روایت کمال تبریزی از داوری فیلم جشنواره فجر

طبق گزارش رسیده، هشتمین و آخرین قسمت از ویژه برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» در سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر با اجرای فریدون جیرانی و همراهی شیما غفاری (روزنامه‌نگار) میزبان کمال تبریزی عضو هیات داوران این دوره از جشنواره بود که شب گذشته (جمعه ۲۷ بهمن ماه) از تلویزیون اینترنتی تی وی نت (tvnet.ir) پخش شد.

داوری جشنواره فیلم فجر همیشه حواشی به همراه داشته است، اما شما اعضای هیات داوران جشنواره سی و ششم آیا در ابتدای کار نشستید با هم معیار‌هایی را مشخص کنید تا با معیار‌های یکسانی به داوری بپردازید؟ یا اینکه آرای شما بر اساس سلیقه بود؟

اعضای هیات داوران، چون همه تجربه‌دار بودند و همه می‌دانستیم باید با چه کمّ و کیفی به داوری بپردازیم. وقتی تمامی کار‌ها دیده شد، بحث و گفت‌وگوی اولیه در مورد اینکه ما با چه مجموعه‌ای از فیلم‌ها روبرو هستیم میان ما صورت گرفت، چون امسال تعداد فیلم‌های خوب زیاد بود. علاوه بر این گفت‌وگو، بین زمان پخش دو فیلم هم با هم گپ و گفتی داشتیم و در عین حال همگی یادداشت‌های شخصی برمی‌داشتیم. بعد از اینکه فیلم‌ها را دیدیم برای صحبت در مورد فیلم‌ها جلسه گذاشتیم، چون تعداد فیلم‌های قوی و درخور زیاد بود. رای‌گیری اولیه برای غربال اولیه فیلم‌ها انجام دادیم و تصمیم گرفتیم فیلم‌هایی را که قوی‌تر هستند، جدا کنیم و در طول کار در خصوص آن‌ها صحبت کنیم. قرار شد نام فیلم‌ها را بگوییم و همه به آن‌ها رأی بدهند و اگر رأی آورد، بماند و اگر رای نیاورد، کنار برود. باورتان نمی‌شود، اما تمام ۲۵ فیلم رأی آوردند! یعنی از ابتدا خواستیم اقدامی انجام دهیم که کارمان سبک‌تر شود، اما همه فیلم‌ها اجزایی داشتند که مورد تایید ما قرار گرفتند.

رای آوردن به این معنی که یکی از بخش‌های فیلم مورد پسند داوران قرار گرفت؟

بله دقیقاً، اجزایی در همه فیلم‌ها وجود داشت که قابل رقابت بود. همین موضوع سبب شد تا یک نظری را اعلام کنیم که مورد قبول آقای داروغه‌زاده قرار نگرفت. یعنی ما جدی گفته بودیم که از نظر ما همه فیلم‌ها می‌توانند کاندید شوند! به این معنی که سعی کنیم در جشنواره فجر کاندیدا اعلام نکنیم. می‌توانستیم یک‌بار در جشنواره فجر کاندیدا اعلام نکنیم. آقای جیرانی شما بهتر از من می‌دانید؛ در کدام جشنواره الف. در دنیا کاندیدا اعلام می‌شود؟ اعلام نمی‌شود و فقط ما هستیم که کاندیدا اعلام می‌کنیم. اگر هم اسکار کاندیدا اعلام می‌کند، یک مراسم است. خیلی روی این موضوع تأکید کردیم، اما آقای داروغه‌زاده به عنوان دبیر جشنواره نپذیرفت بنابراین ما به سراغ بحث و گفت‌وگو درباره فیلم‌ها رفتیم.

آیا در این خصوص با مدیران صحبت کردید که اعلام کاندیدا‌ها از جشنواره فیلم فجر برداشته شود؟

