آسایش انسان از لحاظ مادی در کلام امام علی (ع)

امام علی (علیه السلام) فرمودند:قِلَّةُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ؛ کمى عائله یکى از دو آسایش است.

شرح و تفسیر حکمت 141 نهج البلاغه:

امام علی(علیه السلام) در این کلام نورانى اشاره به واقعیتى درباره آسایش خانواده ها مى کند و مى فرمایند: «کمى عائله یکى از دو آسایش است»، (قِلَّةُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ).

انسان در دو حالت از نظر زندگى مادى در آسایش است: نخست این که مال و درآمد فراوانى داشته باشد که جوابگوى عائله او باشد، هرچند عائله اش سنگین به نظر رسد و راه دیگر این که اگر درآمد او اندک است افراد خانواده او نیز کم باشند تا به زحمت نیفتد.

این در واقع تسلى خاطر براى کسانى است که فرزندان کمى دارند و از کمى فرزندان رنج مى برند مثل این که در میان مردم معمول است که اگر کسى خانه کوچکى داشته باشد به او مى گویند غمگین نباش مشکلات تو کمتر است، هر که بامش بیش برفش بیشتر.

این سخن شبیه چیزى است که در کتاب «ادب الکتاب» آمده است که مى گوید: «اَلْقَلُم أحَدُ اللِّسانَیْنِ وَالْعَمُّ أحَدُ الاَْبَوَیْنِ وَقِلَّةُ الْعِیالِ أَحَدُ الْیَسارَیْنِ وَالْقَناعَةُ أحَدُ الرِّزْقَیْنِ وَالْهَجْرُ أَحَدُ الْفِراقَیْنِ وَالْیَأْسُ أَحَدُ النَّجْحَیْنِ،
قلم یکى از دو زبان و عمو یکى از دو پدر و کمى عیال یکى از دو آسایش و قناعت یکى از دو روزى و قهر کردن یکى از دو فراق و مأیوس شدن یکى از دو پیروزى است».

در این که آیا این سخن امام علی(علیه السلام) تشویقى بر تحدید نسل به هنگام محدود بودن درآمدهاست یا نه اختلاف نظر است.

بعضى معتقدند که این کلام حکیمانه ناظر به مسئله تحدید نسل است و جامعه اسلامى را دعوت مى کند که در صورت کمبودها، موالید را کنترل کنند مبادا به زحمت بیفتند، در حالى که جمعى دیگر عقیده دارند این جمله چنین مفهومى را ندارد، بلکه تنها بیان واقعیت است و تسلى خاطرى است براى کسانى که فرزندان کمى دارند و از آن رنج مى برند.
درست مثل این که هرگاه کسى مرکبى نداشته باشد به او مى گویند: نداشتن مرکب سبب آسودگى از هزینه هاى مختلف آن است.

نکته: آیا تحدید نسل صحیح است؟ انسان مخصوصاً در دنیاى کنونى چهار نیاز مهم دارد: نیاز به تغذیه، لباس و مسکن، نیاز به امور بهداشتى، نیاز به کار و نیاز به تحصیل علم و دانش. بدیهى است که اگر این نیازها برآورده نشود فقر و بیکارى و بیمارى و جهل و بى سوادى بنیان جامعه را متزلزل مى کند به همین دلیل محاسبه مى کنند که منابع جامعه چند نفر را مى تواند به طور صحیح تغذیه کند و مراکز تحصیلى براى درس خواندن چه تعدادى کافى است، درمان و بهداشت و اشتغال به کار براى چه گروهى آماده است تا بر اساس آن آهنگ رشد جمعیت را همگام بسازند.

به تعبیر دیگر افزایش کمیت همیشه موجب قدرت جامعه نیست بلکه گروه کمترِ داراى کیفیت بالا قدرتمند مى شوند، بنابراین کشورهایى در دنیا است که جمعیت آنها کم است، ولى بسیار قدرتمندند و به عکس کشورهاى پر جمعیتى را مى بینیم که ضعیف و ناتوان اند.
در مقابل این تفکر، تفکر دیگرى است و آن این که گروهى مى گویند: ما در دستورات دینى مى بنییم توصیه به افزایش نسل شده، در حدیث معروفى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «تَناسَلُوا تَناکَحُوا فَإنّی أُباهی بِکُمُ الاُْمَمُ وَلَوْ بِالسِّقْطِ، ازدواج کنید تا نسل شما افزون شود که من به فزونى جمعیت شما حتى به بچه هایى که سقط مى شوند مباهات مى کنم». 
این مضمون در احادیث متعددى در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. در آیات قرآن نیز کثرت فرزندان یکى از نعمت هاى مهم الهى شمرده شده است، در داستان نوح پیغمبر مى خوانیم که به جمعیت کافران زمان خود مى گوید: «و گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، تا باران هاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد»، (فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِّدْرَاراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ جَنَّات وَیَجْعَلْ لَّکُمْ أَنْهَاراً).

از آیات دیگر قرآن نیز استفاده مى شود که همواره اقوام پیشین به کثرت اموال و فرزندان خود افتخار مى کردند و آن را دلیل بر قدرت خود مى دانستند. (وَقَالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوَالا وَأَوْلاَداً). بنابراین نباید از کثرت نسل وحشت داشت، بلکه باید کوشید مشکلات چهارگانه آنها را حل کرد.


در برابر این دو گروه، گروه سومى هستند که مى گویند: زمان ها و مکان ها و شرایط مختلف است، هرگاه شرایط، شرایط فزونى نعمت، مسکن، مراکز تحصیلى و اشتغال زایى فراوان باشد فزونى نسل مطلوب است، اما در زمانى که آمار، با صراحت مى گوید: فزونى نسل با شرایط موجود هرچند تلاش و کوشش فراوان هم بشود نتیجه آن بیکارى و بیمارى و فقر است، باید به کنترل موالید پرداخت، زیرا هیچ گاه پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به یک امت فقیر و جاهل و بیمار افتخار نمى کند.


البته در بعضى از شرایط استثنایى حتما باید به تکثیر فرزندان پرداخت و آن در مواردى است که مخالفان جامعه اى بخواهند بافت آن جامعه را بر اثر تکثیر نسل به نفع خودشان تغییر دهند مثل آنچه در سرزمین هاى اشغال شده فلسطین و یا در جنوب کشورمان مى بینیم. در اینجا نمى توان ضوابط فوق را حاکم دانست و تماشاگر برهم خوردن بافت جمعیتى به نفع مخالفان بود.