیام مردم تبریز بر ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی بود و به مظاهر دولت ضدمردمی رژیم وقت حمله می‌کرد.

 در حالی که شهروندان تبریزی نیز با ادبیات شفاهی خود شعر‌هایی را ورد زبان‌ها کردند که دخالت خارجی‌ها در این قیام را رد می‌کرد. جام سیندیران اروجعلی اوت یاندیران بورجعلی هاردان اولو خاریجه لی؟ تبریزین اؤزویدی، اؤزو بهمنین ایرمی دوققوزو.