جشنواره فیلم فجر اشکالات جدی دارد که متاسفانه به آن‌ها توجه نمی‌شود و هر سال با وجود اینکه این مشکلات بیان می‌شود، اما سال آینده باز هم تکرار می‌شود. اولین مشکل جشنواره فیلم فجر این است که دبیر آن متغیر است و رئیس سازمان سینمایی صرف نظر از جناح بندی و دسته بندی‌ها باید کسی را انتخاب کند که حداقل بین ۵ تا ۱۰ سال دبیر جشنواره باشد و بتواند جشنواره را به سمت و سویی ببرد. مشکل دوم این است که این جشنواره به اسم جشنواره برگزار می‌شود و ۲۲ فیلم یا بیشتر در آن حضور دارند و داوران باید در یک فاصله ۱۰ روزه در مورد تمام این فیلم‌ها تصمیم بگیرید. داوری که در طول روز پنج فیلم می‌بیند، امکان قضاوت خیلی برایش سخت می‌شود. اینکه ما این همه جایزه در جشنواره داریم و نام آن را هم جشنواره گذاشتیم و گاهی مقایسه‌ای با مراسم اسکار می‌شود، مشکل بزرگی است و می‌توانیم به آن فکر کنیم. اگر چنین قصدی نداریم باید آن را جشنواره ندانیم، بلکه جشنی است که در دهه انقلاب برگزار می‌شود و قرار است تعدادی فیلم به نمایش درآیند و از عده‌ای تقدیر شود. این جشنواره به رقابتی که در سراسر دنیا صورت می‌گیرد، نزدیک نیست و حالت شتر گاو پلنگ دارد، یعنی هم جشنواره است، هم نیست و هم جایزه‌های بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه دارد و به معنای جشنواره‌ای که در دنیا در سطح الف. صورت می‌گیرد، نیست؛ بنابراین من خودم را اینطور راضی کردم که جشنواره فجر، جشنواره نیست و یک جشن است و می‌خواهیم دور هم جمع شویم و به فیلم‌های یک سال گذشته یک نگاه اجمالی همراه با رای‌گیری داشته باشیم. نهایت تصمیم‌گیری در مورد فیلم‌ها این است که باید برای رای‌گیری و جایزه دادن همه داوران دست‌های خود را بالا ببرند تا آرا مشخص شود.

البته نکته دیگر این است که هیچ جشنواره‌ای در دنیا وجود ندارد که فیلم‌ها در گونه‌های مختلف کنار هم قرار بگیرند؛ و فیلم‌های کمدی، فیلم هنر و تجربه‌ای و انیمیشن و مستند مورد داوری قرار بگیرند!

امسال جشنواره همچون سبدی شده بود که فیلم‌ها از هر دری و با هر رنگی آمده بودند؛ دو فیلم مستند، یک فیلم تجربی، یک فیلم انیمیشن و سه فیلم اول داشتیم که همه در یک سبد قرار گرفته بودند و باید در یک موقعیت قضاوت می‌شدند. اساساً فکر می‌کنم این اشتباهی بود که شورای سیاست‌گذاری کرد و دلیل آن را نمی‌دانم، چون سینمای مستند، خیلی بااهمیت است و اصلا درست نیست دو فیلم مستند که ویژگی‌های خودشان را دارند در سبد ۲۲ فیلم داستانی که یکی از آن‌ها انیمیشن است، قرار بگیرد و این انتظار وجود داشته باشد که هیات داوران در مورد آن‌ها قضاوت کنند. نمی‌دانم این سیمرغ چه سحری دارد که حتی کسانی که بار‌ها این سیمرغ را گرفته‌اند، هنوز عطش دریافت سیمرغ دارند و خیلی آن را دوست دارند و من نمی‌توانم آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنم! و این موضوع در شور و هیجان برگزاری جشنواره مشهود است. به نظرم، چون جشنواره فجر تبدیل به یک جشن ملی شده است، باید جوایزش کم شود. عده‌ای مخالف کم یا زیاد کردن جوایز هستند، اما بیاییم تفکیک کنیم، یعنی ما در دوره‌هایی بخش فیلم‌های مستند، کوتاه و فیلم‌های اول با داوران جداگانه داشته باشیم، این به منطق نزدیک‌تر است. اگر تعداد فیلم‌های انیمیشن به حد نصاب لازم رسید، بخشی هم برای داوری این بخش اختصاص دهیم. امسال داوران هم «فیلشاه» را دوست داشتند هم دو فیلم مستند را، اما واقعا نشد کاری برای آن‌ها کرد.

وقتی جشنواره شکلی پیدا کرده که همه از بزرگ و کوچک و تازه‌کار و پیشکسوت، این شوق را دارند که سیمرغ بگیرند، هیچ اشکالی ندارد که جایزه بدهند، اما در نظر بگیرند که فیلم‌ها از انواع مختلف، تفکیک شوند، چون قضاوت و داوری در این شرایط می‌تواند به صورت نسبی صحیح باشد و بسته به فیلم‌ها، می‌تواند دچار اشکال هم باشد.

آقای تبریزی آیا از ابتدا می‌دانستید که در داوری این دوره جشنواره باید فیلم‌های مستند و انیمیشن را نیز قضاوت کنید؟

فکر می‌کنم من استثنائاً اطلاع نداشتم، چون درگیر کارم بود و وقتی با من تماس گرفتند من از این کار امتناع کردم، اما در نهایت دو روز دیرتر از دیگر داوران فیلم‌ها را دیدم، البته اغلب فیلم‌ها را در شورای پروانه نمایش دیده بودم، ولی دوباره به عنوان قضاوت آن‌ها را دیدم.

آیا این فیلم‌هایی که در شورا دیدید، پروانه نمایش موقت می‌گرفتند؟

فکر می‌کنم تصمیم آقای داروغه‌زاده اینطور بود که به صورت موقت باشد.

امسال برای هیات داوران رئیس تعیین نکردید؟

خیر، رئیس و موقعیت رئیس باید در آیین‌نامه پیش‌بینی شود. این موضوع جزء مشخصات جشنواره است و خود دبیر باید آن‌ها را تعیین کند، اما نخواستند که کسی به عنوان رئیس در جریان انتخاب‌ها تعیین‌کننده باشد.

امسال تاکید داروغه‌زاده بر کوچک کردن جشنواره بود و بنابراین بخش خارج از مسابقه نداشتیم و ۲۵ فیلم در بخش مسابقه حضور داشتند. آیا این مورد دستاورد خوبی برای جشنواره بوده است؟

نمی‌توانیم به این مورد، دستاورد بگوییم، چون در دوره‌های قبل هم، همین تعداد فیلم را داشتیم، یادم هست در دوره‌ای تنها ۱۱ فیلم راه یافتند، دوره‌ای نیز خیلی بیشتر از ۳۰ فیلم داشتیم، اما من شخصاً معتقدم تعداد فیلم‌ها باید کم باشد تا داوری عادلانه‌تر انجام شود. در این صورت فیلم‌ها از نظر قدرت به هم نزدیک‌تر می‌شوند و داوران هم راحت‌تر در مورد آن‌ها قضاوت می‌کنند.

من همیشه یک سوال برایم مطرح بود؛ قضاوت درباره صداگذاری، صدابرداری، جلوه‌های ویژه بصری و میدانی در داوری چطور صورت می‌گیرد؟

جلوه‌های ویژه بصری و میدانی، اصطلاحاً صحنه قبل یا خام و صحنه بعد دارد که افراد اگر می‌خواهند در مسابقه شرکت کنند، باید این قبل و بعد را به داوران نشان دهند که نقطه قضاوت داوران را شکل می‌دهد و اینجاست که برای داوران مشخص می‌شود چه بخشی از جلوه‌های ویژه در فیلمی، میدانی است و چه بخشی بصری. من فکر می‌کنم جایزه جلوه‌های ویژه به تدریج باید یکی شود، چون این دو یکدیگر را کامل می‌کنند. در خیلی از فیلم‌ها دیگر چاشنی بدنی و شلیک گلوله و امثالهم را نداریم و به نظر من تیم جلوه‌های ویژه، باید متشکل از جلوه‌های ویژه میدانی و بصری باشد.

در مورد بخش صداگذاری، صدابرداری و میکس صدا نیز باید بگویم که در حال حاضر صداگذاری را به راحتی می‌توان تشخیص داد. البته در بیشتر موارد فیلمی که دوباره می‌دیدم به خاطر صدایش بوده است. سخت‌ترین قضاوت در این بخش، قضاوت در مورد صدابرداری است؛ الان روی صدا کار‌های عجیب و غریبی انجام می‌دهند و صدا‌های غیرسینک را سینک می‌کنند و تشخیص آن سخت است؛ تشخیص اینکه چه بخشی از صدابرداری در صحنه و چه بخشی مربوط به استودیوست کمتر اتفاق می‌افتد و ما خیلی نمی‌توانیم این موضوع را دقیق معین کنیم. دو دسته در سینما حضور دارند که تأکید می‌کنند جایزه صدا هم باید یکی باشد، اما برای مثال وقتی ما فیلم «تنگه ابوقریب»، «به وقت شام» و «مغز‌های کوچک زنگ زده» را دیدیم، به لحاظ صدابرداری کار سخت و شاقی را انجام داده بودند و یک جایزه به عنوان صدا داشتیم که از آقای داروغه‌زاده خواستیم این دو را تفکیک کنیم، چون در بحث و گفت‌وگو به این نتیجه رسیدیم که فیلمی صدابرداری و فیلم دیگر صداگذاری و میکس اصوات خوبی دارد و بهتر است تفکیک شود، اما به تدریج که جلو می‌رویم و تکنولوژی سینما هم همزمان با دنیا پیش می‌رود، مجبوریم این دو جایزه را یکی کنیم و به صدای فیلم جایزه دهیم.

شما گفتید که تعداد فیلم‌های خوب جشنواره زیاد بودند و از طرف دیگر به بحثی رسیدیم که تعداد فیلم‌های جشنواره کم شوند. آیا فیلم‌ها باید از این تعدادی که در این دوره جشنواره بودند، نیز کمتر شود؟

می‌توانیم به طور ۱۰۰ درصد به ۱۱ فیلم برسیم، چون عدد ۲۲ نمادین است و به خاطر ۲۲ بهمن این تعداد رایج شده است، اما واقعا این تعداد هم زیاد است؛ یعنی باید فیلتری در هیأت انتخاب گذاشته شود و بر اساس آن فیلم‌ها انتخاب شوند. اگر بگویید تعداد فیلم‌ها مبنای ورود آثار به بخش مسابقه جشنواره است، مجبورید در بخش‌هایی کوتاه بیایید. همه این فیلم‌ها در ذهن ما قرار می‌گیرد و بررسی می‌کنیم که هر فیلمی چه ویژگی‌هایی داشته است؛ چون به یکباره ۲۵ فیلم می‌بینیم که هرکدام تدوین، فیلمبرداری، بازی مختلف در ژانر‌های مختلف داشتند و این قضاوت را خیلی سخت می‌کند. من تقریباً در تمام دوره‌ها، داوری را خلاف میل خودم پذیرفتم، چون واقعا کار سختی است، اما چون داروغه‌زاده را از مدت‌ها قبل می‌شناسم و او را دوست دارم، نتوانستم پیشنهادش را رد کنم. با این حال می‌گویم اگر تعداد فیلم‌ها کمتر باشد، قضاوت عادلانه‌تر می‌شود.

آیا تفکر فیلم‌ها روی نظر داوران تأثیر می‌گذارد؟

این بحث پیچیده‌ای است و اساسا نباید فرم و محتوا از یکدیگر تفکیک شود، چون خیلی عجیب و غریب به هم پیوسته هستند. نمی‌توانید بگویید مضمون فیلم خیلی بد است، اما اجزا و ساختار آن خیلی خوب است و بالعکس. در هنر سینما همه چیز با هم ترکیب می‌شود و تشخیص این ترکیب با کارگردان است و مهم‌ترین وظیفه کارگردان نحوه ترکیب اینهاست؛ این کارگردان است که می‌گوید چه نوع موسیقی را می‌خواهد یا به بازیگرش می‌گوید چه نوع بازی را می‌خواهد. اگر مجموعه‌ای از فیلم را می‌بینید و روی آن صحه می‌گذارید و نمی‌توانید از آن عبور کنید؛ یعنی همه چیز آن مورد توجه قرار گرفته است. اشاره‌ای که در آغاز گفتم واقعاً اغراق نبود و در مرحله اول وقتی می‌خواستیم غربال اولیه انجام دهیم، همه در سبدی قرار گرفتند که باید درباره آن نظر می‌دادیم. امسال فیلمی ندیدیم که دوست نداشته باشیم و همه فیلم‌ها واجد نظردهی بودند. اشاره آقای دهقان درست بود که ما واقعا به صورت میلی‌متری قضاوت کردیم. ممکن بود فیلمی با سه به چهار رأی بیاورد و این طور نیست که فیلم‌های جایزه گرفته خیلی فاصله با دیگر فیلم‌ها داشته باشد. باقی فیلم‌ها در موقعیت خودشان، تأثیر خودشان را دارند، اما ما مجبور به انتخاب با یک اختلاف جزئی بودیم. فکر می‌کردیم چقدر بعضی بازیگران، تدوینگران و آهنگسازان خوب کار کردند و لیاقت کاندید شدن داشتند. اگر دستمان باز بود، به جای پنج کاندید، ۱۰ کاندید انتخاب می‌کردیم. بعضی جا‌ها واقعا اقناع نمی‌شدیم و به جای پنج نفر در یک رشته، شش کاندیدا اعلام می‌کردیم که کمی بیشتر حق به حقدار برسد.

تشخیص بازیگر اول با شما بود یا بر اساس نظر کارگردان یا تهیه‌کننده بود؟ چون از یک فیلم دو بازیگر اول کاندید شدند؟

تشخیص اینکه در یک رشته دو بازیگر اول باشند، با خودمان بود. معمولا عادتم این است که اصلا تیتراژ فیلم‌ها را نگاه نمی‌کنم و اصلا رجوع نمی‌کنم که چه کسی فیلم را تدوین کرده است. فهرستی که به دست‌مان می‌دهند، نگاه نکردم و یقین دارم دیگران هم نگاه نکردند و بیشتر به حاصل کار توجه داشتیم. در خصوص بازیگر نقش یک هم به این نتیجه رسیدیم که ارتباط و حضور سارا بهرامی و مهناز افشار به گونه‌ای است که پارتنر‌های خوبی برای هم هستند و نمی‌توانستیم بگوییم یک نفر نقش یک و دیگری نقش دوم است، بلکه هر دو نقش اول بودند. خانم بهرامی فوق‌العاده کار کرد و تفاوتی هم در بازی مهناز افشار نسبت به دیگر کارهایش دیدیم. خیلی راحت به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم دو نفر را در یک فیلم کاندیدای نقش اول کنیم. در آیین‌نامه‌ها ممکن است بسیاری از قواعد نوشته شده باشد، اما فکر می‌کنم این قواعد با حضور دبیر جشنواره و در لحظه‌ای که می‌خواهیم، می‌تواند تغییر کند. به همین دلیل از داروغه‌زاده خواهش کردیم که بعضی از جوایز مثل فیلمنامه را به صورت مشترک بدهیم و آقای داروغه‌زاده پذیرفتند دو جایزه هم‌ارز بدهیم و به همین دلیل در دو مورد این اتفاق افتاد که در یک رشته دو سیمرغ داشتیم. مادامی که جشنواره فجر این تعداد جایزه دارد و باید به جزئیات فیلم‌ها دقت کنیم، اشکالی ندارد چنین اتفاقی بیفتد و جایزه مشترکی ندهیم.

این مورد خلاف آیین‌نامه نیست؟

این کاملا خلاف آیین‌نامه است، اما نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم و دبیر را راضی کردیم تا در حق فیلم‌ها جفا نکنیم. این جشنواره، مدلی است که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.

آیا در هیات داوران وارد اقناع یکدیگر برای تغییر رأی نشدید؟

چرا، همه داوران در مورد فیلم‌ها با هم بحث می‌کردیم و نظرات متفاوت داشتیم. وقتی می‌خواستیم جایزه بازیگر نقش اول مرد را بدهیم، خیلی با هم بحث کردیم، چون تعدادشان خیلی زیاد و خیلی نزدیک به هم بود. معتقدم در این دوره جشنواره کسانی که جایزه گرفتند، چندان ارجحیتی بر کسانی که جایزه نگرفتند، ندارند، چون واقعا اختلافشان بسیار کم بوده است. در جشن خانه سینما هم همین اتفاق می‌افتد که با اختلاف چند رأی یک نفر برنده می‌شود. از نظر من، چون جشنواره فجر، جشن است، بنابراین همه کسانی که در بخش مسابقه حضور پیدا می‌کنند، جایزه خود را گرفته‌اند و کسانی که کاندید می‌شوند یک جایزه دیگر هم می‌گیرند.

بازیگر مکمل معمولاً بازیگری است که در پیشبرد قصه نقش دارد و این در حالی است که جمشید هاشم‌پور در پیشبرد قصه «دارکوب» نقشی نداشت.

ما پنج کاندیدا داشتیم. این طور بحث کردیم که تمام این‌ها به عنوان نقش دوم حضور داشتند. جمشید هاشم‌پور نقشی فرعی داشت، اما حضورش، نوع رفتارش و موقعیتش در فیلم با بقیه متفاوت بود که یک ویژگی را ایجاد می‌کرد و موقعیت استثنایی را به وجود آورد و یکی از جوایزی که به اتفاق آرا ارائه شد، این جایزه بود که به هاشم‌پور رسید.

در مورد دو جایزه سیمرغ که شما گفتید به خاطر کم شدن حواشی ارائه شد، در عوض حواشی را ایجاد کرد. آیا این مورد را پیش‌بینی می‌کردید؟

می‌دانستیم که جایزه دادن به دو نفر باعث حاشیه می‌شود، اما وجدانمان را در نظر گرفتیم. احساس کردیم که حق‌کشی می‌شود اگر در فیلمنامه و کارگردانی دو جایزه ندهیم. مهم نیست چه به ما می‌گفتند، اما به خاطر اینکه حق‌کشی اتفاق نیفتد و توانسته باشیم که این دو نفر را به لحاظ بحث رأی‌گیری کاندید کنیم.

چرا هیات داوران بیانیه نداشت؟

این روش در اکثر دنیا منسوخ شده است، مگر اینکه بخواهند اشاره یا تاکید خاصی به دستاورد ویژه‌ای کنند.

آن افرادی که دو جایزه سیمرغ گرفتند، از قبل به آن‌ها گفته شده بود؟

اطلاع ندارم.

بعضی از کاندیدا‌ها در جشنواره فجر شرکت نمی‌کنند و این خوب نیست و معلوم است که پرسیده بودند که آیا جایزه دریافت کرده‌ایم یا نه؟

سوال کردن خیلی بد است، در حالی که در دنیا اینطور نیست.

در هیچ جای دنیا این طور نیست و همه در کمال احترام کنار هم قرار می‌گیرند، نمی‌دانم چرا نسبت به یکدیگر دچار خشونت می‌شویم. همه این ۲۵ فیلم که در جشنواره شرکت کردند، انتظار جایزه دارند و خودشان باید کلاهشان را قاضی کنند که بالاخره جایزه باید به کسانی داده شود. ممکن است یک فیلم خارجی نمایش داده شود و ممکن است من و شما فیلم را ببینیم، من ممکن است خوشم بیاید و شما نه. با در نظر گرفتن همه این اتفاق‌ها باید منتظر همه چیز در خصوص داوران باشیم؛ به خصوص که داوران می‌توانند هر نظری را داشته و رئیس هم نداشته باشند و هرکس به طور کاملا مستقل نظر خودش را بگوید.

ما ابتدا رأی اولیه می‌گرفتیم، چون ممکن بود، همه به یک فیلم رأی بدهند. به عنوان مثال، چهره‌پردازی «تنگه ابوقریب» به اتفاق رأی آورد و هیچکس درباره آن بحث نکرد. اما گاهی رای‌ها، ۴ به ۳ می‌شد که آنجا باید بحث اقناعی می‌کردیم که از اکثریت آرا به اتفاق برسیم.

واقعا همه فیلمسازان باید به این زاویه نگاه کنند و نباید انتظار داشته باشند که حتما فیلمشان مطرح شود. منتقدی ممکن است در مورد فیلمی خوب تعریف کند، بعضی‌ها موافق نبودند. با توجه به تجربه اعضای هیأت داوران ترکیب آرای داوری این طور نبود که دو کارگردان اگر در جلسه باشند، بگویند جایزه کارگردانی را به چه کسانی بدهیم. کارگردانی از زاویه دید کسی که کارگردان هم نیست، جذاب است و شاید به خیلی از جزئیات اشاره کند که مورد توجه شما نبوده است. واقعا باید تلاش و سعی کنیم، به تدریج این جشنواره را به سمت یک جشن ملی ببریم و بپذیریم که تک تک ما ممکن است صاحب تجربه‌ای شویم که در موقعیت داوری قرار بگیریم و به او باید احترام بگذاریم و باید به او حق داد که در یک موقعیت اوست که انتخاب می‌کند. یقین دارم هیچ داوری نمی‌آید مسائل دیگری را در داوری فیلم‌ها در نظر بگیرد. در مورد داوری‌های ما نیز این اتفاق افتاد که بعد از پایان داوری شب راحت خوابیدیم، چون وجدان‌مان راحت بود.

وقتی به شما داوری جشنواره فجر پیشنهاد شد، برایتان مهم بود ترکیب داوران دیگر چه کسانی هستند؟

خیلی مهم بود، اما نه به آن معنی که اگر افراد دیگری بودند، قبول نمی‌کردم، اما برایم مهم بود تا حد امکان باید ترکیب داوری به گونه‌ای باشد که افکار و آرا به یکدیگر نزدیک باشد. تشتت آرا و متفاوت بودن نگاه داوران معمولا هیأت داوری را دچار مشکل می‌کند البته برخی اسامی به من گفته شد که بعداً آن‌ها حضور نداشتند.

یعنی اختلاف کمی با هم داشتید؟

اختلاف کم نداشتیم، اما با هم خوب به تعامل و نتیجه می‌رسیدیم.

دعوا هم داشتید؟

در بخش‌هایی دعوا می‌کردیم و این دعوا نشانه دقت داوران و اصرار بر وجدان آن‌ها است و این نشان می‌دهد چقدر میزان حساسیت داوران بالاست که سعی می‌کنند عدالت را رعایت کنند. هرکس از منظر خودش سعی می‌کند به عدالت نزدیک‌تر شود و این خیلی خوب است و نشان می‌دهد داوران روی رأی دادن خود به اندازه کافی دقت دارند و تلاش می‌کنند حق به حق‌دار برسد و حقوق سینماگران را رعایت کنند.

فیلمی بوده که دوست داشتید دیده شود، اما به دلیل تشتت آرا رای نیاورده باشد؟

بله، اما نمی‌توانم اسم بیاورم.

آیا شده که در مورد فیلمی تقسیم جوایز صورت گیرد؟

خیر، ممکن است یک فیلمی در خیلی از بخش‌ها کاندید شود که نشانه توجه داوران به آن فیلم است، اما وقتی جایزه نمی‌گیرد به معنای این است که در بحث اقناعی داوران به نتیجه دیگری رسیده‌اند و به معنای تقسیم جوایز نیست.

برای مثال، آقای خضوعی در فیلمبرداری «تنگه ابوقریب» شاهکار آفریده بود و می‌توانستیم دو جایزه فیلمبرداری بدهیم، اما وقتی بررسی کردیم متوجه شدیم که کاری که آقای زرین‌دست در «سرو زیر آب» کرده، کار استثنایی بوده است.

در بهترین فیلم آرا چگونه بود؟

بهترین فیلم با اتفاق آرا برگزیده شد.

کسی که خوب است با نگرفتن جایزه سیمرغ، ارزش‌های کار خوبش از دست نمی‌رود. اتفاقا در تکمیل صحبت‌هایم، آقای داروغه‌زاده نظرات منتقدان را به ما انتقال می‌داد، اما ما حواسمان به منتقدان نبود و با قاطعیت تمام و اطمینان خاطر، همه فیلمسازان بدانند هیچ موردی در قضاوت نداشتیم که عامل خارجی روی آرا تاثیر بگذارد و تمامی اعضا اعتقادی به این مورد نداشتند و علیرغم صحبت‌های آقای داروغه‌زاده، به حرف‌های او در مورد نظرات دیگران کاری نداشتیم. همه جای دنیا، ممکن است در شورای سیاستگذاری برخی نظرات مطرح می‌شود که به عنوان سوی جشنواره‌ای در نظر گرفته شود برای مثال در جشنواره کن، سالی بود که دبیر اعلام کرد که باید داوران فیلم‌هایی که در مورد همجنسگرایی هستند بیشتر رای بیاورند که داوران نیز از این سو تاثیر می‌گیرند و رای‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد. فقط در ایران است که ما داوران کار خودمان را انجام می‌دهیم و البته در این دوره از جشنواره آقای داروغه‌زاده اصلا در روند رای‌گیری دخالتی نکرد در صورتی که جزء حقوقش بود.

این یک امر طبیعی است، چون جشنواره‌ها هزینه می‌کنند تا مسیری که در نظر دارند در جریان سینما تاثیر بگذارد و فکر می‌کنید چرا در برلین و کن به یک فیلم جایزه می‌دهند، چون می‌خواهند مدل آن فیلمسازی را الگو کنند و به داوران هم این موضوع اعلام می‌شود. در مورد جشنواره خودمان، فکر می‌کنم باید انصاف را رعایت کنیم و زیاد زیر تیغ اعتراض نرویم، چون مسئولان ما منصفانه برخورد می‌کنند.